سپیده اشرفی
سپیده اشرفی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

چرا عاشق سیستان‌بلوچستان شدیم؟

چند روزه دارم به این فکر می‌کنم چرا سر و ته ما روزنامه‌نگارها و یه سری از فعالان اجتماعی رو می‌زنن، سر از سیستان و بلوچستان در میاریم؟ هی به این فکر کردم چرا اونجا اینقدر برامون جذابه؟ یا چرا فکر می‌کنیم تاثیرگذاری بیشتره؟

عکس آرشیوی
عکس آرشیوی


شاید اگه با این فضا آشنا نباشین، اولین پاسخی که به ذهن‌تون برسه اینه که «خب اونجا راحت‌تر میشه شوآف کرد و ...» اما نه. استثنا همیشه همه جا هست. اما من دارم درباره بخش زیادی از فعالیت‌ها که انصافا خالصانه هم هست، صحبت می‌کنم. روزها و شاید ماه‌هاست به این مساله فکر می‌کنم. امروز قدری واضح‌تر می‌تونم جوابش رو برای خودم پیدا کنم. تصور من اینه که سیستان و بلوچستان ناخودآگاه همه ماست که عاشق وطن هستیم. یه ناخود آگاه فراموش شده که همه خودمون رو در مشکلاتش (و بیاید نگیم محرومیت چون محروم ما هستیم که از هنر و اصالت سیستان غافل بودیم و گاهی هنوزم هستیم) سهیم می‌دونیم.


  • سیستان و بلوچستان ناخودآگاه همه ماست که عاشق وطن هستیم. یه ناخود آگاه فراموش شده که همه خودمون رو در مشکلاتش (و بیاید نگیم محرومیت چون محروم ما هستیم که از هنر و اصالت سیستان غافل بودیم و گاهی هنوزم هستیم) سهیم می‌دونیم

ما سیستان رو دوست داریم چون خوب می‌دونیم قدر معنای «آب» رو ندونستیم. چون می‌دونیم با منابع آبی و مصرف روزانه‌مون چند چندیم( حتی در حد چند ثانیه باز گذاشتن آب بیشتر). می‌دونیم که عادتمون شده موقع زمستون به جای پوشیدن لباس بیشتر، بخاری یا وسایل دیگه گرمایشی رو بیشتر می‌کنیم. ما خوب می‌دونیم چه به سرِ زمین و سرزمین‌مون آوردیم. خوب می‌دونیم و به همین دلیله که سیستان برامون جایی برای تلافی همه این کوتاهی‌هاست.

زنان بی‌شناسنامه‌ای که هیچ وقت دیده نمیشن (برای گرفتن عکس اجازه داد)
زنان بی‌شناسنامه‌ای که هیچ وقت دیده نمیشن (برای گرفتن عکس اجازه داد)


اصلا به همین رنگ و رخ شون نگاه کنین ... خودِ زندگیه. من در وجب به وجب اونجا محرومیت نمی‌بینم، فراموشی می‌بینم. ما روزنامه‌نگارهایی بودیم که چسبیدیم به میز و گزارش‌های پشت میزی. حتی گاهی ندونسته به جای حل مشکلات، دامن زدیم بهش. با اعتماد که مصاحبه می‌کردم و از کتاب‌هام می‌پرسید، سوال کرد اگه قرار باشه از زندگی یه زن ایرانی بنویسی که شاخص باشه، سراغ کی میری؟ گفتم قطعا کسی که پایتخت رو رها کرده و رفته باشه تو دل منطقه. گفت چرا؟ گفتم چون خیلی وقتا ما توهم می‌زنیم که داریم مشکلات رو حل می کنیم. اگه قراره مشکلی حل کنیم باید بدون دست زدن به اصالت منطقه باشه.

عکس آرشیوی
عکس آرشیوی


خلاصه که من هم جزء همون عاشقان سیستان بلوچستان هستم و خب دلیلش هم شاید دونستن سهم خودم در نابودی زمین و وفادار نبودن به سرزمینه ... .

سیستانسیستان و بلوچستانزنانراوی زنراوی‌زن
روزنامه‌نگار و مترجم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید