ویرگول
ورودثبت نام
مائده حسینی
مائده حسینی
خواندن ۱۱ دقیقه·۵ سال پیش

روشی برای بازسازی زندگی حرفه‌ایتان (مدل کسب و کار شخصی)

چرا تفکر مدل کسب و کار بهترین راهکار برای تطابق شما با جهان در حال تغییر است؟

مدل کسب و کار یک منطق است که هر سازمانی برای بقای مالی خود از آن استفاده می کند ولی چیزی که در اینجا گفته می شود این است که برای خودتان یک کسب و کار شخصی در نظر بگیرید و با توجه با بکارگیری استعداد و توانایی هایتان به رشد شخصیتی و شغلی دست یابید.

برای درک بهتر مدل کسب و کار موجود، دو سوال مطرح است:

1- مشتری کیست ؟

2- مشتری نیاز به انجام چه کاری دارد؟

بخش بزرگی از تفکر مدل کسب و کار به این نکته توجه دارد که چگونه می توانید به مشتریان کمک کنید تا کارهای ضروری آنها انجام شود و با انجام آن، شما درآمد بیشتری کسب کرده و رضایت بیشتری از کارتان دارید.

به این نکته باید توجه کنید که برای داشتن یک کسب و کار دوام پذیر و با ثبات، باید ورودی وجوه نقد بیشتر یا حداقل برابر خروجی باشد. اما مدل کسب و کار فراتر از مشتریان و وجوه نقد است.

قالب مدل کسب و کار دارای 9 جزء است که به صورت هدفمند با یکدیگر مرتبط می باشند که شامل : مشتریان، ارزش ارائه شده، کانال های ارتباطی، ارتباط با مشتری، درآمد، منابع کلیدی، فعالیت های کلیدی، شرکای کلیدی، هزینه ها می باشد.

پس از آشنایی با مدل کسب و کار سازمانی ، بهتر است که بر روی مهمترین مدل کسب و کار یعنی مدل کسب و کار شخصی تمرکز کنیم. در این مدل، منبع کلیدی، خود فرد است که شامل: علائق، مهارت ها و توانایی ها، شخصیت و سرمایه گذاری شخصی یا تحت کنترل شماست. مدل کسب و کار شخصی به عوامل نرم غیر سنجش (مثل استرس و تنش) و سودمند( مثل رضایت) می پردازد.

منابع کلیدی ( شما که هستید/ چه دارید) : شامل علائق، توانایی و مهارت ، شخصیت

علائق،چیزهایی که شما را به هیجان می آورد و در واقع گرانبهاترین منابع شما هستند، مهمترین آن را در قسمت منابع کلیدی وارد کنید.

توانایی و مهارت، توانایی ها و استعدادهای ذاتی هستند که به وسیله آن کارها را به آسانی و کمترین زحمت انجام می دهیم.

شخصیت ، تکمیل کننده آن چیزی هست که هستید ( مثل هوش هیجانی، سختکوشی، اجتماعی یا درون گرا بودن، جزئی نگری و ... )

در نهایت هر دارایی شخصی ملموس که به طور بالقوه برایتان مفید و یا ضرورت دارد را در این قسمت می نویسیم.

فعالیت های کلیدی ( آنچه شما انجام می دهید)

فعالیتهای کلیدی با منابع کلیدی هدایت می شوند یعنی به طور طبیعی آنچه انجام می دهید، نتیجه آنچه هستید می باشد. ( فقط وظایف و فعالیتهای واقعا مهم که شغل شما را از دیگران متمایز می کند بنویسید)

انتقال از تمرکز بر توانایی به تمرکز به ارزش بسیار مشقت بار و سخت است.

مشتریان ( کسانی که یاریش می دهید)

در واقع کسانی که برای انجام کارها به کمک شما نیاز دارند . این را میتوانید از افراد نزدیکتر تا جوامع بزرگتر تعمیم دهید.

ارزش ارائه شده ( شیوه کمک شما)

روش شما برای کمک به افراد برای انجام کارهایشان چیست ؟ مهمترین مفهوم برای فکر کردن در مورد شغل شما همین است. و نتیجه این سوال که فعالیتهای کلیدی شما در ارزش ارائه شده به افراد چیست، نقش محوری در تعریف مدل کسب و کار شخصی شماست. اجازه ندهید که مشتریانتان فعالیتهای کلیدی را با ارزش ارائه شده برابر بدانند.

