زندگی درویش در دورههای مختلف با عقاید مختلف گره خورده بود، ولی واقعیت اینه که درویش تو هر چیزی تجدید نظر کرد تو یه چیز تجدید نظر نکرد، و اون هم فلسطین بود. اون میگفت اسراییلیا تلاش میکنن تاریخ باستانیِ سنگهایی که تو فلسطین هست رو دربیارن و با استفاده از اونا بگن که حق با ماسن، اما با این بازیها نمیشه ثابت کرد که مال اینجایی. کسی مال اینجاست که از بوی سنگ و خاک زمینش میفهمه که بارون در راهه. (رادیو تراژدی)
درویش تو شعرش میگفت در توان ما هست که حتمیت مغاک را تغییر بدیم. شاید این زیادی خوشبینانه باشه ولی الان فقط با حتمیت اینو میدونیم که نقشهای که اون از فلسطین توی شعرهاش ترسیم کرد رو هیچ جا نه اسراییل و نه هیچ کشور دیگه نتونست پاک کنه، هرچند که اون مغاک هنوز برای فلسطینیا باقی موند.
بخشی از شعری که درویش برای دوستش ادوارد سعید گفته بود:
و گفت اگر پیش از تو مُردم، تو را وصیت میکنم به ناممکنها/ پرسیدم و اگر من پیش از تو مُردم چه؟/ گفت به کوههای الجلیل تسلیت خواهم گفت/ و خواهم نوشت زیبایی چیزی نیست جز کمال اعتدال/ و اکنون، فراموش نکن/ اگر پیش از تو مُردم، تو را به انجام ناممکنها وصیت میکنم.
شعر و زندگی محمود درویش در رادیوتراژدی: اینستاگرام - کستباکس
لینکهای من: اینستاگرام - وبسایت