حدود ۱۵ روزی میشود که دو نفر از بچههای خوابگاه طرشت ۳ طرحی را با نام «نونآوران» در این خوابگاه پیاده کردهاند تا نان داغ و تازه را در دو نوبت صبح و عصر به اتاقهای این خوابگاه تحویل دهند؛ آن هم با کارمزدی فقط ۱۵۰۰ تومان بهازای هر سفارش.
ایده توزیع نان داغ و تازه در خوابگاه را یکی از همبنیانگذاران این طرح که ورودی ۹۹ دانشکده صنایع است، قبلا از یکی از دوستانش که در دانشگاه دیگری درس میخوانده، شنیده و بعدا متوجه شده که در خوابگاه طرشت ۳ هم این ایده مدتی اجرا شده، اما توفیقی کسب نکرده و شکست خورده است.
مدتی از خاک خوردن این ایده در ذهن او میگذرد، تا در ترم جاری درس «توسعه محصول» دانشکده صنایع را برمیدارد و به دوستش هم که دانشجوی ورودی ۹۹ مهندسی شیمیست، پیشنهاد حضور در کلاسهای این درس را میدهد. در این درس درباره نحوه کار و توسعه پلتفرمها و کسبوکارهای ارائه خدمات صحبت میشود و محتوای درس پیرامون تبدیل یک ایده به یک کسبوکار نوپا حرفهای خوبی دارد.
بعضی مطالب و سرفصلهای بحثشده در کلاسهای این درس هم دقیقا منطبق است بر چالشها و مسائلی که که او قبلا هنگام فکر کردن به این ایده با آنها مواجه شده و راهکاری برای رفعشان سراغ نداشته است. همین باعث میشود دوباره عملی کردن آن ایده در ذهنش پررنگ شود و ایدهاش را به همان دوست مطرح کند. استقبال این دوست از ایده، انگیزه مضاعفی میشود و از آن به بعد، هر دو همراه با هم دنبال عملی کردن ایده میروند. از قضا نفر دوم، دستی در برنامهنویسی و طراحی سایت و بات و … هم دارد و تجربهای هم در این زمینه در بیرون دانشگاه کسب کرده که به نظر میرسد در صورت گسترش کار، میتواند حسابی به کار بیاید. این دو دانشجو برای شروع کار سراغ استاد درس میروند و ایده را با او مطرح میکنند. استاد هم استقبال میکند و مشورتها و راهنماییهای مفیدی در اختیارشان میگذارد و به کمک آن، استارت کار میخورد.
پای کار آمدن هماتاقیها
شروع کار فقط با همان دو نفر است، خودشان سفارشها را ثبت میکنند و خودشان به نانوایی میروند و در صف میایستند و خودشان هم نان در بین اتاقهای خوابگاه توزیع میکنند، اما کار که کمی میگیرد و سفارشها که بیشتر میشود، هماتاقیهایشان هم پای کار میآیند و بخشی از کار را به عهده میگیرند. الآن هم دنبال گسترش کارشان به خوابگاههای طرشت ۲ و احمدی روشن و شاید حتی بیرون از خوابگاه هستند و دنبال افرادی که بتوانند کار را در این خوابگاهها پیش ببرند.
استقبال خوب و حال خوب صبحانه با نان داغ و تازه
حدود ۱۵ روزیست که این سرویس در خوابگاه طرشت ۳ راه افتاده و کانال آن فعلا بیش از ۲۰۰ نفر عضو جذب کرده است. در حال حاضر بهطور میانگین روزی ۸ سفارش به «نونآوران» داده و هر سفارش هم بهطور میانگین دو یا سه نان را شامل میشود. البته روزهای آخر هفته و روزهای تعطیل تعداد سفارشها تا ۱۵ سفارش در روز هم میرسد که در مجموع حدود ۴۰ قرص نان میشود. شنبهها هم تعداد سفارشها معمولا بالاست. همچنین تعداد سفارشهای نوبت صبح به مراتب بیشتر از تعداد سفارشهای نوبت عصر است. بربری هم با اختلاف محبوبیت بیشتری نسبت به سنگک دارد. خلاصه به برکت این طرح، تعدادی از اتاقهای خوابگاه که قبلا عملا قید صبحانه را زده بودند، میتوانند صبحشان را با یک صبحانه خوب با نانهای داغ و تازه شروع کنند. بنیانگذاران این طرح بدشان نمیآمد که با نانواییها مذاکره کنند که نانها را برای آنها کنار بگذارند و دیگر هر روز مجبور به ایستادن در صف نشوند، اما ترس نانواها از شکایت مردم محله، فعلا مذاکرات را به شکست کشانده است.
چرا اینقدر کم؟
کارمزد این طرح به ازای هر سفارش فقط ۱۵۰۰ تومان است؛ مبلغی بسیار کم که باعث شده خود سفارشدهندهها در نظرسنجیهایی که بعد از هر سفارش انجام میشود، بگویند بهخاطر این مبلغ کم عذاب وجدان میگیرند و گاهی پیش آمده که خودشان مبلغ بیشتری را واریز کنند. بنیانگذارهای طرح میگویند براساس راهنماییهای استاد درس «توسعه محصول» تصمیم گرفتهاند در ابتدای کار سود بسیار کمی را برای خودشان در نظر بگیرند تا بتوانند بازخورد دانشجوها نسبت به آن را بسنجند و ببینید آیا ارائه این خدمت به آنها آنقدر ارزش دارد که در قبالش حاضر به پرداخت هزینه باشند یا نه؟ البته با افزایش تعداد سفارشها، با همین مبلغ اندک کارمزد هم، سودشان بد نبوده و انگیزهای برای ادامه کارشان شده، هرچند انگیزه اصلی برمیگردد به تجربه راهاندازی یک کسبوکار که متعلق به خودشان است و شاید در آینده بتوانند آن را گسترش هم بدهند. همچنین یکی از اهداف آنها از راهاندازی این طرح گسترش فرهنگ صبحانه خوردن در خوابگاه بوده که تا حدی هم فعلا در آن موفق بودهاند.
لطفا بیدارمان هم بکنید
در این حدود ۱۵ روزی که از شروع این کار میگذرد، چند اتفاق جالب و شنیدنی هم رخ داده است. اوایل شروع طرح، برخی اتاقهایی که نان سفارش میدادند، تأکید داشتند که حتما موقع تحویل نان، تحویلدهندهها اعضای اتاق را بیدار هم بکنند، چرا که میخواهند درس بخوانند و بیدار شدن بهموقع از نان داغ و تازه هم مهمتر بوده است. اما بعدا بچهها در نظرسنجیها، خواستند که موقع تحویل نان بیدار نشوند و نان در اتاقشان گذاشته شود. کمی که گذشت، اعضای اتاق خودشان سفره را از شب قبل روی زمین پهن میکردند و تحویلدهندهها نان داغ و تازه را در آن میگذاشتند تا وقتی اعضای اتاق از خواب بیدار میشوند، چشمشان به نانهای داغ و تازه باز شود و بتوانند صبحانه بخورند.
یکبار هم موقع برگشت از دانشگاه به خوابگاه، یکی از بنیانگذاران طرح به دوستی که همراه او در حال حرکت بوده، میگوید که میخواهد به نانوایی برود و نان بگیرد، اما دوستش به او گفته که چرا بهجای رفتن به نانوایی و ماندن در صف، از «نونآوران» سفارش نمیدهد؟ استدلال هم آورده که قیمت ارائه خدمتشان خیلی بهصرفه است و کاملا میارزد. درخواست گسترش طرح به محله طرشت و برای مردم این محله نیز اتفاق جالب دیگری بوده که در این مدت بچهها تجربهاش کردهاند.