بامداد 6 خرداد 1401 اتصالی برق در اتاق صوت مسجد دانشگاه منجر به آتشسوزی شد. آتشسوزی با حضور نیروهای آتشنشانی مهار شد اما آتش تمامی تجهیزات صوتی و تصویری مسجد که در اتاق صوت بود را از بین برد. خسارت وارده باعث شد تا مدتی از مسجد استفاده نشود. دانشگاه اقدام به بررسی ابعاد ماجرا و برگزاری جلسه برای تعیین راهحل میکند. دکتر جلیلی پیشنهاد میدهد که مسئول نهاد، حاجآقا طباطبایی، به عنوان متولی مسجد مدیریت پروژه را بر عهده بگیرد. حاجآقای طباطبایی نقش دیگری برای خود در نظر گرفته بود و این پیشنهاد را نپذیرفت. مسئول نهاد معتقد بود که نهاد تنها بهرهبردار است و باید ملاحظاتاش در نظر گرفته شود نه اینکه پروژه را مدیریت کند. توانایی این کار را هم ندارد. با کنار زدن پیشنهاد مدیریت پروژه توسط مسئول نهاد، شخص دیگری به عنوان مدیر انتخاب نمیشود و پروژه توسط تصمیمات گرفته شده در جلسات جلو میرود. هیئت رئیسه به این نتیجه رسیده بود که باید طرح بازسازی توسط کمیته HSE دانشگاه تأیید شود. دکتر رشتچیان به عنوان مدیر کمیته ایمنی و سلامت دانشگاه بررسیهای لازم را انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که گرفتن تأییدیه مجموعههای بیرونی امکانپذیر نیست. مثلاً مسجد باید یک در فرار داشته باشد، که وجود یک چنین چیزی رو به خیابان آزادی ممکن نیست. نهایت این شد که به بازطراحی سیستم برق و یک سیستم اعلام حریق بسنده شد.
ابتدا تصمیمات از دو بخش فنی و غیرفنی تشکیل میشد (بعداً معمار اضافه شد که بعد معنوی و زیبایی کار را هم در نظر بگیرد). مثلاً برای تأمین سرمایه هر کسی که بهتر میتوانست این کار را انجام دهد، مسئولیت آن را بر عهده میگرفت و کار را پیش میبرد. تقریباً تا آذر ماه این روال ادامه داشت و از آذر با اضافه شدن مهندس موسوی، دکتر جلیلی برای سرعت بخشیدن به کار افراد دخیل در تصمیمگیری را محدود کرد به یک جمع 4 نفرۀ که دو نفر دیگر آن دکتر فاطمی و دکتر رجبی بودند.
دانشگاه در جلسات اولیه 3 راه در مقابل خود دید. یک اینکه صرفاً رنگی بزند و فرشهای قابل استفاده در مسجد پهن کند، چون بازطراحی سیستم برق و تجهیز کردن مسجد به سیستم اعلام حریق کاری طولانی میشد. راه دوم علاوه بر رنگ کردن، باز طراحی سیستم برق و نصب سیستم اعلام حریق بود. اگر در مراسمهای هیئت شرکت کرده باشید میدانید که برای برگزاری مراسم دانشجویان باید از قبله برگردند تا بتوانند منبر را ببینند و مراسم را دنبال کنند. همین امر باعث شد تا دانشگاه به فکر لاغر کردن ستونها هم بیفتد. راه سوم اضافه شدن لاغر کردن ستونها به لیست راه دوم بود.
تصمیم لاغر کردن ستونها نیاز به بررسیهای علمی داشت. تا آنجایی که ما مطلع شدیم این بررسیها صورت نگرفت یا بهخاطر اینکه نیاز به قراردادی از سمت دانشگاه برای بررسی جدی مسئله بود که با کسی قراردادی بسته نشد، و یا بررسی علمی باعث آسیب رسیدن به ستون میشد. خلاصه کسی ریسک امضای لاغر کردن ستونها را نپذیرفت و پروندۀ این مسئله بعد از مدتها بررسی بسته شد.
بعد از جلسات ابتدایی سمن نیک اندیشان به عنوان مشاور فنی پروژه و شرکت تمیم بنیاد به عنوان پیمانکار انتخاب شدند. نقشههای برق ساخت ابتدایی مسجد در دسترس نبود و اگر هم بود با توجه به تغییراتی که در این سالها رخ داد، دیگر به درد نمیخورد. از طرفی دیگر سیستم تهویۀ مسجد هم از کارایی افتاده بود و نیاز به یک سیستم تهویه نو حس میشد. طراحی و پیادهسازی سیستم تهویه و برق مسجد با طراحی نیک اندیشان و اجرای تمیم آغاز انجام شد. بخشی از سرمایۀ لازم برای انجام این کارها توسط مشاور فنی پروژه تأمین شد. مقداری از آن به صورت مالی، بخشی به صورت تأمین وسیله و بخشی به صورت خدمات. یعنی طراحی سیستم تهویه و برق برای دانشگاه هزینهای نداشت. پس از جلو رفتن کار تهویه، اشکالاتی از نظر فنی و معماری رخ داد. این مسئله باعث شد تا بخشی از قسمت تهویه که پیاده شده بود از کار خارج شود و کانالها هم از دیوار جدا شوند. خب وقتی یک شخصی برای انسان بدون قرارداد و رایگان کار میکند نمیتوان سختگیریهایی که در همکاری با کسی که با قرارداد کار میکند، اعمال کرد. این اتفاق الزام حضور یک معمار که تجربۀ کار با مسجد را هم دارد بیشتر کرد. دکتر فرضیان توسط خود سمن نیک اندیشان به دانشگاه به عنوان معمار معرفی شد. دکتر فرضیان راه چهارمی را نشان دادند. گفتند به جای لاغر کردن ستونها بیاییم مسجد را گسترش دهیم. این راهحل پذیرفته شد. اما توسعۀ مسجد یعنی نیاز به نقشۀ برق و تهویۀ جدید و این خود زمان خواهد برد. تصمیم بر این شد که برنامۀ توسعه عملیاتی شود و دکتر فرضیان شروع به طراحی نقشه برق تهویه کردند. تا جایی که ما مطلع شدیم دکتر فرضیان ابتدا رایگان همکاری میکردند اما آخرهای اسفند گویا سر بستن قرارداد چالشهایی رخ داد و دکتر فرضیان کمی از پروژه فاصله گرفتند. تمیم بنیاد مسئولیت کشیدن نقشهها را برعهده گرفت و دانشگاه باید پس از اتمام نقشهها توسط دکتر فرضیان و تمیم یکی را برای اجرایی کردن انتخاب کند. نقطهای که الآن درش هستیم، اینجاست که نقشهها باید تکمیل شوند. طبق صحبتهایی که با مهندس موسوی داشتیم، پس از نهایی شدن نقشهها حدوداً دو ماه کار لازم است تا مسجد به حالت قابل استفادۀ خود با امکانات بهبود یافته برگردد.
نکتۀ قابل توجه این است که علت آتشسوزی مسجد قابل پیشبینی بوده است. دانشگاه با مشکل تعمیر و نگهداری روبهروست.
تعمیر و نگهداری یک کار تخصصی است و باید برای آن هزینه شود. وقتی اولویتهای مهمتری وجود دارد هزینه به این سمت کشیده نمیشود تا زمانی که خرابی به حدی برسد که در اولویت قرار گیرد و دانشگاه را مجبور به صرف هزینه برای خود کند. مدل تعامل با مشکل فعلاً شبیه به چسب زخم زدن به انسانی سراسر زخم است. این مشکلی است که دانشگاه با آن روبهروست و سیاست پیش گرفته برای تعامل با مشکل چیزی غیر این را نشان نمیدهد. هزینۀ نگهداری کمتر از هزینۀ تعمیرات لازمِ حاصل از خرابیهایی این چنینی که برای مسجد رخ داد است. لذاست که لزوم فکر کردن به مسئله تعمیر و نگهداری برای حداقل ساختمانهایی که مستعد خرابی هستند بیش از قبل حس میشود. و این مثل روز روشن است، با کنار نگذاشتن هزینه و نیروی انسانی برای تعمیر و نگهداری باید منتظر اتفاقاتی مشابه در ساختمانهای دیگر دانشگاه باشیم.