ویرگول
ورودثبت نام
شهاب میردار
شهاب میردار
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

اپیزود اول

. نه
اپیزود اول
.
«گمشدگان برای همیشه» :
پر از همه چیز هستید و خالی از آن. درست قبل از آغاز هر اثر، چنین اتفاقی حادث می‌شود؛ #غرق_شدن_در_خشکی!
برای آغاز، هزار تعریف به ذهن دارید و اما قدرتی برای برگزیدن نیست. مجبورید از میان چند مُهر داغ شده، یکی را برگزینید، هم ترس و هم جبر...
این احوال را بگذارید کنار کسانی که به خانواده، دوستان و آشنایان مشهورند. نگران، دلواپس و در این زمان‌ها بسیار کنشگر! اغلب ورودهایی بی مقدمه دارند و برای شما ناخوش... اما جبر همیشه هست و لبخند فراموشتان نمی‌شود! می‌دانید که هم نویسنده‌اید و هم عضوی از خانواده... هم نویسنده‌اید و هم یک دوست...
بنابراین هم جبر در انتخاب هست، هم جبر در پذیرش نقش و هم خودتان!
خودتان را هم باید راضی نگاه دارید، برای خوب بودن، لبخند زدن، مچاله نشدن... بی حوصلگی، وعده‌های غذا را تنظیم می‌کند. میوه خوردن، آب نوشیدن و تمام اینها با بی‌حوصلگی ‌تان همسو ست.
.
پایان اپیزود اول
تعریفِ یک‌درصد از احوال قبل از آغاز اثر جدید.


شهاب میردارمن یک بیهوده لعنتی هستمبیست و چهار هزار ساعت سکوتآینه‌ای در تاریکیپنجره‌ای که سیگار می‌کشید
شهاب میردار، نویسنده و شاعر متولد بیستم خردادماه سال هزار و سیصد و هفتاد است
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید