ویرگول
ورودثبت نام
Sharif Today
Sharif Today
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

مرثیه‌ای برای سوگواری

۱۴ دی ۱۴۰۱

دانشگاه شریف میزبان حضور خانواده قربانیان (یا به قول دانشگاه شهدای) اتفاقی‌ست که خودش به آن می‌گوید سانحه PS752 و برخی خانواده‌های حاضر در مراسم آن را جنایت PS752 می‌خوانند. در این جلسه که تحت عنوان «یادبود شهدای سانحه هواپیمای اوکراینی» برگزار می‌شود، از خانواده‌های دانشجوهای شریفی که در این پرواز جان خود را از دست داده بودند، دعوت شده تا در دانشگاه حضور پیدا کرده و یاد و خاطره فرزندان‌شان را زنده کنند.

روند کلی مراسمی که دانشگاه در نظر دارد، تقریبا واضح است: «از خانواده‌ها دعوت می‌کنیم. اندکی سخنران‌های مراسم از غم حادثه و کرامات شهدا می‌گویند. چند خانواده می‌آیند و از خاطرات و خوبی‌های فرزندانشان حرف می‌زنند. چند تن از استادان می‌آیند و پس از ابراز ناراحتی بابت جای خالی‌ شاگردان‌شان، ازشان تعریف می‌کنند. رئیس دانشگاه می‌آید و از سنگ‌ تمام دانشگاه برای حفظ یاد جگرگوشه‌های داغ‌داران می‌گوید. در آخر هم تندیس‌ها را اهدا می‌کنیم و شام را هم در کنار هم می‌خوریم و می‌رویم خانه‌هایمان.» اما خب همیشه اوضاع همان‌طور که مجریان و برنامه‌ریزان می‌خواهند پیش نمی‌رود.

پس از قرائت قرآن و سخنرانی مجری مراسم، نوبت به سخنرانی اولین خانواده می‌رسد و بر خلاف انتظار مسئولین مراسم، او ابتدا از حاضران می‌خواهد که یک دقیقه در سکوت روی پاهایشان بایستند و در ادامه، در یک سخرانی تند و صریح، مستقیم به اصل حرفش می‌پردازد؛ آنچه را دانشگاه سانحه می‌خواند، جنایت عامدانه خطاب می‌کند و می‌گوید تا زمانی که مسببین اصلی جنایت مورد دادرسی قرار نگرفته باشند، هرگز هیچ یک از یادبود‌ها و مراسم‌های این‌چنینی معنای خاصی نخواهد داشت. او این‌طور ادامه می‌دهد که از وی خواسته شده که از یاد و خاطره فرزندش بگوید، اما می‌پرسد چگونه می‌خواهید از خاطره کسی بگویم که در هنگام رفتن برای یادگیری علم، مورد اصابت موشک قرار گرفته است؟ او به مهم بودن نقش دانشگاه و کنش دانشجوها در حیات سیاسی کشور اشاره می‌کند و به رویکرد دانشگاه اعتراض دارد که نه تنها به‌جای دادخواهی، انفعال را برگزیده‌، بلکه سبب ایجاد خفقان در میان دانشجویان هم شده است.

نماینده خانواده بعدی هم که برای صحبت پشت تریبون می‌رود، ابتدا سخنان نفر قبلی را تأیید می‌کند و با یک سوال ادامه می‌دهد: چطور می‌شود که چنین فاجعه‌ای رخ دهد و از بالا تا پایین یک سیستم، هیچ‌کس بابت آن مجازات نشود؟

برخلاف دو سخنرانی ابتدایی، سخنرانی آخرین نماینده خانواده‌ها تقریبا همان چیزی‌ست که هدف اصلی برگزار کنندگان این مراسم بوده؛ یاد و خاطره کرامات اخلاقی ‌‌‌جان‌باختگان و تعریف و تمجید از خصایل نیک‌شان.

پس از پایان سخنرانی خانواده‌های قربانیان، استادان راهنمای آنها می‌آیند تا سخنرانی‌ای را ایراد کنند که محتوای غالبش هم‌دردی با خانواده‌ها و تعریف از صفات نیک قربانیان است. در آخر نیز نوبت به سخرانی رئیس دانشگاه می‌رسد تا بار دیگر به عزیز بودن دانشجوهای جان‌باخته اشاره کند و از اقدامات دانشگاه برای ایجاد یادبود‌هایی برای آنها می‌گوید و وعده دادن مجوز به گروه‌های دانشجویی برای برگزاری مراسم سالگرد را نیز به خانواده‌ها می‌دهد، اما در نهایت دادخواهی را در راستای اختیارات دانشگاه نمی‌داند.

حضور در این برنامه به عنوان یک دانشجو چند سوال را برایم پیش آورد:

  • چرا مراسم یادبود قربانیان پرواز PS752 باید به صورت پنهانی برگزار شود‌ و هیچ اطلاع‌رسانی عمومی صورت نگیرد تا همه دانشجوها بتوانند در آن شرکت کنند؟
  • چرا مراسم یادبود این واقعه تلخ باید این‌قدر شاد برگزار شود و مهمانان آن در تالاری سرتاسر سپید، خوش‌حال از دیدن یکدیگر با خنده و بذله‌گویی به استقبال هم بروند؟
  • چطور می‌شود که در ورودی سالن در تابلو‌های بزرگ، دانشگاه با طرح‌های یادبود انجام‌شده و یا در دست اجرایش خودنمایی و منت‌گذاری کند؟
  • چطور می‌شود که پدر و مادر جان‌باختگان درخواست دادخواهی کنند و تمام استادانی که پس از آنها سخن گفتند، نسبت به این مطالبه بی‌تفاوت باشند؟
  • چطور می‌شود که پدری در مراسم یادبود فرزندش به خفقان دانشگاه اشاره کند و هم‌زمان مسئولین این خفقان در انتهای سالن نشسته باشند و نیروی حراستی‌ هم در انتهای سالن دست به سینه ایستاده باشد تا اگر کسی دست از پا خطا کند، ۲۵ سال سابقه کاری‌اش را به رخش بکشد؟
  • چطور می‌شود کسی که خودش را پدر دانشجوها معرفی می‌کند، در پاسخ دادخواهی پدری داغ‌دیده، پاسخش این باشد که دادخواهی دانشجوها در راستای اختیارات دانشگاه نیست و به خواندن و پخش کتابی درباره قربانیان و همچنین احداث مدرسه و یادبود بسنده کند؟
  • و در آخر‌ به راستی چه مفهومی را می‌خواستید با اهدای تندیس‌هایی با عدد ۱۷۶ روی آن، به کسانی که عزیزان‌شان را از دست داده‌اند نشان دهید که در آخر همان پدر داغ‌دار مجبور شود بگوید «من از شما تندیس و یادبود نخواسته‌ام. تنها از شما می‌خواستم که قبول کنید این چیزی که رخ داده یک جنایت بوده که گویا قبول ندارید. پس با اجازه من این تندیس را قبول نمی‌کنم.»
  • حقیقتا چرا سوگواری را چنین به سخره گرفتید؟
دانشگاه شریفهواپیمای اوکراینیسرنگونی هواپیمای اوکراینییادبود قربانیان هواپیمای اوکراینیسوگواری
رسانه‌ای پیرامون شریف، رسانه‌ای پیرامون دانشگاه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید