سپیده تقی‌زاده
سپیده تقی‌زاده
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

معرفی کتاب آداب روزانه: روز بزرگان چگونه شب می‌شود

نقد کتاب آداب روزانه
نقد کتاب آداب روزانه


ایجاد نظم و انسجام دقیق و کارآمد میان روتین‌های عادی و نرمال زندگی و پرداختن به هنر و دغدغه‌های خاص، همواره مورد توجه هنرمندان و صاحب‌نظران عرصه‌های مختلف بوده و هست. این‌که چطور می‌توان آثار موفق و ارزشمندی خلق کرد و همچنین از زندگی هم نیفتاد! این‌که چه نوع زمان‌بندی‌ای لازم است تا بتوان در طول روز بهترین بهره را از وقت برد و فعالیت‌های تاثیرگذاری از خود به جا گذاشت و از پس مخارج زندگی هم برآمد.

این کتاب به ترجمه‌ی مریم مؤمنی، در سال ١٤٠٠ به همت نشر ماهی به چاپ رسید. نویسنده در این کتاب سعی کرده است با جمع‌آوری مناسک روزانه و روزمره‌ی ١٦١ نفر از چهره‌های نام‌دار عرصه‌ی موسیقی، هنرهای تجسمی، نویسندگی، فلسفه و هنرهای اجرایی، بهترین راه و روش برنامه‌ریزی روزانه را به دغدغه‌مندان نشان دهد.

مطالعه‌ی برخی بخش‌های یک الی سه صفحه‌ای که مختصری از زندگی چهره‌های مختلف را توصیف کرده است، مخاطب را متعجب می‌سازد. چرا که متوجه می‌شوید برخی از این بزرگان چه آداب و عادات خاص و عجیبی برای الهام‌گرفتن در کارشان داشتند. از زندگی بتهوون و ریختن تشت آب بر روی خود می‌خوانید و از فردریش شیلر و سیب‌های گندیده‌ی الهام بخشش در کشوی میز کار! شاید شما هم با خواندن این کتاب، منبع الهام عجیب خود را پیدا کنید!

بسیاری از ما روزانه در حال جدل با خود هستیم تا بالاخره دریابیم چگونه می‌توان هم بی‌نقص زندگی کرد و هم خاص‌ترین آثار را از خود به جا گذاشت. بعضی روزها به نظر می‌رسد که جوشش چشمه‌ی افکار و هنرمان خشکیده، در چنین زمانی باید از چه منبعی انگیزه گرفت برای ادامه دادن؟ برایمان سوال پیش می‌آید که بزرگان چطور چنین اوضاعی را مدیریت می‌کردند و نامشان را نیز با موفقیت به یادگار می‌گذاشتند؟

البته لازم به ذکر است که با خواندن مطالب این کتاب دریافت خواهید کرد که هیچ الگوی ثابتی برای رسیدن به چنین نظم و انضباطی وجود ندارد. بسیاری از این بزرگان هم نتوانسته‌اند بر بهم‌ریختگی زندگی‌شان فایق آیند و روش‌های ناامیدکننده‌ای را پیش گرفتند. نکته‌ی حائز اهمیت این‌جاست که همیشه شرایط ایجاب می‌کند که چگونه باید زیست. روحیات و خصایل انسان‌ها با یکدیگر تفاوت دارد و همچنین طریقه‌ی رویارویی با مسائل هرکدام. تنها وجه مشترک آن‌ها در تلاش و تقلایشان برای رسیدن به هدف است که نامشان را در لیست افراد ذکرشده در این کتاب آورده است.

پس باید توجه داشت که اگرچه نمی‌توان از بسیاری از روزمرگی‌ها گریز کرد اما می‌توان با خلاقیت و هوشمندی و برنامه‌ریزی آدابی برای زندگی خود تعیین کرد تا بتوان به کمک آن هم زندگی را به درستی پیش برد و هم آثار منحصر به فردی از خود به یادگار گذاشت.

این کتاب را به کسانی پیشنهاد می‌کنیم که میان برنامه‌ریزی دقیق روتین‌های روزانه و خلق اثر سردرگم هستند. اگر فکر می‌کنید بزرگان عرصه‌های مختلف هیچ مشکلی بر سر راه خلاقیتشان وجود نداشته و این ضعف تنها گریبان‌گیر شما شده، حتما زمانی را به مطالعه‌ی این کتاب اختصاص دهید.

درباره ی نویسنده:

میسن کری، زاده‌ی پنسیلوانیا بوده و فارغ‌التحصیل دانشگاه کارولینای شمالی و در حال حاضر ساکن لس‌آنجلس می‌باشد. او در سال ٢٠١٣ نخسین کتاب خود را تحت عنوان عادات و آداب روزانه بزرگان منتشر کرد. این اثر همچنین در اسلای، تروپولیس و پرینت به چاپ رسیده است.

این نویسنده درباره‌ی خودش می‌گوید که او هم در سامان‌دهی روتین‌های روزانه‌ و برنامه‌های کاری‌اش سردرگم بوده و اغلب در مورد انجام کارهای محوله‌اش از تنبلی رنج می‌برده! از این رو، او هر روز سعی می‌کرد با جستجو در منابع و زندگی افراد مشهور گذشته تا به حال، انگیزه‌ای برای ادامه دادن به مشغله‌های خودش پیدا کند و آن‌ها را هر روز در وبلاگش منتشر می‌کرد تا این‌که در نهایت در سال ٢٠١۹ آن مطالب را به چاپ رسانید. کری به مدت ده سال ویراستار مجله‌ی طراحی و بعنوان سردبیر متروپولیس فعالیت کرد. همچنین او برای دانشجویان هنر و نویسندگان نیز در زمینه‌ی رشد خلاقیت سنخرانی نموده است.

وی انتشار کتاب "آیین‌های روزانه: زنان در محل کار" را نیز در کارنامه‌ی خود ثبت نمود که محتوای آن دربردارنده‌ی آیین‌های زندگی ١٤٣ هنرمند، نویسنده و مجری زن است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

آینشتاین در سال ١۹٣٣ به ایالت متحده مهاجرت کرد، در دانشگاه پرینستون صاحب کرسی استادی شد و تا زمان بازنشستگی‌اش در سال١٩٤٥ به تدریس در این دانشگاه ادامه داد. برنامه‌ی روزانه‌ی ساده‌ای داشت. بین ساعت نه تا ده صبح صبحانه می‌خورد و روزنامه‌اش را به دقت می‌خواند. حدود ساعت ده و نیم راهی دفترش در پرینستون می‌شد. اگر هوا خوب بود، قدم می‌زد. اگر هم مساعد نبود، سرویس دانشگاه به دنبالش می‌آمد.

تا ساعت یک بعداز‌ظهر کار می‌کر. ساعت یک و نیم به خانه برمی‌گشت تا ناهاری بخورد، چرتی بزند و فنجانی چای بنوشد. باقی بعدازظهر را در خانه می‌گذراند. به کارش ادامه می‌داد. از مهمانانش پذیرایی می‌کرد و به مکاتباتش می‌رسید که منشی‌اش صبح مرتبشان کرده بود. ساعت شش و نیم نوبت شام بود و پس از آن باز کارها و نامه‌ها.

آینشتاین، به رغم سبک ساده و پیش‌پاافتاده‌اش در زندگی، در پرینستون آدم مشهوری بود؛ نه فقط به علت دستاوردهای عملی، بلکه به‌ خاطر پریشان‌حالی و ظاهر آشفته‌اش. (برای آن‌که به آرایشگاه نرود، موهایش را بلند نگه می‌داشت و از پوشیدن جوراب و بستن بند شلوار هم پرهیز داشت، چون به نظرش ضروری نمی‌آمد.) در راه رفتن به محل کار یا بازگشت از آن، مردم کوچه و خیابان جلویش را می‌گرفتند تا با این فیزیکدان مشهور گپی بزنند. یکی از همکارانش به خاطر می‌آورد که « آینشتاین سربه‌سر همسر، فرزندان یا نوه‌های آدم‌هایی می‌گذاشت که جلویش را می‌گرفتند و با آن‌ها شوخی می‌کرد. بعد به راه می‌افتاد، سرش را تکان می‌داد و می‌گفت: "فیل پیر دوباره شیطنتش گل کرده است".»

#سپیده_تقی_زاده #نقد_کتاب #کتاب_خارجی #آداب_روزانه #میسن_کری #نویسنده

کتابکتاب خارجینقد کتابسپیده تقی زادهنویسنده
بازاریابی سئو و دیجیتال مارکتر قصه‌پرداز و رمان‌نویس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید