شادان شریعتی
شادان شریعتی
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

مدرس زبان عزیز! بشین پاشو!

گاهی در طول کلاس های زبان خودم متوجه میشم که زبان آموزان در اواسط کلاس با بی حوصلگی و کسلی در فعالیت های کلاس شرکت میکنند. این در حالیه که خیلی از این زبان آموزان با علاقه و انگیزه پیشرفت و با اختیار خود در کلاس های زبان شرکت می‌کنند و مطالبی هم که تدریس میشه و روش ارائه مطالب برای سطح و ویژگی های کلاس آنها مناسب است.

من، شادان شریعتی، به عنوان یک مدرس زبان، یکی از مسئولیتهای خیلی مهم یک معلم زبان را در این میبینم که بتونم به حال و احوال و حوصله زبان آموزان و میزان انرژی آنها در روند کلاس توجه کنم و سعی کنم که این انرژی را حفظ کنم و از کاهش آن جلوگیری کنم که در راستای این اهداف، لازم میدونم اقداماتی انجام بدم.

انرژی زبان آموزان در طول کلاس فاکتور بسیار مهمی در پیشروی هرچه بهتر کلاس است و این انرژی به دلایل مختلفی ممکن است حتی در زبان آموزانی که خیلی با انگیزه هستند، گاهی کاهش پیدا کند. ریشه ی این مشکل میتونه مربوط به مسایل شخصی دانش آموزان باشه که از ساعات قبل از ورود آنها به کلاس با اونها همراه باشه یا ممکن است در طول کلاس به دلایلی از جمله یکنواختی در جو کلاس، پیش اومده باشه. به هرحال مدرس زبان میتونه با تلاش های کوچک و متفاوت، به حل این مشکل بپردازه.

با توجه به تجربیات خودم، اقدامی جالب و جزئی را می خوام توضیح بدم که شاید در نگاه اول راهکار مهم و تاثیرگذاری به نظر نیاد اما میتونم بگم که حتی اگر به اندازه یک درصد هم در بالا بردن انرژی زبان آموزان مفید باشه، میتونه تغییری در جو کلاس ایجاد کنه.

این راهکار چیزی جز تحرک داشتن در فضای کلاس نیست. چندین بار در کلاسهای زبان خود با کمبود انرژی زبان آموزان مواجه شدم و این مسئله برای من خیلی نگران کننده بود. از اونجایی که من علاوه بر به شیوه درست تدریس مطالب، به حال روحی زبان آموزان و جو کلاس اهمیت میدم، در ذهنم به دنبال راهکارهایی بودم که بتونم کلاسم رو در اون لحظه و ساعت نجات بدم. این کمبود انرژی در حالی بود که در واقع زبان آموزان با مطالب درگیر بودند و فعالیت ها رو انجام میدادند و حتی صحبت ها با شوخی هایی چه از طرف من و چه از طرف زبان آموزان همراه بود. اما همچنان یک چیزی کم بود... یکبار به طور اتفاقی ایده ای به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم که از صندلی خود بلند شدم و به سمت زبان آموزان یا به سمت تخته و نقاط دیگری از کلاس حرکت کنم. این اقدام ساده و شاید کوچک به طور شگفت انگیزی باعث شد که زبان آموزان خواسته یا ناخواسته هوشیارتر بشن و برای دیدن مدرس و برقراری ارتباط چشمی با اون با دقت بیشتری حرکات مدرس دنبال کنند. در نهایت یکنواختی کلاس با همین حرکت های مدرس و تلاش بیشتر زبان آموزان برای حفظ توجه خود به تدریج تغییر کرد.

این تحرکات از طرق مدرس و در واقع تلاش های کوچک دیگری برای جلب توجه زبان آموزان، شاید بارها در سر کلاس‌های خودم انجام شده ولی شاید تا اون روز متوجه تاثیر اون نبودم.

مدرس زبانتحرکانرژیکلاس زبانزبان آموز
مدرس زبان انگلیسی در آموزشگاه کوکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید