رمان در ادبیات ایران جایگاه ویژهای دارد. در صدسال اخیر رمانهای بسیار زیادی نوشتهشدهاند که هرکدام میتوانند دریچهای تازه بر ذهن شما باشد؛ از زندگی مردمانی که یک زمان در جایی زندگی میکردهاند. از رنج هایی که میبردند و داستانهایی که برای نوشتن خلق میکردند. بهترین رمانهایی ایرانی چیزی نیست که بتوان آن را در یک لیست کوتاه خلاصه کرد. بااینوجود در زیر میتوانید در خصوص چند رمان شاخص ادبیات ایران بیشتر بدانید.
زندگی همیشه به این شکلی که ما زندگی میکنیم و میبینیم نبوده است. در صدسال اخیر اتفاقات عجیبی بر مردمان این سرزمین گذشته است که رد آنها را کموبیش میتوان در تاریخ پیدا کرد ولی بااینوجود اگر دوست دارید آنها را از فاصله کمتری بشناسید و ببینید؛ رمان بخوانید. رمان شما را با زندگیهای بیشتر و تفکرات بیشتری آشنا خواهد کرد و بااینوجود حق فکر و تصمیم را از شما نمیگیرد. رمان میتواند جهانی تازه را در ذهن شما باز کند که شاید خیلی دور از شما نبوده است و اگر رمان نبود شما هرگز با آن آشنا نمیشدید. برترین رمانهای ایرانی اغلب در این زمینه تمامی تلاششان را کردهاند. آنها آینه زیبایی بر شرایط دوران و زندگی مردمانش هستند و در داستانپردازی زندگی آنها و بیان افکار و احساساتشان کوتاهی نمیکند. یک رمان ایرانی خوب بیش از هر چیز شما را به یاد ریشههایتان میاندازد و با خواندنشان احساس اصالت و حتی امنیت بیشتری خواهید کرد.
کلیدر نوشته محمود دولتآبادی یکی از طولانیترین و بهترین رمانهای ایرانی است که میتوانید برای خواندن به سراغشان بروید. در واقع این رمان دومین رمان طولانی جهان است. این کتاب 3 هزار صفحه و ده جلد دارد و یکی از شاخصترین نمونههای ادبیات ایران است. کلیدر نام کوه و البته روستایی در شمال شرق ایران است و به روایت زندگی یک خانواده کرد در اوضاع ویران ایران در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم میپردازد.
نوشتن کلیدر برای محمود دولتآبادی نیز 15 سال تمام طول کشید. این کتاب در دل خود همهچیز دارد. شما در این کتاب از عشق خواهید شنید، مسائل اجتماعی و سیاسی آن دوران را درک خواهید کرد و مردمان آن دوران و آن خطه را بیشتر خواهید شناخت و همه این مسائل با ادبیات زیبا و تبحر خاص محمود دولتآبادی روایت میشود. این رمان تا حد بسیار زیادی از واقعیت الهام گرفته است و میتواند دنیایی تازه را از فرهنگ و ادبیات به روی شما باز کند.
اگر به دنبال یک رمان عاشقانه و البته سیاسی اجتماعی خوب هستید، حتماً چشمهایش بزرگ علوی را بخوانید.
چشمهایش با یک معما آغاز میشود. استاد نقاشیای با نام ماکان در تبعید مرده است و از او یک تابلو با نام چشمهایش باقیمانده که هویت صاحب چشمها برای مردم در هالهای از ابهام قرار دارد. اینکه این چشمهای زیبا و افسونگر متعلق به چه کسی هستند؟ هویت صاحب چشمها زمانی اهمیت پیدا میکند که نام تابلو چشمها نیست و با "ش" انتهای کلمه به صاحب تصویر هویتی اثیری بخشیده است. اما داستانی که پسازاین شنیده میشود، تمامی سؤالات ابتدایی رمان را بیاهمیت جلوه میدهد.
رمان در فضایی سیاسی میگذرد و سالهای استکبار رضاخان و مبارزات روشنفکری را به تصویر میکشد. ولی بااینوجود در این رمان عشق و جهان زنانه راوی برتری بیشتری دارد. در حقیقت داستان این رمان در دل خود از معما گرفته تا عشق و سیاست را میپروراند و درنهایت به خواننده میگوید که چه داستانهایی از مردمان عادی و رنجکشیده و فداکاریهای بزرگ، در پشت آثار هنری ارزشمند نهفته است.
چشمهایش برای نخستین بار در سال 1331 منتشر شد. عدهای میگویند که بزرگ علوی این رمان را بر اساس زندگی کمالالملک و تقی ارانی نوشته است. این کتاب به زبانهای دیگری نیز ترجمهشده و یکی از بهترین رمانهای ایرانی است و تا حدی از شهرت جهانی برخوردار است.
اگر به دنبال داستان یک خانواده ایرانی، با تمامی مشکلات، درگیریها، عاشقانهها و آرزوها و تلاشها هستید، سمفونی مردگان تا حد زیادی میتواند برای شما جالب باشد.
سمفونی مردگان داستان خانوادهای با چهار فرزند را روایت میکند. اورهان، آیدین، آیدا و یوسف. آیدین و آیدا دوقلو هستند و شباهت عجیبی به یکدیگر دارند. آنها هر دو در خانواده خود سنتشکن شناخته میشوند ولی آیدا با توجه به دختر بودنش سرکوبشده و ادامه راه تنها به آیدین واگذار میشود.
در این داستان کهنالگوهای بسیار زیای وجود دارد. درگیری برادران درست مانند هابیل و قابیل یکی از این نمونهها هستند و اسطوره برادرکشی نیز در این کتاب نمایان است.
نقطه قوت سمفونی مردگان در این است که احساسات را بهخوبی میشناسد و کلمات منحصربهفرد را برای بیان آنها به کار میبرد. برای همین میبینید که در گوشه و کنار جملات این کتاب بهعنوان جملات زیبا منتشر میشوند. جملاتی مانند "من نمیدانم آیا مادرش هم او را بهاندازه من دوست داشت؟" یا "خانم سورملینا، اجازه میدهید من شما را دوست داشته باشم؟سورمه ایستاد، لبخند زد و زبانش را بهآرامی به لب بالا کشید. گفت: اختیاردارید." از جملاتی است که بارها در شبکههای مجازی بازگو شدهاند.
علاوه بر این سمفونی مردگان بهعنوان یکی از برترین رمانهای ایرانی یک خانواده ایرانی را بهدرستی تصویر میکند. هرچند که در این تصویر کمی رنگ و بوی شعار را میتوان پیدا کرد ولی بااینوجود عباس معروفی جامعه و خانواده را میشناسد و داستان را بهخوبی در میان آنها روایت میکند.
اگر سمفونی مردگان را خواندید و خوشتان آمد حتماً به سراغ رمان خشم و هیاهو ویلیام فاکنر هم بروید. چون سمفونی مردگان تا حد زیادی از این رمان تأثیر گرفته است.
سووشون نوشته سیمین دانشور به روایت داستانی از اوضاع فارس در جنگ جهانی دوم میپردازد و سالهای بین 1320 تا 1325 را روایت میکند. این رمان بهخوبی آن دوران و شرایط سیاسی اجتماعی آن را به تصویر میکشد و اگر دوست دارید تاریخ ایران را بهتر بفهمید درک جالبی از آن دوران به شما خواهد داد.
سووشون به معنای سوگ سیاوش است و نام مراسمی است که در گذشته و حتی امروز در بسیاری از روستاها برای مرگ سیاوش و سوگواری آن برگزار میشده است. درونمایه اثر و مرگ سیاوش تا حد بسیار زیادی به یکدیگر نزدیکاند و به همین دلیل این نام برای این رمان که یکی از بهترین زمانهایی ایرانی است، انتخابشده است.
این رمان از یک زاویه دید زنانه تمامی اتفاقات آن دوران را نظاره میکند. زنی که در آغاز تنها میبیند و روایت میکند ولی پس از مدتی خود دست به عمل میزند و در اتفاقات ایفای نقش میکند.
چراغها را من خاموش میکنم یکی دیگر از برترین رمانهای ایرانی است. اگر به رمانهای آرام و بی حاشیه علاقهمندید به سراغ چراغها را من خاموش میکنم نوشته زویا پیرزاد بروید. این رمان داستان زندگی روزمره یک زن خانهدار ارمنی را روایت میکند و ملال این زندگی را به تصویر میکشد. درونمایه این اثر تا حد زیادی شبیه به فیلم به همین سادگی ساخته رضا میرکریمی است.
چراغها را من خاموش میکنم بهعنوان نام این اثر از این مفهوم سخن میگوید که تمامی بار زندگی بر روی دوش های من است و من آخرین نفریم که شبها میخوابم.
کشمکشهای درونی یک زن خانهدار بهخوبی در این رمان تصویر شده بااینوجود نمیتوان گفت که رمانی بدون فرازوفرود و داستان است. این رمان کشش منحصربهفرد خود را دارد و مخصوصاً خواندنش به زن های خانهدار توصیه میشود.