کانال ها ( شیوه شناخت آنها از شما و شیوه تحویل شما) : معروف به فرآیند بازاریابی

شامل 5 بخش است : مشتریان بالقوه چگونه روش کمک رسانی شما را متوجه می شوند؟ ، شیوه تصمیم گیری آنها برای خرید از شما چگونه است؟، آنها چگونه میخرند؟ ، شما چگونه خرید آنها را تحویل خواهید داد؟ ، شیوه پیگیری شما برای اطمینان از رضایت مصرف کنندگان چگونه است؟

در اینجا یک نکته مهم وجود دارد و اینکه شما باید شیوه برقراری ارتباط خود را تعریف کنید، برای این ارتباط برقرار می کنید که فروش داشته باشید و فروش شما برای دریافت پول نقد حاصل از ارائه کمک شماست.

ارتباط با مشتریان ( نحوه تعامل شما )

روش تعامل تان با مشتری ها برای شما به چه صورت است؟ خدمت حضوری، غیر مستقیم مثل ایمیل یا ارتباطات نوشتاری دیگر، آیا تمرکزتان بر مشتری های موجود است یا رشد تعداد مشتری برایتان مهم است؟

شرکای کلیدی ( کسانی که یاری تان میکند)

کسانی هستند که از شما به صورت حرفه ای حمایت می کنند و کمک تان می کنند تا به موفقیت برسید و ممکن است انگیزه، مشورت و یا فرصت هایی برای رشد فراهم کنند. شرکا میتوانند شامل همکاران، مربیان، اعضای شبکه حرفه ای شما، دوستان و یا مشاوران حرفه ای باشند.

مزایا و درآمد ( آنچه بدست می آورید)

منابع درآمد مانند حقوق، هزینه ها ، پرداختهای نقدی ، مزایا مثل بیمه و یا افزایش رضایت، شناخته شدن و مشارکت اجتماعی باشد. میتوانید با کاهش هزینه ها، افزایش درآمد و مزایا را داشته باشید. که تمام آن با تعهد، اعتماد، و مدل صحیح، شدنی است.

هزینه ها ( آنچه می دهید)

آن چیزهایی است که شما به کارتان پرداخت میکنید مثل زمان، انرژی و غالبا پول. هزینه های سخت و غیر قابل برگشت را لیست کنید. مثل هزینه اشتراک، آموزش، رفت آمد، اینترنت و ... و یا حتی استرس و عدم رضایت ناشی از فعالیتهای کلیدی و کار با مشتریان کلیدی.


مجددا به زندگی خود بنگرید و ببنید که چگونه میتوانید آرمانهای شغلی و شخصیتی

خود را منطبق کنید؟

مشاغل رویایی اغلب به جای پیدا شدن، خلق شده است، بنابراین به ندرت از جستجوهای قراردادی بدست می آیند و برای ایجاد آن نیازمند خودشناسی قوی باید بود. تفکر در مورد خود به معنای خودخواهی نیست و کمک به ممانعت از فرسودگی شغلی و سرخوردگی می کند. وقتی شما رضایت شخصی داشته باشید، بیشتر میتوانید به دیگران کمک کنید.

هر کدام از ما یک آرزوی پنهانی در درون خود دارد، آرزویی که با گذشت زمان و عمر، اغلب تبدیل به غم های پنهان می شود. تنها به اندازه ای که ما قادریم هسته قلبمان را جلو بیاوریم و احساس واقعا ارزشمند کامیابی را تجربه می کنیم.

رضایت کاری به 3 عامل بستگی دارد : علائق، توانایی و مهارتها ، شخصیت .

با کشف خط سیر زندگی خود میتوانیم در تعریف و آزمودن این عوامل به خود کمک کنیم. خط سیر زندگی محوری است که نشان دهنده لذت و هیجان و زمان آن است. در واقع چیزی که باید در این نمودار ترسیم کنیم مشخص کردن رویدادهای مهم و خاص ( چه خوب و چه بد)، نقاط عطف یا برجسته، تغییرات کلیدی کاری( هم مثبت و هم منفی) می باشد.

گرایشات شغلی 6 گانه هالند

علائق شغلی، تجلی شخصیت هستند و این مهم است که رضایت شغلی با تطابق شخصیت فرد و محیط کار بستگی دارد. هالند 6 گرایش مختلف شخصیتی تعریف کرده است با این تأکید که هر شخص ترکیبی از چندین گرایش است ولی بعضی گرایشها برجسته تر از بقیه هستند.

1- قراردادی (C) : ترجیح می دهد داده ها را در موقعیت های ساختار یافته پردازش کند. (شغل های دفتری، محاسباتی و ...)

2- تهوری (E): ترجیح می دهد تأثیر رهبری بر دیگران داشته باشد تا به اهداف سازمانی یا منافع اقتصادی دست یابد. ( رهبری و قانع کردن دیگران، تمایل به اجتناب از مشاغل و موقعیتهای تحقیقی)

3- واقع بینی (R): ترجیح می دهد تا با ابزار آلات، ماشین ها و ... کار کند و اغلب در خارج از منزل باشد.

4- تحقیقی (I): ترجیح به تحقیقات . دارای توانایی علمی ریاضیاتی

5- اجتماعی (S): با مردم به منظور آگاهی دادن توسعه، کمک یا درمان سرکار داشته باشد. ( توانایی های فردی آموزشی، اجتناب از فعالیتهایی که نیاز به موقعیت های واقع بینانه دارد)

6- هنری (A): خلق اشکال یا محصولات هنری

کار از دیدگاه شما چیست؟

کار برای شما چه معنایی دارد؟ 4 معنی برای کار وجود دارد.

کار به عنوان کار: فقط به منظور گرفتن حقوق و رضایت شغلی مطرح نیست.

کار به عنوان حرفه : تمایل داشتن به موفقیت، پیشرفت و مقام.

کار به عنوان ندای قلبی : تمایل داشتن به ایده هایی که به او الهام داده میشود و می تواند موفقیت معنوی در پی داشته باشد ولی ممکن است چون افرادی از مشاغل قراردادی محروم میشوند، احساس نارضایتی کنند.

کار به عنوان کامیابی : کار با رویکرد به شدت علاقه بر محور، در واقع شامل کار با ندای قلبی ولی با این تفاوت که فاقد طاقت فرسایی است.

شما توسط کارتان تعریف نمی شوید، مگر خودتان اینگونه بخواهید.

اساسی ترین و بنیادی ترین اساس مدل کسب و کار ( چه شخصی و چه سازمانی) این سوال است که پاسخ آن چالش برانگیز است: مقصود شما چیست؟ اگر شما کارتان را با مقصودتان تنظیم مجدد نکنید، آنچه شما انجام داده اید تنها انتقال آن مشکل به شرایط جدید است. ولی اگر این دو هماهنگ با هم باشد، سبب افزایش رضایت از خود می شود.( تمرین: تصور دو سال بعد و داستان روی جلد شما و حالا برای زندگی جدید خود برنامه ریزی کنید و بیانیه مقصود خود را بنویسید: به اینصورت که مشخص کردن فعالیتهایی که از آن لذت میبرید؟ تمایل به گذراندن وقت خود با چه افرادی دارید؟ از چه طریقی به افراد کمک میکنید؟)

بیانیه مقصود یک گام حیاتی در جهت باز تعریف مدل کسب و کار شخصی براساس فعالیتهایی که میخواهید برای ارائه ارزش به مشتریان انجام دهید، می باشد.

تنها 3 درصد افراد شجاعت دنبال کردن رویاهای خود را دارند،

با تمرکز عمیق بر هر کاری میتوان به تعالی و رضایت رسید.

با گذشت زمان مقصود تغییر میکند و دائما در حال پیشرفت است. شما باید کار بر روی مقصود را ادامه دهید و دائما آنرا به روز رسانی کنید.

اهداف با مقصود تفاوت دارند. خیلی از ما در زندگی هدف داریم ولی چه تعداد از ما لذت مقصود حقیقی را می چشیم؟

دیدگاه خود را تغییر دهید

این مهم است که بیاموزیم در حالی که آرام هستیم چگونه توانمندانه تلاش می کنیم. افق دید ما معمولا دانشمان را محدود می کند. فرض کنید یک صندلی واحد از دیدگاه افراد مختلف به چه صورت است؟ دیدگاه های مختلفی وجود دارد پس ما میتوانیم با تغییر دیدگاه به واقعیت جدیدی برسیم . چون چیزی که ما می بینیم تصور ما از یک چیز است نه واقعیت!

به خاطر داشته باشید که تعریف مجدد کسب و کار شخصی می تواند سبب بی نظمی شود. چالش اینست که با وجود تلاش برای انجام یه پروسه، نوآوری ها کماکان پابرجا بمانند که آن نیازمند توانایی مقابله با ابهام و عدم قطعیت تا زمان رسیدن به یک نتیجه خوب است.

یاد بگیرید عملگرا باشید ( همه را عملی کنید)

ارزش خود را حساب کنید

یک راز تفکر مدل کسب و کار این است که بهای هر کارمند توسط ارزشی که او در نهایت برای مشتریان ارائه می دهد سنجیده می شود و باید به این نکته توجه کنید که ارزشی که شما می توانید به مشتری عرضه کنید بیشتر از هزینه ای است که بابت حقوق به شما پرداخت میشود.

آیا مدل شما با واقعیت مشتری انطباق دارد؟

این را با فروش به مشتریان اعتبارسنجی کنید و اگر خرید نمی کنند عمل جایگزینی را انجام دهید. برای کشف مشتریان از شبکه سازی استفاده کنید. کلید شناسایی موثر مشتری، پرهیز از فروش است. سعی نکنید آنها را راضی کنید که مشکلات و فرصتهایی دارند که فکر می کنید باید انجام دهند. می توانید با افراد مدنظرتان تماس بگیرید و دیدگاههای خود را با آنها در میان بگذارید. نیازی نیست که کل شبکه را جستجو کنید. اگر مصاحبه خوب پیش رفت میتوانید پیشنهاد همکاری را بدهید و بعد از هر مصاحبه تأمل کنید که چه آموختید تا درک بهتری از دوام پذیری مدل خود و مدل سازمانی مصاحبه شونده داشته باشید.

چگونه در قرارهای ملاقات با افراد و تصمیم سازان به موفقیت برسیم؟

باید بدانید که : 2% از فروش ها در ارتباط اول ، 3% در ارتباط دوم، 5% در ارتباط سوم، 10% در ارتباط چهارم و 80% از فروش ها در ارتباطات پنجم تا دوازدهم اتفاق می افتد. بنابراین به دلیل عدم گرفتن پاسخ در دومین، سومین، یا چهارمین تلاش، کار را رها نکنید. پافشاری برنده قرارهای ملاقات است.

تصمیم سازان دوستدار خلاصه و اختصار هستند، پس یک طرح پیشنهادی یک صفحه ای که شامل هدف، خلاصه وضعیت، عمل درخواست شده تماس با آنها باشد، تهیه کنید.

برای روبرو شدن با آینده اعتماد به نفس داشته باشید.

زمانی که مشتری شما را استخدام می کند یا شما آن مشتری دلخواه را انتخاب میکنید، شما مدل کسب و کار خود را اعتبار سنجی کرده اید و وارد فاز اجرایی شده اید. امیدواریم که شما رویکرد مدلسازی را به جای برنامه ریزی بکار گرفته باشید. مدل کسب و کار شخصی، به یک معنا، نقشه ارتباطی است . ارتباط شما که هستید با آنچه انجام می دهید و آنچه انجام می دهید، یا شیوه کمک شما چیست؟

روش مدل کسب و کار شخصی می تواند به عنوان یک الگوی قابل تکرار برای موفقیت در کار و زندگی باشد.


خلاصه ای از کتاب مدل کسب و کار شما نوشته تیم کلارک، الکساندر استروالدر

خلاصه کننده :سیده مائده حسینی

https://mahdinikbakht.com/your-business-model/
مدل کسب و کارعلائقهدفرضایت شغلیخلاصه کتاب مدل کسب و کار شما
دانشپذیر مدیریت استراتژیک آینده نگاری_ MBA ** علاقه مند به حوزه های توسعه فردی و کسب و کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید