داستان درمورد یک مرد میانسال هست که برای یادبود یکی از رفتگان، به دهکده ی بچگیش برمیگرده و اونجا، یاد زمان بچگیش و دختری میافته که فراموشش کرده بود، دختری به اسم لِتی. اون به خونه ی لتی میره و در کنار دریاچه ای که لتی به اون "اقیانوس" میگفت میشینه و خاطرات دوران هفت سالگیش رو به یاد می آره، خاطراتی ترسناک که اگر برای کسی تعریف بشن، هیچکس باورش نخواهد شد.
نظر خودم:
داستان در واقع بیان خاطرات شخصیت اصلی هست و یک تک جلدی فانتزی هست، هر چند بنظرم برای رده ی سنی نوجوان خوبه و شاید به همین خاطره که برای من داستان بچگانه و پیش پا افتاده و کمی حوصله سر بر بود.
امتیاز خودم:
۲.۹ از ۵ (هرچند شاید از نظر یک نوجوون این امتیاز شاید بیشتر باشه)