در کتاب "قلعه حیوانات" نوشته است در زمانی که مدیریت قلعه به دست ناپلئون و بقیه خوک ها است برای نفوذ در دل های باقی حیوانات هر اتفاق بد یا شومی می افتد هر فساد یا هر کار اشتباهی که صورت می گیرد را به گردن اسنوبال می اندازند.
اسنوبال یکی از خوک هایی بود که برای بهتر شدن قلعه تلاش میکرد اما با توطئه ی ناپلئون بیرون رانده شد. مرغ ها تخم میگذارند و تخم مرغها میشکند میگویند کار اسنوبال بوده،آذوقه کم می آید میگویند کار اسنوبال بوده، آسیاب بادی خراب میشود میگویند کار اسنوبال بوده و....
احساس میکنم این اسنوبال ها هر روز تکرار میشود.
"کار خودشان" است دقیقا شبیه به افکار قلعه ای است که همه چیز را به گردن اسنوبال می اندازند این روزها شاهد تکرار دوباره ی اسنوبال هستیم...
شاهچراغ به خون کشیده می شود کار خودشان است
متروپل می افتد کار خودشان است
توهم سازی میکنند و باور میکند و به میگویند کار خودشان است
اصفهان کار خودشان است
ایذه کار خودشان است
شیشه های مغازه ها میشکند کار خودشان است
همه چیز کار خودشان است.