شبنم جعفرزاده | Shabnam Jafarzadeh
شبنم جعفرزاده | Shabnam Jafarzadeh
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

بسیار سفر باید؟

سفر را نوعی دستاورد می‌دانند؛ دیدن مناظر جذاب، کسب تجربه‌های جذاب، و تبدیل‌شدن به آدمی جذاب همگی دستاوردند. ولی آیا سفر واقعاً این‌گونه است؟

در زمانۀ ما عاشق سفر بودن یا مباهات کردن به سفر به یکی از اجزای ضروری موفقیت تبدیل شده است. صفحات مجازی آدم‌ها پر از عکس‌ها و خاطراتی است که از سفرهایشان به جا مانده‌اند و یکی از بزرگترین آرزوهای خیلی‌ها سفر به دور دنیاست.

یکی از دفاعیات رایج از سفر این است که سفر ما را به مرتبۀ روشن‌بینی می‌رساند، دنیا را به ما می‌شناساند و با مردم آن آشنا می‌کند. بااین‌حال این استدلال جای چون و چرا دارد.

تغییر مکانِ زندگی برای تحصیل یا کار همیشۀ تاریخ وجود داشته است. اما امروزه با نوع جدیدی از سفر روبه‌روییم که «سفر گردشگری» است. سفر برای سفر. این سفرهای جدید، ممکن است به جای آنکه باعث شناختن راه و رسوم دیگران شود، برعکس به تأیید بیشترِ خودمان منتهی شود.

کتاب‌های گردشگری می‌گویند باید به سفر برویم تا «تغییر» کنیم، اما دقیقاً قرار است چه چیزی تغییر کند؟ از قرار معلوم، احتمال اینکه مسافران باعث تغییر در مقصد خود شوند، خیلی بیشتر از این است که خودشان تغییر کنند.

ما سفر می‌کنیم تا خودمان تغییری تجربه کنیم، اما دستِ آخر دیگران را دستخوش تغییر می‌کنیم. بااین‌حال، می‌شود پرسید: تأثیرپذیری یک مکان از مردمی که به خواست خود و به قصد تغییرکردن به آن سفر می‌کنند چرا ممکن است بد باشد؟ پاسخ این است که آن مردم نه می‌دانند چه می‌کنند و نه حتی برای فهمیدنش تلاشی می‌‌کنند. گردشگران تغییردهندگانی بی‌اعتنا، مغرور و جاهل‌اند. اگر آنجایی که به بازدید آن رفته‌اند، مثل کارت‌پستال‌هایی باشد که دیده‌اند، ذوق‌زده می‌شوند، اما اگر آنجا به اندازۀ عکس‌ها زیبا نباشد، احساس می‌کنند «ضرر» کرده‌اند.

گردشگر هیچگاه برای زندگیِ واقعی یا فرهنگ روزمرۀ مردمانی که در سفر می‌بیند، ارزشی قائل نیست. بلکه فقط می‌خواهد چندجای تاریخی را ببیند، یا لباس‌های محلی بپوشد و با آن‌ها عکسی بگیرد.

واقعیت بسیار مهم دربارۀ گردشگری این است که ما از پیش می‌دانیم بعد از برگشتن به خانه چگونه آدمی خواهیم بود. سفر در تعطیلات شباهتی به مهاجرت، نام‌نویسی در دانشگاه، شروع کاری جدید، یا عاشق‌شدن ندارد. ما با ترس‌ولرز سراغ این فعالیت‌ها می‌رویم، مثل آدمی که وارد تونلی شده و نمی‌داند وقتی از آن بیرون بیاید چه‌جور آدمی خواهد بود. مسافر در حالی راهیِ سفر می‌شود که اطمینان دارد با همان علاقه‌ها و برنامه‌های روزمرۀ قبلی‌اش برمی‌گردد. سفر مانند بومرنگ است. شما را دقیقاً به همان نقطه‌ای می‌رساند که از آن آغاز کرده‌اید.


لینک‌های من: اینستاگرام - وب‌سایت

منبع

مطلب کامل را از اینجا بخوانید

سفرگردشگریتغییرفرهنگآگاهی
کوچ ACC مسیر فردی و شغلی | مدرس و مربی MBTI و www.shabnamjzd.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید