دانشمندان خواستار اصلاح در رتبهبندیها و شاخصها در مجلههای علمی هستند.
محققان بر اساس عوامل و شاخصهایی مانند تعداد نشریات و استنادهای منتشر شده از آنها و تأثیراتی که در مجلات علمی گذاشته-اند، ارزیابی میشوند. در حال حاضر تیمی متشکل از 14 دانشمند علوم طبیعی از نه کشور در مقابل این روش، با بیان اینکه استفاده از این شاخصها به کیفیت مقالات و تحقیقات علمی آسیب میرساند، معترض هستند.
پروفسور کالین چاپمن از گروه مردمشناسی از دانشگاه جورج واشنگتن میگوید: «پیام ما کاملاً واضح است، دانشگاهیان نباید بیش از اندازه نگران شاخصها باشند. در عوض، ما نیز باید بیشتر روی بورسیه تحصیلی و کیفیت تحقیقات کار کنیم.»
نیلز کر استنست استاد دانشگاه اسلو افزود: «اتکای اغراقآمیز به
شاخصها، توجه به کیفیت مقالات را میکاهد. این سیستم برای محققان باتجربه مانند کالین چاپمن و خود من بسیار خوب عمل میکند، اما تحقیقات محققان جوانتر به دلیل استفاده از این شاخصها دچار آسیب میشود.»
چاپمن و استنست دو نویسنده اند که در یک مقاله جالب توجه در ژورنال Proceedings of the Royal Society، درباره «بازیهای دانشگاهیان» و عواقب آینده آکادمیها صحبت میکنند. طبق مقاله جدید، یکی از مشکلات شاخصها این است که افراد میتوانند برای بهتر کردن امتیازات خود با آنها بازی کنند.
اساس این اعتراض این است که تحقیق حرفهای نوعی رقابت است که در آن نقش اصلی را ارزیابی ایفا میکند. وقتی تیمی از محققان کشف جدیدی انجام دادند، آنها یک مقاله علمی دقیق درباره روش و نتایج مینویسند.
مرحله بعدی، ارسال مقاله به ژورنال علمی است که ممکن است مقاله را بپذیرد یا رد کند. سردبیران مجله معمولاً مقاله را به گروه کوچکی از کارشناسان علمی مستقل ارسال میکنند. ویراستاران بر اساس بررسیهای خود، تصمیم میگیرند مقاله را بپذیرند یا رد کنند. داوران و ویراستاران همچنین ممکن است اصلاحاتی را پیش از پذیرش مقاله پیشنهاد دهند.
سرانجام وقتی مقاله علمی منتشر شد، سایر محققان در زمینههای مرتبط ممکن است شروع به استناد به این مقاله در آثار خود کنند. تعداد زیادی از استنادها اغلب بهعنوان معیاری از کیفیت علمی تلقی میشود.
با استناد به مشاهدات سطحی، این روند کاملاً خوب به نظر میرسد؛ اما با بررسی بیشتر روند در طی 10 یا 15 سال گذشته، به نتایج دیگری میرسیم. به گفته چاپمن، استنست و همکاران آنها، کیفیت مقالات و تحقیقات علمی کمتر شده است. همچنین، توجه عمومی بیشازحد بر مجموعه کوچکی از شاخصهای ساده برای اندازهگیری (مانند تأثیر بر مقالات علمی و بازنشرها) متمرکز است.
تعداد زیادی ژورنال علمی وجود دارد ولی تعداد معدودی از آنها چنان معتبر هستند که نام آنها برای عموم مردم شناختهشده باشد. مجلات Nature، Science و Lancet از مشهورترین آنها هستند. اگر دانشمندان جوان علوم طبیعی یا پزشکی بتوانند مقالهای را دریکی از این ژورنالها منتشر کنند، کار آنها میتواند رونق بزرگی کسب کند.
