روزنامه شریف
روزنامه شریف
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

والیبال به وقت شیکاگو

چند سال است که بین فشردگی امتحان‌ها و پروژه‌های ترم بهار، یک دل‌خوشی دوست‌داشتنی هم داریم: والیبال. هر سال در خرداد و تیر بساط لیگ جهانی به پا می‌شود و ما لذت می‌بریم از این که در یک ورزش تیمی این‌قدر خوب هستیم. با این که معمولا در مرحله نهایی لیگ نتیجه خاصی نمی‌گیریم، ولی از همان بردهای مراحل مقدماتی خوشحال می‌شویم و به ایرانی‌هایی که در شیشه تلویزیون می‌بینیم افتخار می‌کنیم.

والیبال پرافتخارترین ورزش تیمی ایران است. نسبت به بسیاری از رشته‌های ورزشی دیگر، امکانات بیشتری هم برای آن داریم. سالن آزادی دوازده‌هزار نفره است و دو ورزشگاه شش‌هزار نفره، یکی در ارومیه و یکی در اردبیل. در لیگ جهانی والیبال، معمولا ایرانی‌ها بیشترین تعداد تماشاگر را دارند. سال گذشته در بازی ایران و آمریکا که در آمریکا برگزار شد، تقریبا همه تماشاگران ایرانی بودند و فقط حدود ده تا آمریکایی در یک گوشه سالن حضور داشتند. والیبال در آمریکا زیاد محبوب نیست اما با این وجود، هر دانشگاه آمریکایی یک سالن بسیار بزرگ دارد که می‌توان در آن بازی ملی هم انجام داد. بازی‌های مرحله نهایی لیگ امسال در سالن ده‌هزار نفره دانشگاه UIC انجام شدند.

بلیط این بازی‌ها برای هر نفر همراه با مالیات 56دلار بود. البته اگر بیشتر از ده نفر با هم بلیط می‌خریدند، باید نفری 44دلار هزینه می‌کردند. حضور در سالن والیبال با تماشای بازی از تلویزیون بسیار فرق دارد. تماشاگران سالن در فاصله پنج متری بازیکن‌ها نشسته‌اند و همراه با دوستان یا خانواده‌شان بازی را می‌بینند. بازیکنان تیم ایران بسیار خوب و صمیمی هستند. آن‌ها قبل از بازی با ایرانی‌های مقیم آمریکا بیرون رفته بودند، شیکاگو را گشته بودند و خرید کرده بودند. فرهاد قائمی شدیدا دوست‌داشتنی و خاکی است. محمد موسوی بسیار خوش‌رفتار است و با طرفدارانش عکس می‌گیرد. حضرت‌پور خیلی خون‌گرم است، او در حین بازی دور سالن می‌دود و از تماشاچی‌ها می‌خواهد که تیم را تشویق کنند. سعید معروف چون کاپیتان است، کمی جدی‌تر است و کمتر پیش مردم می‌آید تا عکس بگیرد. امیر غفور و عبادی‌پور اعتماد به نفس بالایی دارند و بسیار عالی بازی می‌کنند. تماشاگران ایرانی در همه بازی‌های ملی همراه خودشان بوق می‌آوردند و شعار «ایران ایران» می‌دهند. وقتی یک نفر یک شعار را می‌گوید، بار دوم که می‌خواهد آن را تکرار کند، ده نفر در اطرافش با او هم‌صدا می‌شوند. دفعه بعد، کل تماشاگران آن بخش آن را تکرار می‌کنند و پس از ده ثانیه همه سالن آن شعار را فریاد می‌زنند.

در مرحله نهایی لیگ امسال ایران با لهستان و برزیل بازی داشت. شیکاگو برای لهستانی‌ها، مثل لس‌آنجلس برای ایرانی‌هاست، یعنی محل اجتماع آنها در آمریکا. به همین دلیل بازی با لهستان تعداد زیادی تماشاگر لهستانی داشت اما باز هم بیش از نصف تماشاگران ایرانی بودند. این بازی روز پنجشنبه برگزار شد و مجموعا سه‌هزار نفر تماشاگر برای دیدن آن آمدند. در سِت اول این بازی آن‌قدر ایران خوب بود که همه امیدوار بودند بازی را ببرد ولی سِت دوم را ایران باخت. ایرانی‌ها امید داشتند که در سِت سوم برگردند اما نشد. در سِت چهارم هم نشد که برگردیم ولی با این وجود همه از تیم راضی بودند. بازیکنان هم خیلی به خودشان مسلط بودند و وسط بازی‌ها ناامید نمی‌شدند، البته به جز در سِت آخر بازی با برزیل!

بازی با برزیل روز جمعه بود و ایرانی‌ها از شهرهای دیگر هم آمده بودند. بیشترشان آن‌قدر به برد ایران امید داشتند که بلیت بازی‌های شنبه و یکشنبه را هم خریده بودند. حدود 4500 تماشاگر در سالن بود که نود درصد آن‌ها ایرانی بودند. سِت اول و دوم را ایران به برزیل باخت، ولی وقتی سِت سوم را برد، همه بسیار خوشحال شدند. سِت چهارم را با اختلاف بیشتری برد و سِت پنجم را هم جلو بود ولی متأسفانه وقتی ایران به امتیاز هشت رسید، داور یک ویدیوچک را قبول نکرد و بچه‌ها خیلی به هم ریختند. داوری در باخت ایران تأثیر داشت ولی وقتی بازیکنان در چنین سطحی بازی می‌کنند، باید بتوانند به خودشان مسلط باشند. وقتی داور آن یک امتیاز را به ما نداد، دیگر تیم ما انگار که اصلا آن تیم قبلی نبود. بعد از آن تماشاچی‌ها هنوز امید داشتند تا این که امتیازها 13-10 به نفع برزیل شد. سپس برزیل یک امتیاز سرویس از ما گرفت و غفور را هم دفاع کردند که بازی تمام شد.


پویا یاسایی، دانشگاه شیکاگو

دانشگاه شریفروزنامه شریفوالیبالشیکاگو
آخرین متن و حواشی دانشگاه صنعتی شریف از بزرگترین رسانه دانشگاهی کشور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید