Sharif Today
Sharif Today
خواندن ۵ دقیقه·۱۰ ماه پیش

آغاز فصل سرد

گزارشی از بزرگ‌داشت فروغ فرخ‌زاد
گزارشی از بزرگ‌داشت فروغ فرخ‌زاد


روز ۲۳ بهمن، یک روز قبل از سالگرد درگذشت فروغ فرخزاد، واحد فرهنگ و هنر انجمن اسلامی دانشجویان با همکاری کانون شعر و ادب مراسمی را برای گرامی‌داشت این شاعر نامدار معاصر در آمفی‌تئاتر دکتر ربیعی برگزار کردند؛ نشستی که به یاد آخرین دفتر شعر فروغ، «آغاز فصل سرد» نام گرفته بود و با حضور چند مهمان ویژه برگزار شد.

پرداختن به فروغ فرخزاد و همچنین حضور حسین صفا موجب شد استقبال خوبی از این برنامه صورت گیرد، به طوری که هر صندلی سالن گرمای حضوری را در روزهای سرد سال، روی خود حس می‌کرد. برنامه با توضیحات مجری، بابت چرایی انتخاب فروغ فرخزاد شروع و با صدای علیرضا قربانی، سالن به استقبال مدعو اول این بزرگداشت رفت.


دکتر عرش اکمل، نور امید در شعر فروغِ نا‌امید؟

اگر در کوچه و خیابان راه افتاده و نظر مردم را درباره‌ی فروغ فرخ‌زاد جویا شوید، بعید است حداقل چند نفری بحث نا‌امید بودن او را پیش نکشند. دکتر شهناز عرش اکمل، منتقد و پژوهشگر ادبی به توضیح این موضوع پرداخت، اما با نگاهی متفاوت. او ابتدا در ستایش امید، گریزی به ماجرای «جعبه پاندورا» زد؛ افسانه‌ای که در آن پاندورا، اولین زن جهان جعبه‌ای را که از زئوس دریافت کرده بود، باز و در نتیجه آن عمل، تمام شوربختی‌ها بر روی زمین پراکنده شدند و تنها امید ماند تا تسلی بشریت باشد.

سپس او سراغ بررسی تقابل امید و ناامیدی در یکایک رخدادهای پیرامون ما رفت و اشاره‌ای به حضور پدیده امید در تمام جهان ما، حتی در خود کلمه «ناامید» داشت. دکتر عرش اکمل در ادامه صحبت‌های خود به واکاوی نشانه‌های امید و امیدواری در شعر فروغ پرداخت و برای نمونه دو شعر «آیه‌های زمینی» و «آغاز فصل سرد» را مثال آورد که در هر دو شعر، با وجود توصیف‌های تلخ فروغ از وضعیت روزگار خود، می‌توان انتظار او برای پایان یافتن فصل سرد و ظهور رگه‌های امید را یافت.


حال روی سخن با شماست، چقدر فروغ را می‌شناسید؟

بخشی از محتوا‌ی برنامه را نظرات دانشجوهای دانشگاه در رابطه با فروغ تشکیل می‌داد؛ مصاحبه‌ای که از قبل با تعدادی از آنان گرفته شده و در میان نشست پخش شد. در این مصاحبه سوالاتی مانند: شعر موردعلاقه از فروغ، بخش موردعلاقه از زندگی او و از این قبیل سوالات پرسیده شده بود و قابل تأمل آنکه حاشیه زندگی این شاعر معاصر از متن آن بخش بزرگ‌تری از اطلاعات مصاحبه شوندگان را تشکیل می‌داد. بد نیست اشاره کنیم آن دسته از دانشجوهایی که اطلاعات چندانی از ابعاد مختلف زندگی فروغ نداشتند، در آخرین سوال این پرسش و پاسخ، فعالیت‌های اجتماعی او را جالب‌تر از باقی بخش‌های زندگی‌اش ارزیابی کرده و اشتیاق بیشتری را برای مطالعه این موضوع از خود نشان دادند.


حسین صفا، همان‌طور که انتظار می‌رفت!

حسین صفا، شاعر و مترجم که همکاری‌های خاطره‌انگیزی با محسن چاووشی داشته، دومین میهمان این نشست بود. او قبل از شروع صحبت‌هایش اذعان داشت که انسانی آکادمیک و دانشگاهی نیست و با مدل خودش صحبت خواهد کرد. همان‌طور هم شد. او پس از خواندن شعری از فروغ به تمجید از زیبایی او پرداخت و از عوامل اجرایی برنامه درخواست کرد عکسی را که در آن مو‌های فروغ نمایان نیست، برداشته و عکسی کامل را جایگزین آن کنند. این موضوع به دل حاضرین برنامه نشست و موجب تشویق او شد. احتمالا جناب صفا از میزان خطرناکی چند تار موی شاعری که چندین سال است به رحمت خدا رفته، خبر نداشته، وگرنه دست در دست حراست دانشگاه همان عکس نصفه‌ونیمه فروغ را هم سانسور می‌کرد!

صفا در بخش بعدی صحبت‌های خود، به بررسی نظرات مختلف درباره‌ی فروغ پرداخت و هر دو دیدگاه تقدیس و یا کوچک شمردن او را به نقد گرفت. او همچنین از کتاب‌ها و مقالاتی که در رابطه با فروغ نوشته شده گله کرد و اکثر آن‌ها را فاقد رعایت انصاف دانست.

او همچنین در آخر سخنرانی خود با درخواست حضار، شعری از اشعار تازه خود را خواند که با استقبال و تشویقش از سوی جمع همراه شد. جالب آنکه هنگام خوانش این شعر، در لحظه تصمیم به تغییر بخشی از آن گرفت که احتمالا از خاطرات خوشش از شریف خواهد بود.


شعرخوانی و تک نوازی، هنرنمایی دانشجویان

جایی که شعر هست، حتما موسیقی هم هست و گویی این دو هنر با هم عجین شده‌اند. این گرامی‌داشت هم از این قاعده مستثنی نبود و در بخش‌های ‌مختلفی از برنامه، تک‌نوازی‌های پیانو و سنتور به دست دانشجوها اجرا شد که حال و هوای خاصی در سالن برقرار کرده بود و مورد اقبال حاضرین قرار گرفت. همچنین دکلمه دو شعر از اشعار فروغ، در میان صحبت‌های میهمانان بر زیبایی‌های ۲۳م بهمن ماه آمفی‌تئاتر دکتر ربیعی افزوده بود.


سایه اقتصادی‌نیا و مرز پر‌گهر‍!

آخرین سخنران این نشست سایه اقتصادی‌نیا ، پژوهشگر و منتقد ادبی بود که سابقه تولید محتواهای مختلفی درباره با فروغ را هم دارد. او چند صباحی است خاک ایران را وداع گفته و به همین خاطر، در این بزرگداشت به صورت مجازی و از طریق ارسال کلیپ حضور داشت.

اقتصادی‌نیا در کلیپ ارسالی خود به بررسی شعری اجتماعی از فروغ، شعر «مرز پر‌گهر» پرداخت؛ شعری که به قول او، فروغ تمام اقشار و لایه‌های اجتماعی دوران خود را از دم تیغ گذرانده و حتی موضوع انقلاب مشروطه و یا صدور شناسنامه را به جغجغه و مردم زمانه خود را به نوزادانی تشبیه کرده که مسند‌نشینان با آن جغجغه قصد ساکت نشاندن‌ آن‌ها را را دارند.

او در آخر، صحبت‌های خود را با طرح پرسشی با این مضمون به اتمام رساند که اگر فروغ امروز زنده بود و دگرگونی گفتمان اجتماعی را در روزگار ما می‌دید، باز هم این شعر را در دفتر اشعار خود نگاه می‌داشت یا تصمیم به تغییر آن می‌گرفت؟


کیارش خسروی

دانشگاه شریففروغ فرخزادحسین صفا
رسانه‌ای پیرامون شریف، رسانه‌ای پیرامون دانشگاه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید