در روزهای اخیر تعطیلیهای گستردهای در مدارس، دانشگاهها و برخی ادارات به دلیل آلودگی شدید هوا، سرمای بیسابقه و صرفهجویی در مصرف انرژی اعلام شده است. بهعنوان یک شهروند، نمیتوانم جلوی این فکر را بگیرم که این شرایط چقدر شبیه روزهای اول بحران کرونا به نظر میرسد. آیا ممکن است دوباره به همان دوران خانهنشینی و قرنطینههای سخت بازگردیم؟
این تعطیلیهای اخیر، با وجود دلایل اعلامشدهای مثل آلودگی هوا و کمبود انرژی، علامت سوالهای بزرگی در ذهن مردم ایجاد کرده است. حالا که شایعاتی درباره ظهور ویروس جدید HMPV به گوش میرسد، این علامت سوالها رنگ و بوی ترس و فشار روانی پیدا کردهاند. آیا این تعطیلیها تنها یک اقدام ساده و پیشگیرانه است، یا باید خود را برای یک اتفاق نگرانکنندهتر آماده کنیم؟
این ویروس جدید شاید هنوز به اندازه کرونا در مرکز توجه نباشد، اما خبرهایی که از گوشه و کنار میشنویم، بهسختی میتواند باعث آرامش باشد. آیا ممکن است مسئولان در حال آماده کردن ما برای چیزی بزرگتر هستند؟ شاید این تعطیلیها تمرینی برای قرنطینههای دوباره باشد.
همه ما تجربه روزهای خانهنشینی اجباری را داریم. روزهایی که به جز دیوارهای خانهمان چیزی نمیدیدیم و هر دقیقهاش مانند ساعتها میگذشت. این تجربهها تاثیرات عمیقی بر روح و روان بسیاری از ما گذاشت؛ از افزایش افسردگی گرفته تا حس انزوا و حتی مشکلات جسمی ناشی از کمتحرکی. آمارها نشان میدهند که افسردگی و اضطراب در آن دوران به طرز چشمگیری افزایش یافت.
اگرچه هیچچیز هنوز قطعی نیست، اما شاید بد نباشد برای هر احتمالی آماده باشیم:
صادقانه بگویم، نمیتوانم این فکر را از ذهنم بیرون کنم که آیا این تعطیلیها نشانهای از چیزی بزرگتر است یا نه. اما به نظر میرسد تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که هوشیار باشیم و خود را برای هر احتمالی آماده کنیم. شاید بازگشت به دوران خانهنشینی اجتنابناپذیر نباشد، اما اگر هم چنین شود، این بار تجربهای بیشتر داریم و میتوانیم از پس آن بهتر برآییم.