دیدگاه معمول این است که بهترین سرمایهگذاران خطرپذیر قبلاً بنیانگذار استارتاپ بودهاند.
برای بررسی وجود رابطه بین تجربهی قبلی کارآفرینی و جایگاه یک سرمایه گذار خطرپذیر، دادههای لیست 100 رتبهی برتر سرمایهگذاران خطرپذیر امریکا از CB Insights استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفت. بررسیها نشان داد که هیچ رابطهای بین تجربهی قبلی کارآفرینی و رتبهی یک سرمایهگذار خطرپذیر وجود ندارد.
همانطور که در نمودار زیر میبینید دادهها نشان میدهند که بنیانگذاران لزوماً بهترین سرمایهگذاران نیستند و رتبهی 100 سرمایهگذار خطرپذیر برتر هیچ رابطهای با سابقهی بنیانگذار بودنشان ندارد.
جالب اینجاست که هیچ ارتباطی نیز بین تعداد سالهای تجربهی یک فرد به عنوان سرمایهگذار خطرپذیر و رتبهاش وجود ندارد.
سرمایهگذارانی که بنیانگذار نبودهاند بر رتبهبندیها غالبند. از بین 100 سرمایه گذار خطرپذیر، 38 نفر قبلاً بنیانگذار یا همبنیانگذار یک شرکت بودهاند در حالی که 62 نفرشان چنین سمتی نداشتهاند.
6 نفر از 10 سرمایهگذار برتر CB Insights قبلاً شرکتی تاسیس نکردهاند. دو نفر اول یعنی «Bill Gurely» و «Chris Sacca» نیز اینگونهاند.
این موضوع در مورد بسیاری دیگر نیز صدق میکند؛ مانند John Doerr که پشتیبان گوگل، آمازون و اینتوئیت بوده است و بدون شک از مشهورترینهای صنعت سرمایهگذاری خطرپذیر است (رتبهی 84 در لیست 100 تایی).
دیدگاه مرسوم میگوید بهتر است سرمایهگذاران خطرپذیر تجربهی کارآفرینی داشته باشند چون درک خوبی از راهاندازی استارتاپ دارند.
در حالی که تصور میشود کارآفرینان سابق میتوانند بهترین منتور و راهنما باشند، اغلب شاهد عکس این مساله هستیم چون سرمایهگذارانی که قبلاً کارآفرینان موفقی بودهاند معتقدند راه درست را میدانند و سعی میکنند آن را به شرکتهای پرتفولیوی خود تحمیل کنند.
به نظر میرسد اعضای هیئت مدیرهی بهترین شرکتهای سرمایهگذاری افراد کمادعایی هستند که از بهترین کارآفرینان پشتیبانی میکنند. آنها بدون اینکه دیدگاههای خودشان را تحمیل کنند اجازه میدهند استارتاپها خودشان مجری امور باشند.
مهمترین کاری که سرمایهگذاران خطرپذیر برتر برای به دست آوردن نتایج عالی میتوانند انجام دهند جذب استارتاپها و ایجاد جریان خوب معاملاتی (deal flow) است.
استراتژیهای زیادی برای انجام این کار وجود دارد. Brad Feld (رتبهی 35) نویسندهی یک بلاگ محبوب است که با این کار پروفایلش را ارتقا میدهد. Josh Kopelman (رتبهی 7) یک شبکهی حمایتی فردی فوقالعاده را در راند اول سرمایهگذاری ایجاد کرده است. Yuri Milner (رتبه ی 57) با ارائهی پیشنهادهای ارزشگذاری بالاتر از بازار به کارآفرینان، نام خود را در این صنعت زبانزد کرده است.
همهی سرمایهگذاران استارتاپها، استراتژی جریان معاملاتی خود را دارند. این مساله به ندرت ارتباطی به تجربهی قبلی کارآفرینیشان دارد.
ممکن است سوال شود پس Mark Andreessen (رتبه ی 26) و Peter Thiel (رتبه ی 22) چه؟ آنها بنیانگذارانی هستند که تبدیل به سرمایهگذاران خطرپذیر برتر شدند.
درست است که کارآفرینانی که با راهاندازی شرکت هایی چون «نت اسکیپ» و «پی پال» درخشیدهاند به سبب شهرتشان جریان معاملاتی خوبی به دست آوردهاند، اما اینها استثنا هستند. اکثر سرمایهگذارانی که قبلاً بنیانگذار بودهاند چنین شهرتی ندارند.
بعد از ایجاد جریان خوب معاملاتی، گام کلیدی بعدی برای یک سرمایهگذار خطرپذیر، انتخاب کردن شرکتهای مناسب برای سرمایهگذاری و پشتیبانی است. اگر از افراد حاضر در این صنعت در مورد نحوهی این انتخاب سوال کنید، آنها به شما خواهند گفت که انتخاب شرکتها عمدتاً تابع الگوشناسی است و این موضوع از تجربیات یک سرمایهگذار خطرپذیر ناشی میشود تا یک کارآفرین.
کارآفرینان زیادی بودهاند که تبدیل به سرمایهگذاران فوقالعادهای شدهاند اما تعداد زیادی نیز اینچنین نبودهاند. تجربیات قبلی نمیتواند معرف کیفیت کار بعدی باشد. همانطور که کارآفرینان فوقالعاده ممکن است در گذشته انواع مختلفی از کارهای حرفهای را تجربه کرده باشند، سرمایهگذاران خطرپذیر خوب هم چنیناند.
بهتر است کارآفرینان برای انتخاب شرکای مالی خود فقط به رزومهی آنها تکیه نکنند و به چیزی ورای آن توجه داشته باشند.
از نوشته های خودم در سایت رایان ونچرز
منبع اصلی: CB Insights