شهرنامه _ قاسم قربانی
شهرنامه _ قاسم قربانی
خواندن ۴ دقیقه·۱۲ ساعت پیش

شاهنامه (1): چرا باید شاهنامه بخوانیم؟

منتشر شده در روزنامه اصفهان زیبا
منتشر شده در روزنامه اصفهان زیبا

در این ستون قرار است اندیشه و آرمان انسان ایرانی مسلمان را در آیینه شاهنامه بازخوانی کنیم. پیش از آغاز داستان‌های شاهنامه، لازم است به این پرسش بپردازیم که «چرا انسان ایرانی امروز باید شاهنامه بخواند؟»

ایران به عنوان تمدنی دیرین، همچون انسانی کهن‌سال است که سرد و گرم روزگار را چشیده. گاه بر بخش بزرگی از جهان فرمانروایی کرده و گاه راه زوال و انحطاط را پیموده و تحت سلطه بیگانگان قرار گرفته است.

گاه آبادان بوده و گاه ویران. گاه مهد دانش در جهان بوده و گاه در جهل و بی‌خبری و انزوا، زندگی گذرانیده است. انسان ایرانی جدید، از دوران مشروطه به بعد، کوشیده تا زندگی و تمدنی متناسب با اعتقادات، منویات، روحیات و بوم خود بسازد.

تمامی نزاع‌های ایران از مشروطه تاکنون، حول این محور اصلی چرخیده است که «انسان ایرانی چگونه و با چه قواعدی باید زندگی و حکومت کند؟»

انقلاب مشروطه، انقلاب نفت، حکومت پهلوی و انقلاب اسلامی، پاسخ‌های متفاوت و گاه متضادی به این پرسش بوده‌اند. برای پاسخ به این پرسش، درک انسان ایرانی و ایده‌های او برای زندگی اجتماعی ضروری است.

رجوع به فرهنگ و پیشینه ایران نشان می‌دهد که در دوره‌های مختلف، انسان ایرانی آورده‌های فرهنگی متفاوتی متناسب با شرایط خود داشته است. بخش مهمی از تجربه‌ها، تصورات و ایده‌های انسان ایرانی در ادبیات و فرهنگش به تصویر کشیده شده است.

امروزه، بیش از هر سبک و شیوه ادبی، ادبیات عرفانی ما، از جمله آثار مولانا، عطار و حافظ، به‌عنوان نماد ادبیات و فرهنگ ایرانی شناخته می‌شود. عمده آثار ادبی مشهور ما، غزلیات عاشقانه و مطالب عرفانی است که درک انسان مسلمان ایرانی از جهان و سیر و سلوک باطنی انسان را ارائه می‌دهند.

اما این ادبیات، برای انسان ایرانی پس از صفویه و به‌خصوص پس از مشروطه که می‌خواهد طرحی برای زندگی و اداره جهان داشته باشد، کفایت نمی‌کند.

حتی گاه، برداشت نادرست از آن می‌تواند آثار منفی به‌دنبال داشته باشد؛ به‌طور مثال، در شعر حافظ نهادهای اجتماعی مانند مسجد و مدرسه و شخصیت‌های دارای وظایف اجتماعی مانند فقیه و محتسب، اغلب منفی تصویر شده‌ و به‌عنوان نماد ریاکاری و نفاق معرفی
می‌شوند. در این میان، قهرمان شعر حافظ، رندی است که شهر را رها کرده در خرابات زندگی می‌کند:

رند عالم‌سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش

اگر شعر حافظ و قهرمان او، یعنی رند در بستر شهر و تمدن منحط زمان حافظ دیده شود، ارزش کار حافظ به‌عنوان کسی که برای انسان ایرانی، امکان زیستن و رشد و تعالی را در جهانی پرآشوب فراهم کرده است، نمایان خواهد شد.

اما رند جهان‌سوز و خراباتی شعر حافظ، برای انسان ایرانی امروز که می‌خواهد جهان‌ساز باشد و شهری متناسب با ایده‌ها و آرمان‌های خود بنا کند، الگوی کامل و مناسبی ارائه نمی‌دهد. (هرچند با تعمق در شعر حافظ می‌توان شخصیت رند را در ظرف زمانه امروز، بازسازی کرد و از آن بهره برد.)

برای چنین هدفی، در فرهنگ ما، اثری سترگ‌تر، حکیمانه‌تر و منسجم‌تر از شاهنامه فردوسی و قهرمان‌های جهان‌ساز آن مانند شاه، پهلوان و وزیر وجود ندارد. انسان شاهنامه، انسانی است با جهان‌بینی توحیدی که آرمانش عدالت است. تصور او از خداوند، خدایی عادل، توانا و داناست که جهان را بر اساس خیر، عدالت و داد آفریده است:

چو دانا توانا بد و دادگر
از ایرا نکرد ایچ پنهان، هنر

آرمان انسان ایرانی و هدف زندگی اجتماعی او، آبادکردن و آبادی است:

و زان پس جهان یک‌سر آباد کرد
همه روی گیتی پر از داد کرد

انسان ایرانی امروز می‌خواهد بر اساس اعتقادات خود و درکی که از اسلام و تشیع دارد و با معارف توحیدی اسلام و اهل بیت پیوند خورده است، جهان و شهر خود را بسازد.

داستان‌های شاهنامه درواقع هجی‌کردن هویت، تجارب، چالش‌ها و آرمان‌های انسان ایرانی با خود است؛ میراثی که از رهگذر عقل و ایمان حکیم فردوسی، شکلی اسلامی به خود گرفته است و بهترین آیینه برای زیست اجتماعی انسان مسلمان ایرانی محسوب می‌شود. البته این بازخوانی، باید از آفت باستان‌گرایی بیمارگونه و استعماری که یادگار شوم دوران پهلوی است به دور باشد.

باستان‌گرایی، عقیده‌ای واپس‌گرا و نژادپرستانه است که تلاش می‌کند تاریخ ایران را به نفع استعمار غربی تحریف کند و با نابودی طرح انسان ایرانی برای جهان، آن را در نقشه خود محو کند.

باستان‌گرایی برخلاف ظاهر وطن‌دوستانه‌اش، تلاشی است برای محو پیوندهای عمیقی که ایرانیان در دوره اسلامی با دیگر مردم مسلمان جهان برقرار کردند و غرق‌شدن در توهم یگانگی نژادی با آریاییان اروپایی. هر کس اندکی در شاهنامه دقت کند، به نیکی درمی‌یابد که چگونه، انسان مسلمان ایرانی در حال بازطراحی هویت خویش با آیین توحیدی اسلام و حفظ و تقویت میراث تمدنی خویش است.

پیوند به مطلب در سایت روزنامه: https://b2n.ir/y85727

شاهنامهتاریخ ایرانفردوسیشعر
تولید کننده پادکست شهرنامه؛ بازخوانی و تفسیر شاهنامه کست باکس: https://castbox.fm/u/4716072 شناسه شبکه های اجتماعی و یوتیوب و آپارات: @shahr_naame
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید