آیا فاصلهای میان ذهن و رویداد وجود دارد یا ذهن من چسبیده به رویداد است؟
آیا میتوانم فاصلهی میان آنها را ببینم؟
فاصلهی بین ذهن و رویداد چقدر است؟
رویداد چیست؟
ذهن چیست؟
من فکر میکنم: رویداد در بیرون از من اتفاق میافتد
و ذهن در درون من است.
گاهی رویداد را درهمتنیده در ذهنم میبینم و وجود خودم را نادیده میگیرم.
انگار نیستم.
انگار درون و بیرون یکی است و مرزی بین آنها نیست.
من، فکر من، احساس من، نیاز من؛ مرز بین ذهن من و رویداد است.
به قول دکتر باباییزاد: واقعیت، برداشت من از واقعیت است.
برداشت من ترکیبی است که به وسعت دنیای من گسترده است و قابل پردازش.
چقدر برداشت من برای خودم آشکار است؟
چقدر میتوانم آنرا تحلیل کنم؟
چقدر آن را میشکافم؟
فاصله انداختن میان ذهن و رویداد آغاز شناسایی خودبرداشتهاست.
آغاز شناسایی احساسها، افکار و نیازها در لحظهی وقوع رویداد.
آغاز نگاهکردن و تحلیل خودم.
آغاز مشاهدهگری من از خودم.
شما چطور فکر میکنید؟
با سپاس
شادی صفوی