سرترالین عزیز از زمانیکه همراه من هستی راحتتر زندگی میکنم.
میدانم بودن تو موقتی است اما تأثیرگذاری.
یادت هست؟ زمانی تو را یافتم که حال بدی داشتم و در قرنطینهی کرونا بودیم.
نمیتوانستم به دیدن خانوادهام بروم چون در شهر دیگری بودند.
همسرم میبایست سرکار میرفت و من بخاطر اپیدمی استرس بالایی داشتم.
پسرم میبایست به پیشدبستانی میرفت اما مجبور شد در خانه بماند.
دختر کوچکم هم که تازه بدنیا آمده بود و از فکر دچار شدنش، میلرزیدم.
حالتهایی که ۱۰ سال تجربه نمیکردم دوباره به سراغم آمده بودند مانند:
افکار خودکشی و منفیگرایی
هجمهی خاطرات و احساسات ناخوشایند
گریه و پرخاشگری
اضطراب و افسردگی
وسواسهای بیپایان
تو کمکم کردی با استرس کرونا
با نگهداری از دو کودک در خانه
و با ارتباطنداشتن کنار بیایم.
آن روزگار را بگذرانم.
کمتر آسیب ببینم و کمتر آسیب بزنم.
خوشحالم تو را پذیرفتم مانند داروی سرماخوردگی، قرص آهن، ویتامین ای و هر داروی دیگری که با تجویز متخصص میبایست دورهای آنرا مصرف کنم.
امیدوارم بتوانی به دیگران هم کمک کنی، معمولی زندگی کنند و با پیگیری جلسات روانشناسی روشهایی بهتر زندگیکردن را بیاموزند.
با سپاس
شادی صفوی