در تمام شغلهایی که قبلا داشتم، روی محصولاتی کار میکردم که به رشد و بلوغ رسیده بودند و وظیفه من این بود که با ایجاد تغییرهای مکرر باعث رشد بیشتر محصول بشم. به تازگی شغلم را عوض کردم و در تیمی قرار گرفتم که نیاز دارند تا محصول خود را از صفر شروع کنند و محصولات جدید بسازند. در ادامه درباره اینکه چگونه یک محصول را از صفر بسازیم صحبت میکنم.
محصولات تازه وارد موفق - محصولاتی که اهداف جدید و ارزشمندی را برای مردم در مقیاس بزرگتر ایجاد میکنند - از اول به صورت شکلگرفته و کامل به وجود نمیآیند. محصولات مانند انسانها، مراحل مختلف زندگی را طی میکنند. شما برای پرورش محصولات تازه و جدید نمیتوانید از همان تکنیکها و فرآیندهایی استفاده کنید که برای رشد محصولات بالغ استفاده میکنید.
با نامگذاری روی مراحل مختلف توسعه محصول، دانستن اینکه هر پروژهای در چه مرحلهای قرار دارد و درک اینکه چه چیزی در آن مرحله مهمتر است میتوانید شانس خود را برای ساختن محصولاتی که تاثیر چشمگیری در جهان میگذارند، بالا ببرید.
منافع مخاطب دیدگاهی است درباره آنچه که اگر محصول شما به شدت موفق باشد باید در رفتار، طرز تفکر و احساسات مخاطب هدف تفاوت ایجاد کند. قبل از مشخص کردن ظاهر محصول یا نوشتن کد، یک چشمانداز روشن برای محصول خود بر پایه آنچه مردم می خواهند و نیاز دارند، تعریف کنید.
برای تعریف یک دستاورد درست برای کاربران...
1. مشکلی را که میخواهید حل کنید شناسایی کنید. مشکل مردم اغلب یک نیاز، مسئله یا فرصت است که ممکن است یک نفر در خیابان هم متوجه آن شود. مشکلات واقعی افراد مشخص میکند که مردم در زندگی روزانه خود چه کاری میخواهند انجام دهند و مشخص میکند که راهحل موجود چه ایراداتی دارد. مطمئن شوید مشکلی که میخواهید حل کنید مشکلی واقعی و درست است که شرکت شما باید به آن توجه کند. چه رفتارها، راه حلها، تحقیقات یا دادههایی وجود دارند که به شما میگویند این یک مشکل است؟ آیا این یک مشکل سطحی است ("من میخواهم با موبایلم غذا سفارش بدم") یا یک مشکل ریشهای است ("باید همین الان و اینجا چیزی بخورم")؟
2. مخاطب هدف اولیه خود را مشخص کنید. چه کسی به محصول شما بیشتر نیاز دارد؟ این مشکل برای چه کسی آنقدر بزرگ است که واقعا میخواهد برای برطرف کردن آن کاری انجام دهد؟ فهمیدن اینکه ویژگی و محصول شما چگونه در نهایت میتواند برای جمعیت زیادی مورد استفاده قرار بگیرد بسیار خوب است، اما محصولات موفق با مجموعه کوچکی از پذیرندگان اولیه شروع میشوند، آنها را عاشق خود میکنند و با گذشت زمان در بین افراد بیشتری گسترش پیدا میکنند. 1000 نفر اولی که قرار است عاشق محصول شما شوند چه کسانی هستند؟
3. توضیح دهید که اگر محصول شما به شدت موفقیت آمیز باشد مخاطبان چه کاری را متفاوت انجام خواهند داد. اگر محصول شما شروع به کار کند چه تغییری در رفتار و طرز تفکر کاربران ایجاد میشود؟ امیدوار هستید پذیرندههای اولیه با چه مدل ذهنی از محصول شما استقبال کنند؟ اگر برای مخاطبان هدف خود یک کمپین تبلیغاتی اجرا کنید، ارزش محصول خود را چگونه توضیح میدهید؟
رسیدن به تناسب بین محصول و بازار به معنای ساختن و چرخش در مسیر محصول تا رسیدن به منافع مورد نظر برای کاربران است. نکته اصلی در این مرحله تعریف فرضیههای مناسب و رسیدن به نتایج نهایی در مورد این فرضیهها در سریعترین زمان ممکن است.
برای موثر کارکردن در راستای متناسب بودن محصول در بازار...
1. یک کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) متمرکز برای مشتریان هدف خود ایجاد کنید. 1000 نفر اولی را که قرار است عاشق محصول خود کنید انتخاب کنید، و یک تجربه کامل از ابتدا تا انتهای کار با محصول خود طراحی کنید. هرچه عمیقتر این محدوده مخاطبان را انتخاب کنید، این تجربه کاربری دقیقتر و مناسبتر میشود. کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) شما باید در واقع یک تجربه تماما مفید باشد. اگر کاربران شما از ویژگی محصول شما آگاه نباشند، ندانند چرا و چطور باید از آن استفاده کنند، محصول شما خیلی کند یا پر از باگ باشد، نمیتوانید فرضیه محصول خود را به درستی تست کنید. در همان زمان، وقت خود را برای چیزهایی که در موفقیت یا شکست محصول شما نقشی ندارند هدر ندهید، مثل طراحی انواع جدیدی از دکمهها یا تبها (در مقابل استفاده از اجزاء استاندارد)
2. برای محصول خود معیار موفقیت تعریف کنید تا مطمئن باشید که کاربران به هدف خود میرسند. معیار موفقیت شما باید درباره این صحبت کند که آیا محصول شما به همان اندازه که انتظار داشتید ارزشمند بوده یا نه؟
یک مثال خوب: "نرخ حفظ افرادی که از ویژگی (آ) استفاده میکنند تقریبا 30% است" و "افرادی که از ویژگی (ب) استفاده میکنند نسبت به گذشته 3 برابر بیشتر به اشتراک میگذارند". همیشه حفظ مشتری را به عنوان چیزی که میبینید به حساب بیاورید زیرا درباره این صحبت میکند که آیا محصول شما به اندازه کافی با ارزش است که افراد بخواهند دوباره برگردند و از آن استفاده کنند؟ به خاطر اینکه شما بخش کوچکی از افراد را برای شروع انتخاب کردهاید، باید هدفتان این باشد که تغییرات بزرگی در رفتار آن گروه ایجاد کنید (به جای افزایش 5% در اشتراک گذاریها به اشتراک گذاری 2-3 برابری فکر کنید.)
3. فرض کنید میخواهید یاد بگیرید، نه اینکه میخواهید دنیا رو بگیرید. در این مرحله، هدف اعتبارسنجی این است که این محصول برای یک بخش کوچک از افراد بسیار خوب کار میکند یا اینکه متوجه شوید یکسری از فرضیات شما نادرست است، البته هر دو نتیجه عالی هستند.
این ذهنیت به دو دلیل خوب است:
تبریک! الان محصول شما برای یک بخش از مردم دارای تناسب بین محصول و بازار است. حال وقت اینست محدودیتهایی که در مراحل قبل ایجاد کردید، قبل از عرضه برای مخاطبان گسترده تر، برطرف کنید.
اصلاح کردن محصول یعنی ...
1. معاملات خود را برای بازاری بزرگتر بهینه کنید. همه ما در این موقعیت قرار داشتهایم که محصول ما آماده به اشتراک گذاشته شدن و جذب مخاطب است اما درآمد آن چنانی که انتظار داشتیم را ندارد. یا اینکه مطمئن شدهاید که مخاطب هدف شما از محصول راضی است اما در این محصول چیزی را قرار دادهاید که از نظر تیم غیرقابل رشد و بزرگ شدن است. یا محصول شما 20% سایز اپلیکیشن را زیاد میکند. یا محصول شما مشابه چیزی است که تیم دیگری دارد تست میکند و نمیتوان هر دو محصول را با هم عرضه کرد. این مرحله میتواند سخت و سنگین باشد و به احتمال زیاد شامل کلنجار رفتن با دیتا، کار سخت و طاقتفرسا و بحثهای تیمی باشد، اما یادآوری این نکته ضروری است که مخاطبان، شرکت شما را به عنوان مجموعهای از محصولات نمیبینند، بلکه آنها شرکت شما را بصورت یک تجربه جامع میبینند. وقتی که شما به خوبی محصول خود را اصلاح نکنید، محصول شما پیچیده و گیجکننده میشود. خبر خوب این است که اگر شما مراحل را تا اینجا قدم به قدم و درست آمده باشید، مطمئن شدهاید که محصول شما برای یک بخش از مردم واقعا خوب کار میکند، و همین باید ایجاد انگیزه کند تا بتوانید آن را برای مخاطبان گسترده تر عرضه کنید.
2. بررسی اینکه آیا محصول به درد شرکت میخورد یا نه. مهم این است که محصول جدید اندازهی کلی کیک را بزرگتر کند نه فقط سهم شما از کیک را. درصورتیکه این محصول باعث کم رنگ تر شدن برخی از بخش های دیگر محصولات می شود، باید ارزشی که در مقابل ارایه می دهد را بسنجید؟ آیا این محصول ارزش های دیگری در آینده بوجود می آورد یا اینکه برای ما یک چارچوب را آماده می کند که با گذشت زمان می توانیم به سمت خلق ارزش برویم. اگر نه، کاری که باید انجام شود این است که به جای فشار آوردن و اسرار بر عرضه عمومی، مجدد محصول را ارزیابی و بررسی کنید.
3. آن را به یک تجربه عالی تبدیل کنید. از آنجا که مرحله پیدا کردن تناسب بین محصول و بازار به معنای حرکت با تمام سرعت است، ممکن است بخشهایی از فرآیند توسعه را با دقت کمتری پیاده کرده باشید. طرح های شما خشن است، دکمه های شما کاملاً هم تراز نیستند، شما دارای اشتباهات تایپی هستید، لود شدن یک صفحه بیشتر از زمان میانگین طول میکشد، کد شما باگ دارد و غیره. الان شما در مرحله اصلاح هستید، الان وقت آن است که تمرکز کنید و کارها را درست انجام دهید.
رشد محصول شما به معنای این است که بفهمید چه تغییراتی باعث می شود که محصول شما برای افراد بیشتری ارزشمند باشد و همچنین برای افرادی که قبلاً از آن استفاده میکردند ارزش بیشتری پیدا کند. این مرحله جایی است که خیلی از تیمها میخواهند از اینجا شروع کنند در صورتی که حتما باید سه مرحله قبل را پشت سر گذاشته باشند. بنابراین چگونه می توانید افراد بیشتری را به قیف فروش خود وارد کنید؟
یک مدل رشد موفق ...
1. داستانی برای گسترش دادن (جذب) مشتریان جدید دارد. فکر میکنید 1000 کاربر بعدی چه کسانی باشند؟ به نظر شما چه کسانی هستند که میتوانند از محصول شما نفع ببرند ولی امروزه از آن استفاده نمیکنند؟ برای اینکه این محصول را برای آنها با ارزشتر کنید، چه ویژگیهایی را باید به محصول خود اضافه کنید؟ فرایند گسترش دادن محصول برای مخاطبان جدید می تواند مانند مثل یک چرخه باشد و مانند بازگشت به مرحله 1 باشد که در آن ممکن است برای رسیدن به تناسب بین محصول و بازار برای یک بخش جدید کار اضافی لازم باشد.
2. داستانی برای بالا بردن میزان مشارکت کاربران دارد. برای اینکه محصول برای کاربران فعلی ارزشمندتر شود چه تغییراتی لازم است؟ چه اتفاقی باید بیفتد که وقتی کاربران برای اولین بار از محصول استفاده میکنند به کاربر روزانه تبدیل شوند؟
3.پیوسته بر اثربخشی قیف شما نظارت دارد. با افزایش تعداد افرادی که قیف را طی می کنید ، ثابت کنید که قیف شما همچنان به کار خود ادامه میدهد. آیا در مرحله خاصی از قیف شاهد افزایش نرخ ریزش هستید؟
نوشته جولی زو معاون رئیس طراح محصول در فیس بوک
خوشحال میشم نظر و یا تجربه خودتون رو درباره تولید و رشد محصولات برای من بنویسید.