ویرگول
ورودثبت نام
Shirin Afshinfar
Shirin Afshinfar
Shirin Afshinfar
Shirin Afshinfar
خواندن ۵ دقیقه·۱ روز پیش

صراحت تمام عیار-روابط تمام صریح بسازید

فصل 1

خود خودتان باشید

به عنوان یک مدیر کاری مهم تر از گوش دادن به حرف دیگران ندارید ."شغل شما همین است"

ارزش بار عاطفی رئیس بودن را دست کم نگیریم. این بار عاطفی صرفا بخشی از کار نیست بلکه رمز تبدیل شدن به یک رئیس خوب است.

چطور رئیس خوبی باشیم؟

رئیس بار معنایی بی عدالتی دارد. مدیر بروکراتیک به نظر می رسد. رهبر حالت خود بزرگ بینی دارد. من واژه رئیس را بیشتر می پسندم . زیرا از تمایز رهبری و مدیریت  این گونه بر می آیدکه رهبر ها گوشه ای ایستاده اند و کار واقعی انجام نمی دهند و مدیرها مجریانی دون پایه هستند. ضمن اینکه تفاوت سلسله مراتبی مشکل زایی در این دو واژه نهفته است، گویا رهبران وقتی از حد مشخصی موفق تر شدند دیگر لازم نیست مدیریت کنند و مدیران تازه نفس هم نباید رهبری کنند.

با این حال رئیس ها مسئول تحقق دستاوردهای نهایی هستند. آن ها برای رسیدن به دستاورد ها یک تنه همه کارها را  انجام نمی دهند، بلکه افراد تیمشان را برای انجام آن ها راهنمایی می کنند. رئیس تیم را برای تحقق دستاوردها راهنمایی می کند.

راهنمایی، تیم سازی و تحقق دستاوردها، مسئولیت این سه قطعا برعهده مدیرهاست.

1. راهنمایی. راهنمایی همان بازخورد است.  آدم ها از بازخورد هراس دارند. از گرفتن بازخورد هراس دارند هم از تحسین که ممکن است احساس ریس مآبی القا کند و هم مخصوصا از انتقاد.از دادن بازخورد هم هراس دارند. اگر طرف مقابل حالت تدافعی به خود بگیرد چه؟ اگر ....

2.دوم تیم سازی

برای ساختن تیم منسجم باید نقش های درست را با آدم های درست پر کرد. یعنی استخدام اخراج ارتقا

آدم های درست را درجاهای درست قرار دهید و انگیزه شان را حفظ کنید.

3.سوم دستاوردهای نهایی

این سه مسئولیت راهنمایی، تیم سازی و دستاوردهای نهایی بر عهده همه رئیس هاست. هر کسی که مدیر چند نفر دیگر باشد نیز همین طور است. مدیر عامل ها، مدیران میانی و رهبران تازه کار. آن ها باید با انسان های دیگر تعامل کنند. تأثیر  خلقیات و مهارت ها و ضعف هایشان روی میزان موفقیت در سطح مدیریتی فعلی هم دست کمی از تأثیر این عوامل در موفقیت در اولین شغل مدیریتی شان ندارد.

رابطه ها هستند که شما را به پیش می رانند ، نه قدرت

شغل شما چیزی جز رابطه ها نیست. روابط هستند که تعیین می کنند آیا از عهده سه مسئولیتی که به عنوان مدیر دارید بر خواهید آمد یا نه.

1.     ایجاد فرهنگ راهنمایی(تحسین و انتقاد) برای نگه داشتن آدم ها در مسیر درست

2.     سر درآوردن از چیزهایی که هر یک از اعضای تیمتان را با انگیزه نگه می دارد که دچار فرسودگی شغلی یا خستگی نشوند و انسجام تیمی هم حفظ شود.

3.     تحقق دستاوردها از طریق همکاری

این کارها را نمی توانید بدون روابط مستحکم انجام دهید. روابط و مسئولیت هایکدیگر را تقویت یا تضعیف می کنند. رابطه شما با کارکنان مستقیمتان روی رابطه آن ها با کارکنان مستقیمشان و همچنین روی فرهنگ تیمتان اثر دارد.

 توان شما در برقراری پیوندهای انسانی مبتنی بر اعتماد متقابل با کسانی که مستقیم با خودتان کار می کنند، در نهایت تعیین کننده کیفیت تمام چیزهای دیگر خواهد بود.

صراحت تمام عیار

برای پرورش اعتماد نمی توان دستورالعمل سرراستی تجویز کرد و گفت فلان کار را بکن بعد فلان کار تا به نتیجه خوبی برسی. ولی با این وجود دو بعد اصلی وجود دارد.

بعد اول، چیزی فراتر از صرفا حرفه ای باشید. یعنی بیشتر اهمیت بدهید. باید به تمام کارکنانتان به عنوان یک انسان اهمیت بدهید. پای کسب و کار در میان نیست، موضوع شخصی است. اسم این بعد را "توجه شخصی" گذاشتم.

بعد دوم این است که با کارکنانتان حرف بزنید.  

وقتی توجه شخصی و  چالش مستقیم را کنار هم بگذارید به صراحت تمام عیار می رسید.

وقتی آدم ها به شما اعتماد دارند و باور دارند که به آن ها اهمیت می دهید با احتمال بیشتری:

1.     تشویق و انتقاد شما  را می پذیرند و به آن عمل می کنند.

2.     به شما می گویند به نظرشان چه کاری را خوب انجام می دهید. و مهم تر از آن در چه  کاری خوب نیستید

3.     این رفتار را در قبال هم بروز می دهند.

4.     نقشی را  که در تیم دارند با جان و دل می پذیرند.

5.     تمرکزشان را بر تحقق نتایج معطوف می کنند.

اما چرا واژه صراحت تمام عیار؟

چون بسیاری از ما عادت کردیم چیزی را که  در ذهنمان می گذرد بیان نکنیم هم برای هم رنگی با جماعت (چون از تعارض یا خجالت دورمان می کند.) از طرفی برای عادت دادن آدم ها برای به چالش کشیدن صریح یکدیگر باید بر لزوم گفت و گوی شفاف تاکید کرد تا جایی برای تأویل و  تفسیر باقی نماند.

صراحت به طور ضمنی یعنی صرفا دارید نقطه نظر خود را ارائه می دهید و از بقیه هم انتظار دارید تا همین کار را بکنند.

شگفت انگیز ترین ویژگی صراحت تمام عیار این است که نتایج آن معمولا بر خلاف نگرانی هایتان است. می ترسید آدم ها خشمگین شوند یا به دل بگیرند ولی معمولا به خاطر فرصتی که برای صحبت پیدا کردند سپاسگزار خواهند بود.

توجه شخصی: اولین بعد صراحت تمام عیار

توجه شخصی یعنی بپذیریم همه انسان هستیم و زندگی و آرزویی فراتر از کارمان داریم. یعنی وقت گذاشتن برای گفت و گوهای واقعی. یعنی شناخت گوهر انسانیت و شناخت چیزهایی که برای آدم ها مهم هستند.

چالش مستقیم: بعد دوم صراحت تمام عیار

منشأ هر چیز انسانیِ شایسته احترام، چه عقلی و چه اخلاقی، اصلاح پذیر بودن خطاهای انسان است. انسان قادر است با گفت و گو و تجربه اشتباهاتش را جبران کند.

به چالش کشیدن دیگران و ترغیب آن ها برای به چالش کشیدن شما، به ایجاد رابطه های اعتماد محور کمک می کند. زیرا نشان می دهد هم به چیزهایی که خوب پیش نمی روند دقت دارید هم به چیزهایی که درست پیش می روند.  اگر اشتباه کنید می پذیرید و برای اصلاح اشتباه های خودتان یا دیگران اهتمام دارید.

اعتماد سازی کافی بین آدم ها برای ایجاد فضای چالشی دو طرفه و فارغ از رابطه رئیس و مرئوسی نیازمند زمان و دقت است.

 

چه چیزی صراحت تمام عیار نیست؟

اگر توجه شخصی در کار نباشد، دیگر اسمش صراحت تمام عیار نیست. از آن برای چیزهای مهم استفاده کنید.

طبق یک قانون سر انگشتی خوب در رابطه ها باید هر روز سه چیز بی اهمیت را نگفته باقی بگذارید.

 صراحت تمام عیار مفهومی جهانی و بشری است، اما برای افراد و فرهنگ های مختلف متفاوت است.

هر دو بعد صراحت تمام عیار وابسته به شرایط زمینه ای هستند. در صراحت تمام عیار چیزی که شنیده می شود مهم است نه چیزی که گفته می شود.

 

صراحت تمام عیاربازخوردتیم سازیگوش دادنقدرت
۱
۰
Shirin Afshinfar
Shirin Afshinfar
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید