کمتر چیزی آزاردهندهتر از اخراج شدن است. به هر حال حتی برای بهترینها هم پیش میآید، اما اگر شما نگران متزلزل بودن وضعیت شغلیتان هستید، حداقل یک راهی هست که تکلیفتان معلوم شود: نگاهی به رئیستان بیندازید.
آیا از شما مثل بیماری مسری دوری میکند؟ کوچکترین خطاهایتان را به باد تند انتقاد میگیرد؟ تمام کارهای شما حتی سادهترین چیزهایی که باید در PDF ذخیره کنید یا نه را «جزء به جزء» مدیریت میکند؟ اگر همهی این موارد را مشاهده کردید ، متاسفانه لازم است بگوییم که به دردسر افتادهاید. بنابراین ادامهی این مطلب را بخوانید تا مطمئن شوید آیا رئیستان قصد دارد شما را اخراج کند؟! (پستتان را حذف کند یا کسی دیگر را به جای شما بنشاند)
همچنین اگر میخواهید اطمینان حاصل کنید که روابط شما با رئیستان کماکان خوب پیش میرود، 40 نکتهای که هرگز نباید به رئیستان بگویید را یاد بگیرید.
1. هر کاری که انجام میدهید برای او آزار دهنده است
یا به عبارتی شفافتر، فارغ از این که چه کار میکنید، میانهی شما با رئیستان تا حدی خصمانه شده است. به قول سخنران بین المللی کسب و کار، مایکل کر، این یعنی تقریبا تمام روابط و برخوردهای عادی و بدون دغدغهی شما با رئیستان از بین رفته است زیرا بیش از آن که مفید باشید، در نظر او آزار دهنده جلوه میکنید. از سویی دیگر، میتوان دید که او مدام به شما غر میزند یا ناراحتیاش را با چشم و چهره نسبت به تمام کارهای شما ابراز مینماید.
2. شما را مدیریت ذرهبینی (micromanagement) میکند
«مدیریت ذرهبینی به معنای توجه مفرط مدیران به تمام جزئیات و کنترل بیش از حد کارکنان حتی در امور غیر ضروری است. مدیر در این روش، سعی میکند که تمام امورات را خودش مدیریت کند و هرگونه تفویض اختیار و حق خلاقیت را حتی در سادهترین موارد از کارکنان خود سلب مینماید» مترجم
وقتی که مدیر دارد آمادهی اخراج شما میشود (یا حتی فقط به این موضوع فکر میکند)، اغلب مدیریت ذرهبینی شروع میشود زیرا که احتمالا احساس میکند که کارها فقط از این روش انجام پذیرخواهند بود.
«در یک نقطهی مشخص، به نظر میآیدکه رئیستان تمام حرکات شما را کنترل میکند» لین تیلور، متخصص محل کار و نویسنده «حاکم ستمگر محل کارتان را رام کنید: چطور رفتار بچگانهی رییستان را مدیریت کنید و در شغلتان پیشرفت کنید»
3. یا شما را به کلی رها میکند
[مدیرتان به جای مدیریت ذرهبینی، ممکن است که کاملاً برعکس عمل کند. ]
به قول تیلور، امکان دارد که رئیستان کاملا ناپدید شود. اگر اخیراً متوجه شدید که رئیستان جهت پاسخ به سوالات یا گرفتن نظرات کاری شما در دسترس نیست، یا اصلا برایش مهم نیست که چقدر کارهایتان را به درستی انجام میدهید، یعنی که میخواهد از مهلکهی احساس گناه یا ترس از تقابل فاصله بگیرد.
4. کاری نیست که انجام دهید و مورد عیب جویی واقع نشوید.