معتبرترین ژورنالها دارای فاکتورهای تأثیرگذاری بالایی هستند که بهعنوان میانگین تعداد استنادها در هر مقاله منتشرشده در طی دو سال گذشته تعریفشدهاند. h-index یک محقق منحصربهفرد مقالات معتبر پژوهشگر و تعداد استنادهای دریافت شده در مقالات علمی را در نظر میگیرد.
در مقاله Proceedings of the Royal Society ذکرشده است که: «نمرات این شاخصها عواقب بسیار خوبی دارد. بهعنوانمثال، در برخی از کشورها و رشتهها، انتشار در ژورنالهایی با ضریب تأثیر کمتر از 5.0، هیچ ارزش رسمیای ندارد.»
یک مشکل کلی این است که میتوان به روشهایی به این شاخصها دستیافت که آنها را در کنار بیفایده بودن، بهعنوان معیار دستیابی به پیشرفت علمی یا کیفیت قرار میدهد.
پروفسور استنست حدود 10 سال پیش در شورای تحقیق اروپا بود و هنوز از این تجربه حیرتزده است. وی گفت: «ما در مورد استفاده از شاخصها بحث کردیم و بهزودی به دو گروه تقسیم خواهیم شد. در آن زمان، شما برای محاسبه تعداد استنادها باید کارهای زیادی انجام دهید. برخی از ما تعداد استنادها را خیلی مهم نمیدانستیم و بهجای آن، به مقالات واقعی اهمیت میدهیم و آنها را میخوانیم.»
این یک نقطه عطف برای استنست بود، زیرا محققان به این نتیجه رسیدهبودند که بیشتر مقالههای استناد شده در حقیقت گزارش هستند. یک گزارش در واقع در بردارنده کشفیات جدیدی نیست.
وی افزود: «اما بدترین چیز این بود که ما متوجه شدیم که برخی از مقالات بسیار مورد استناد قرار میگیرند زیرا نقصی در آنها وجود دارد! بسیاری از مقالات خطا را در مقاله مشخص کردند، اما هنوز هم بهعنوان استناد ذکرشدهاند! این یکی از دلایلی است که من اصرار میکنم تعداد زیادی از استنادها اثبات کیفیت عالی علمی نیست.»
پروفسور چاپمن در واشنگتن با گفتگو با استاد استنست در اسلو از طریق اسکایپ تأیید میکند که وی تجربههایی مشابه داشته است.
چاپمن اظهار داشت: «این روشی است که سیستم کار میکند. مشاهدات مانند آن ممکن است تقریباً خندهدار به نظر برسند، اما همچنین وحشتناک وغم انگیز نیز هستند.»
نویسندگان مقاله جدید انجمن سلطنتی در انتقاد خود تنها نیستند. اعلامیه سنجش سان (DORA) از نشست انجمن آمریکایی برای تحقیقات زیستشناسی سلولی در سال ۲۰۱۲ سرچشمه گرفت و توصیه میکند که فاکتورهای تأثیر ژورنال نباید بهعنوان معیار جانشین یک مقاله پژوهشی فردی استفاده شود تا سهم یک دانشمند را ارزیابی کند و یا در تصمیمات استخدام، ارتقاء یا تأمین مالی تأثیر بگذارد. حدود ۱۵۰۰۰ فرد و ۱۵۵۰ سازمان در سراسر جهان این طومار را امضا کردند، اما هنوز تغییری رخ نداده است.
کالین چاپمن میگوید: «گرچه مکتوبات بسیاری وجود دارد که از این شاخصها و استفاده از آنها انتقاد میکند، اما آنها هنوز هم بهعنوان روشهای مهم و تعیینکننده شغلی مورد استفادهاند که این امر باید متوقف شود.»
کالین چاپمن و نیلز کر استنست تأکید میکنند که علم و بورس تحصیلی در جامعه مدرن امروزی حائز اهمیت هستند.
وی گفت: به همین دلیل ما وارد این تجارت شدیم و چیزهای جدیدی را کشف کردیم؛ اما آنچه در عوض اتفاق میافتد این است که ما همیشه در تسلط سیستم هستیم.
این سیستم میگوید ما نباید به پیشرفت علم خود اهمیت دهیم، بلکه باید در عوض مراقب افزایش شاخصهای خود باشیم. چاپمن تأکید میکند که این سیستم انگیزهای برای ایجاد دانش جدید به ما نمیدهد.
مقاله شامل لیستی از روشها و حقههایی است که آکادمیکها میتوانند برای بهبود شاخصهایشان اجرا کنند و حتی شاید مجبور به اجرا باشند.
چاپمن میگوید: «یکی از رایجترین روشها نوشتن مقالهای با لیست طولانی از نویسندگان مانند نوعی مساعدت و لطف است. ایده این است که نام شما میتواند در مقاله من باشد، حتی اگر واقعاً اثر علمی نداشته باشید و در عوض شما نیز در مقالات خود نام و مقاله مرا ذکر کنید. مانند یک معاملهٔ دو سر برد با هیچ منفعت علمیای.»
روش دیگر این است که محققان میتوانند در طی یک توافق یکدیگر را ذکر کنند: "اگر در مقاله خود به من استناد کنید میتوانم مقاله شمارا ذکر کنم". ناشران حتی "کارتلهای استنادی" را ترتیب دادهاند که به نویسندگان توصیه میشود مقالات سایر ژورنالهای موجود در کارتل را استناد کنند.
وی ادامه داد: من سالها پیش مقالهای را به ژورنال بومشناسی کاربردی ارسال کردم. مقاله پذیرفته شد و سردبیر به ما گفت "که باید چهار یا پنج مقاله دیگر را از آن ژورنال استناد کنیم.
البته این ضریب تأثیر مجلات را افزایش میدهد که این موارد در بسیاری از مجلات رخداده است و اکنون یک عمل بد محسوب میشود."
کالین چاپمن و نیلز کر استنست نیز چند واکنش حمایتی نسبت به مقاله خود دریافت کردهاند."
چاپمن میگوید: «یکی از همکاران من دریک وبلاگ به عنوان انتقاد از ما نوشت که ما چیزی میگوییم که شاید برای دانشمندان جوان دلسردکننده باشد.
اما آنچه ما واقعاً در تلاش بودیم انجام دهیم این بود که محققان جوان را از این واقعیت آگاه کنیم که این یک سیستم ناقص است که باید اصلاح شود.»
استنست میگوید: «نظر من این است که شاخصها و روش استفاده از آنها توجه را از کیفیت علم دور میکند. در بعضی از رشتههای کوچک، حتی اگر تحقیقات عالی و مهمی باشند، استنادهای بسیار بالا تقریباً غیرممکن است و این مسئله از ارزش آنها میکاهد.»
وی میافزاید: «در عوض چیزی که مهم است این است که کتاب شما در کجا منتشرشده است و تعداد استنادها به آن و ضریب تأثیر آن در مجلات مهم چقدر است.»
او میگوید: «پاسخ کوتاه این است که دانشگاهیان باید از نگاه کردن به شاخصها دست بکشند و دوباره به خواندن مقاله بپردازند اما اگر شوراهای تحقیقاتی و سایر سازمانهای تأمین مالی همچنان از شاخصها بهعنوان پایهای برای تصمیمگیری در مورد بودجه استفاده کنند دانشگاهیان نمیتوانند بهتنهایی این کار را انجام دهند.
راه ساده برای بهبود سیستم این است که شوراهای تحقیقاتی هنگام ارائه یک طرح تحقیقاتی، از تعداد استنادها از محققان سؤال نکنند.»
پایان
ترجمه از فاطمه غلامی - کارشناسی مهندسی عمران شریف
منبع:
Scientists call for reform on rankings and indices of science journals, FEBRUARY 17, 2020, by University of Oslo