
نتیجهگیری
بنا بر آنچه تا اینجا بیان شد، نگرش زمینسوژگی بیان میدارد:
- «هیچ چیزِ طبیعی زشت نیست، حتی اگر مفاهیم بشری برای آن انواع و اقسام نسبتهای نازیباییشناسیک بدهند.» (ر.ک مقدمه اوستا، 1400: 503)
- «هر چیز غیرطبیعی و به ویژه ضدطبیعی نازیباست حتی اگر زیباترین جلوات تمدن، تکامل، تعقل و تکنولوژی بشری به شمار آیند.» (ر.ک مقدمه مسیح، 1400: 96)
- «هر آنچه طبیعی است چه در طبیعت فرهنگی، چه روانی، چه فیزیکال، چه... بدون استثنا دارای حیثیت فرازیباییشناسیک است، اگر چه به زعم زیباییشناسیک مجعول و عاطفهی برساختهی بشری توحش طبیعت و جنگل و... قلمداد شوند.» (ر.ک مقدمه هاشمی، 1400: 50)
در ادبیات و فلسفه و نگرشهای زیستپندارانه تا کنون انسان و در ساحتی عالم امر معیار همه چیز برای ارزشگذاری و ارائهی حکم دربارهی پدیدارهای گونهگون زمین بوده است. زمینسوژگی با فراروی از تمام نگرههای تضادمحورانه، قضاوتگرایانه و زیباییشناسانه، بشر را به زندگی طبیعی و متعادل خود دعوت میکند یعنی زمینسوژگی نگرهایست بیواسطه که در آن اصولی همانند لذت و فایده را غیرطبیعی و ناانسانمند میپندارد و خواهان خلع و برچیده شدن تمام نگرههای سلسلهمراتبیست که همواره سعی بر ارزشگذاری انسان و دیگر پدیدارها دارند، از این رو در رویکرد تکنولوژی سبز نیز خواهان خلع تمام اندیشههای تکنیکال است که انسان و طبیعت را به ازخودبیگانگی، تخریب و تحقیر سوق میدهد. در ادبیات و هنر سبز، آدمی میکوشد که از تمام صفتدهیها، سمبولها و دیگر استعارههای تشبیه، استعاره و... که در پی ارزشگذاری و برتریجویی پدیداری نسبت به پدیداری دیگر هستند، فراروی کند و به بهزیستی و درک زمینمحورانهی طبیعت بپردازد. شعر سبز شعری دربارهی طبیعت و توصیف حالات آن نیست بلکه نکتهی ظریف آن رویکرد این است که شعر سبز انعکاس طبیعی طبیعت است.
همچنین رویکرد و نظرگاه فرافمینیسم بر آن باور است که فمینیسم با اصالت دادن به رویکردهای زنانهمحور و زنانهنگر به طور جداگانه، دارای هستیشناسی بکر و دوشیزهای نیستند بلکه همیشه به اندیشههای پیشینی خود وابسته بودهاند همانند فمینیسم آنارشیستی، فمینیسم لیبرال، فمینیسم سوسیالیستی و... اما رویکرد فرافمینیسم با ارائهی زنانهنگری انسانمحورانه و مردانهنگری انسانمحورانه، به همافزایی این دو نگره باور دارد و در این راستا بیان میکند که رویکرد جنس سومی مؤلفههایی بیشماری باید مورد بررسی و نقد قرار بگیرند که برخی از این رویکردها را میتوان به گونهای اجمالی و تیتروار چنین معرفی کرد:
«مردانهمحورِ زنستیزانه، مردانهمحورِ زنگریزانه، مردانهمحورِ زنابزاربین، مردانهمحورِ زنناباور، مردانهمحورِ زنهمسانبین، مردانهمحورِ بیتفاوت، مردانهنگرِ زنحیطهگزین، مردانهمحورِ انسانبین، مردانهمحورِ زنانسانبین، زنمحورِ مردانهنگر، زنمحورِ زنابزاربین، زنگریزِ زنابزاربین، زنانهنگرِ مستقلبین، انساننگرانهی زنگریز، انساننگرانهی زنستیز، انساننگرانهی جنسیتگریز، انساننگرانهی بیتفاوت، انسانمحورِ مردانهنگر، انسانمحورِ زنانهنگر» (ر.ک مقدمه صیدی، 1400: 25)
برگرفته از مقاله تقابل زمینسوژگی و انسانسوژگی در ادبیات طبیعتگرا
به قلم: سِتی سارا سوشیان
چاپ شده در: دوفصلنامهی پژوهشهای نوین ادبی- دوره 1، شماره 1، شماره پیاپی 1، بهار و تابستان 1401 (اردیبهشت 1401)، صص 155-172
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
منابع این قسمت:
اوستا، آسو، (1400)، فرامرد –معشوق باستانی زنهای مشرقی-، چاپ نخست، تهران: شاپرک سرخ
مسیح، نیلوفر، (1400)، جنس سوم –عاشقانههای یک فرازن-، چاپ نخست، کرمانشاه: دیباچه
هاشمی، شبنم، (1400)، بانوی واژهها، کرمانشاه: دیباچه
صیدی، یلدا، (1400)، جنبش جهانی شعر سبز –از مکتب ترالیبیسم تا جنبش ادبی-فلسفی 1400-، چاپ نخست، تهران: امید سخن