به قول فوربس، مدیرتان علاوه بر مدیریت ذرهبینی میتواند نسبت به عملکردتان نیز شدیداً شاکی باشد. سخنان اعتراضآمیزی درخصوص نواقص عملکردی فراوان شما میزند. اما معمولا درباره راه حل برطرف کردنشان حرفی به میان نمیآورد. به علاوه، حتی بعید نیست که کاستیها و نواقص شما را با دیگران نیز درمیان بگذارد که آسیب اجتناب ناپذیری برای شغل و مقام شما در پی خواهد داشت.
5. گپ و گفتهای دوستانه محو میشوند
اگر شما روابط حسنهای با همکارانتان از جمله رئیستان دارید، بخشی بزرگی از آن روابط را گپ و گفتهای دوستانه و غیرکاری شکل داده است. به قول فوربس، معمولا علامت مشخصهی مرز خطر برای شغل شما این است که گفتگوهای دوستانهی غیر کاری با مقام بالایی به کلی محو شود. وقتی که رئیس شما به وضوح از گپ زدن با شما اجتناب کند، شاید به این حقیقت اشاره دارد که او در خصوص تصمیم به اخراجتان احساس گناه میکند.
6. سلام و احوالپرسی یا لبخندی در کار نیست.
پاول گروسیگر (کارآفرین، سرمایه گذار و سخنران عمومی) میگوید که حتی حرفهای ترین افراد از جمله رئیس شما با اخراج کردن دیگران مشکل دارند. رئیستان راحتتر است که از کارمند در حال اخراج دوری گزیند زیرا که گفتن دروغ موجب بروز احساساتی میشود که به زعم او در محل کار غیر ضروری است. مثل احساس گناه. او از شما اجتناب میکند، چون با چاقسلامتی کردن انگار که شما را به دروغ متقاعد میسازد که همه چیز خوب پیش میرود در حالی که حقیقت امر چیز دیگری است.
7. به زندگی شخصی شما توجه و نگرانی نشان میدهد
به قول گرویسگر، رئیس شما از سویی شاید نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفتهاید احساس همدردی کند. به هر حال، اخراج شما میتواند معذبش نماید. بنابراین، برای تعدیل و تلطیف عذاب وجدان خودش، شروع به سوالاتی شخصی در خصوص خانواده و اوضاع و احوال شما میکند تا مطمئن شود حال و روزتان پس از رفتن از شرکت خوب خواهد بود.
8. ارتباط چشمی با شما برقرار نمیکند.
همانند اجتناب از یک سلام و احوال پرسی ساده در محیط کار، به محض این که رئیس شما تصمیم به اخراج شما بگیرد، از این که چشمش به چشم شما بیفتد خودداری میکند تا خودش را از تقابل اجتناب ناپذیر آتی عقب بکشد. به قول گروسیگر «خیلی سخت است که در چشم مردم زل بزنید و دروغ بگویید، به جز آنکه دروغگویی حرفهای باشید. پس وقتی رئیس شما میداند که قرار است به زودی به کارتان خاتمه دهند، متوجه تماس چشمی کمتری از جانبش خواهید شد. ارتباط مستقیم کمتر و ارتباط با واسطهی بیشتر» وقتی که رئیستان، ارتباط با واسطه را ترجیح میدهد او اساساً به جای مواجه با شما و مواجهه با احساس گناه خودش، دیگران را درگیر موضوع مینماید .
9. از طریق ایمیل و تلفن در دسترس نیست
نه تنها شخصاً جهت صحبت درباره کارایی و پیشرفتتان حاضر نیست، بلکه ارتباط با او از طریق ایمیل و تلفن نیز دشوار خواهد شد. به قول فوربس، پس از آن که تصمیم به رفتن شما گرفت، دیگر پیگیری پیشرفتهای شما را ضروری نخواهد دانست. بیشتر انگار که کارها و امور محولهی شما به اشخاص دیگری محول شدهاند.
10. موفقیتهای شما را به دیگران نسبت میدهد
ممکن است حتی پس از آنکه رئیستان تصمیم به عزل شما گرفت، بخواهد تمام دست آوردهای شما را به حساب همکارانتان بگذارد تا موفقیتهای قبلی شما موجب عذاب وجدان او نشود یا تصمیمش را برای اخراج شما خدشهدار نگرداند.
11. وقتی از او بازخورد میخواهید کمبود وقت را بهانه میکند
شاید خیلی پیش بیاید که رئیستان برای بازخورد دادن به شما در دسترس نباشد و شما نیز شدیداً نیازمند نقدهایی سازنده باشید (باید هم باشید) و بهانهی او کمبود فرصت باشد. این اجتناب انگار بیشتر به این دلیل است که او نمیخواهد با این حقیقت مواجه شود و ببیند که شما سعی و تلاشهایی برای شرکت میکنید اما تاثیری در پیشرفتتان ندارند و نگرانی رئیستان، رو در رویی با این واقعیت، آنهم پیش از اخراج شماست.
12. به هیچکدام از حرفهای شما گوش نمیدهد
پس از آنکه رئیستان تصمیم به اخراج شما گرفت، دیگر برای عقاید شما یا هر چه که باید بگویید ارزشی قائل نیست. نظراتتان دیگر اعتبار ندارند و کلاً از شما نظری هم نخواهد خواست. وقتی موضوع پیش بیاید، متوجه بدترین ترستان میشوید: شما را بایکوت کرده است و دیگر اهمیتی به کارهایی که برای شرکت انجام میدهید، نمیدهد.
13. تقدیر و تشکر کتبی کار نیست.
زمانی که در حال اخراج شدن هستید، شاید آن موقع بخواهید دنبال احکام سابقی باشید که مثالهایی از کارهای مفید شما در آنها باشد تا به تمام کارهای دشوار و موفقیتآمیزی که تا کنون برای شرکت انجام دادهاید، استناد کنید. به طور خلاصه شاید بخواهید از لا به لای نوشتههای رئیستان دلایلی دال بر ماندن در شرکت پیدا کنید. بنابراین، به قول فوربس، رئیستان همین که تصمیم به اخراجتان گرفت، برای آنکه مطمئن شود شما از آن مستندات استفاده نخواهید کرد، سعی میکند که دسترسی شما به مستندات سابق را ببندد.
14. زبان بدنش بسته و سلطه جویانه است
طبق پست پت میفیلد در Yahoo! HotJobs، رئیسی که دنبال اخراج شماست یا رئیسی که با شما سر دشمنی دارد، اغلب (هنگام صحبت با شما) دست به سینه و با پاهای روی هم انداخته دیده میشود تا با کمک برتری فیزیکی، موضع سلطهگرانهاش را به شما نشان دهد.
به علاوه، در جلسات، از نشستن نزدیک شما خودداری میکند و از معرفی شما به افراد جدید در جمع فروگذار است.
15. پروژههای جدید را ابتدا با زیردستان شما [به جای شما] مطرح میکند
یکی از واضحترین نشانههایی که رئیستان میخواهد اخراجتان کند این است که او شما را دور زده و پروژههای شما را مستقیماً به زیردستانتان محول میکند. رابرت دلینسنایدر، نویسندهی «بعلاوه پنجاه! تصمیمات شغلی حساس جهت باقی عمرتان» میگوید: «بیشتر سازمانها یک زنجیره یا سلسله مراتبی دارند و زمانی که این زنجیره از همگسیخته شد، علامت آشکار این میباشد که به شما احتیاجی ندارند. بیشک، به منزلهی این است که اعتماد رئیس شما از شما و کارتان سلب شده است، بنابراین شاید شغلتان واقعا در خطر باشد»
16. از این پس شما را در تصمیمات حساس دخیل نمیکند
به قول کر، کنار گذاشتن شما از جلسات مهم تصمیمگیری، گویای این واقعیت است که رئیستان پس از این ارزشی برای نظرات حرفهای شما قائل نیست. خلاصه انگار که در را روی شما ببندند آن هم محکم و شدید در صورت شما.
17. درِ دفترش همیشه بسته است
او علاوه بر قطع کامل روابط، با بسته نگه داشتن تمام وقت درِ اتاقش اصرار به نشان دادن شخصیتی منزوی از خودش دارد. مخصوصاً اگر خیلی هم آدم منزویی نبوده است. میتواند این معنا را داشته باشد که دوست ندارد مزاحمش شوید یا دوست ندارد که شما را ببیند.
18. همیشه سر مخالف با شما دارد
همچنین مهم است که در خلال این فرآیند، به یاد داشته باشید که رئیستان بالاخره انسان است. هر چند این برخوردهای خصمانه با شما منصفانه نباشد اما به هر صورت عکسالعملی طبیعی به فضایی است که بر اثر استخدامها و اخراجهای پیدرپی دیگران ایجاد میشود. لذا وقتی که رئیستان مدام مخالفت میکند، شاید فقط به این معناست که سعی میکند احساس ناامنی خودش را از اخراج کردن شما تسکین بدهد.
19. شما را وارد شوخیهای محل کار (office banter) نمیکند
«من معادل فارسی گویاتری برای عبارت office banter پیدا نکردم. در برخی سازمانها شوخیهایی بین کارکنان رایج است که گاهی بامزه و گاهی نیز آزاردهنده میشوند. امروزه خیلیها معتقدند که اگر این شوخیها، از حد و اندازه نگذرند، بد نیستند و اتفاقاً تاثیر خوبی روی کارایی و روحیهی کارکنان دارند. به هرحال فرض کنیم که به آن شوخی محل کار بگویند» مترجم
به قول فوربس: آیا رئیستان همانطور که گفتگوهای دوستانه را از شما دریغ کرده، شوخیهای محل کار را نیز به روی شما بسته است؟ مثل مزاحها و بذله گوییهایی که تمام اعضای تیم با هم دارند و همینها شما را اصلاً عضوی از تیم میکند. وقتی رئیستان دنبال اخراجتان است، معمولا از جوش خوردن شما با تیم جلوگیری میکند زیرا دیگر شما را عضوی از تیم نمیداند.
20. مدیران منابع انسانی هم رفتارشان عجیب میشود
به قول فوربس، وقتی رفتار مدیران منابع انسانی نیز نسبت به شما سرد و بی علاقه شد و از ارتباط با شما خودداری کردند، این خودش حتی معرف نشانهی بزرگتری است از اینکه به زودی از کارتان اخراج خواهید شد. اگر خودتان را در جلسهی منابع انسانی یافتید که آن جلسه در مورد ترفیع یا ارتقای شغلی شما نبود، پس حواستان جمع باشد، مخصوصا اگر از عملکرد ضعیفتان صحبت شود. در خیلی از شرکتها، جلساتی که منابع انسانی تشکیل میدهد و ظاهراً در حد تذکرند، در واقع پوششی برای کسب اطمینان است از این که آیا شما نهایتاً با کمترین مشکل و تنش اخراج خواهید شد؟! به بیانی دیگر، منابع انسانی یعنی تیر خلاص!
متن فوق ترجمهی مقالهی «20 Subtle Signs Your Boss Wants to Fire You» از اشلی مور میباشد. تا جایی که میشد سعی کردم ترجمهای روان ارائه کنم و در عین حال، اصل امانتداری نسبت به محتوا و مفهوم اصلی لحاظ شود. با این وجود در صورت هرگونه نقص و لغزشی، اولاً کم سوادی بنده را ببخشید و همچنین ممنون خواهم شد که گوشزد بفرمایید تا با اصلاح متن، بتوانم مطلبی با کیفیتتر برای استفادهی دوستان دیگر ارائه کنم. به امید روزی که همه بتوانیم با تسلطی خوب بر زبان، بدون نیاز به ترجمه و هیچ مشکلی در درک و بیان مطالب، با جامعه بینالملل ارتباطهای فرهنگی و علمی داشته باشیم.