۲۵ شهریور پارسال بود که مهسا امینی، دختر اهل سقز که به تهران مسافرت کرده بود، سه روز پس از آنکه گشت ارشاد پایش را به خیابان وزرا باز کرد، در بیمارستان جان سپرد و این جان باختن مطلعی شد بر چند ماه اعتراض خیابانی و مجازی شهروندان ایرانی. شریف هم برخلاف اعتراضات خیابانی سالهای ۹۶ و ۹۸، اینبار از همان ابتدا روزهای ملتهب و معترضی را پشت سر گذاشت و مثل بسیاری دیگر از دانشگاههای کشور، تجمعات پرتعدادی با سروصدا و حواشی زیاد در پاییز ۱۴۰۱ شریف در رسانههای رسمی و غیررسمی بازتاب پیدا کرد. در این سلسلهروایتها سعی داریم مروری داشته باشیم بر پاییز پرالتهاب ۱۴۰۱ شریف و حواشی آن.
بخش اول این روایت را در اینجا میتوانید بخوانید.
بخش دوم:
سهشنبه، ۵ مهر:
رئیس دانشگاه در پیامی در کانال روابط عمومی، اینطور میگوید که ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه خلاف مصلحت دانشگاه بوده و از کم و کیف این اتفاق اطلاعی نداشته و پیگیر بررسی دقیق، تذکر و برخورد لازم و اتخاذ تدابیر لازم برای عدم تکرار این اتفاق خواهد بود. جلیلی همچنین قول پیگیری وضعیت چهار دانشجوی بازداشتی شریف را میدهد.
چهارشنبه، ۶ مهر:
شورای دانشگاه نیز در بیانیهاش ضمن مردود دانستن ورود افرادی خارج از چارچوب و مقررات دانشگاه که منجر به بروز وقایع ناخوشایند و موجب تألمات روحی برای دانشجوها و استادان شده، خواستار پیگیری جدی این موضوع از سوی مسئولین دانشگاه در کنار پیگیری آزادی دانشجوهای بازداشتی میشود.
جمعه، ۸ مهر:
رئیس دانشگاه در فیلم یک دقیقهای که در کانال روابط عمومی دانشگاه منتشر میکند، از حضورش در وزارت علوم برای پیگیری وضعیت دانشجوهای بازداشتی و آزادی آنها میگوید.
شنبه، ۹ مهر:
شنبه، روز تحصنهای سکوت دانشکدهایست. فعالین دانشجویی دانشکدههای مختلف به ابتکار شورای صنفی دانشکدهها و شورای صنفی مرکزی دانشگاه، در روز جمعه تصمیم گرفتهاند که در اولین روزی که دانشگاه بعد از دو روز آموزش مجازی، به حالت حضوری برگشته، برای مطالبه آزادی همدانشگاهیهای بازداشتیشان، در هر دانشکده تحصنهای سکوت برپا و کلاسهایشان را تحریم کنند. این تحصنها از حوالی ساعت ۱۱ صبح آغاز میشود و در همه دانشکدهها به چشم میخورد و تا حدود ساعت ۱۵ ادامه دارد. بعد از پایان تحصنها که با مدیریت شورای صنفی و فعالین دانشجویی دانشکدهها، بدون شعار تحریکآمیز و رادیکال و در سکوت و نظم کامل برگزار شده، گروهی از دانشجوها، بعد از دقایقی حرکت در سطح دانشگاه و شعار دادن، خودشان را به فضای مقابل سردر دانشگاه میرسانند و تجمع دیگری را شکل میدهند. گویا در همین زمان، گروهی از دانشجوهای بسیجی نیز در حیاط مسجد تجمع کردهاند و منتظرند تا اگر شرایط ایجاب کرد، خودشان را به جلوی سردر برسانند و همچون دو تجمع قبل، مقابل دانشجوهای معترض صفآرایی کنند. معاون فرهنگی دانشگاه در بین تجمعکنندگان حضور دارد و مشغول ارائه توضیح درباره اوضاع دانشگاه است. او به خواست دانشجوها، به دفتر رئیس دانشگاه میرود تا او را هم به میان تجمع بکشد. جلیلی در این تجمع نسبت به ورود افراد غیرشریفی در تجمع شنبه هفته پیش توضیحاتی میدهد و میگوید سه گروه غیرشریفی در آن روز وارد دانشگاه شدهاند؛ گروهی از دانشجوهای غیرشریفی که به جمعیت معترضان پیوستهاند، گروهی که بسیج آنها را به دانشگاه آورده و گروهی از نیروهای امنیتی و لباسشخصی. جلیلی در صحبتهایش هم از لزوم بررسی اتفاقات تجمع شنبه هفته پیش حرف میزند و هم از پیگیریهای خودش و دانشگاه و وزارت علوم برای آزادی چهار دانشجوی بازداشتی دانشگاه میگوید.
در بین صحبتهای جلیلی، گروهی از دانشجوها، تجمع را ترک کرده و از خیابان اصلی منتهی به سردر، به سمت شمال دانشگاه راه میافتند. آنها پس از یک دور چرخیدن در دانشگاه، بعد از پایان صحبتهای جلیلی و متفرق شدن جمعیت حاضر در فضای مقابل سردر، دوباره خودشان را به سردر میرسانند و تجمع و شعار را برای دقایقی دیگر ادامه میدهند. البته پایان این تجمع در مقابل سردر، سرانجام اتفاقات نیست و یکی دو ساعت بعد، نیروهای امنیتی و لباسشخصی در خیابان صادقی و در نزدیکی در صنایع دانشگاه، برای بازداشت چند دانشجو اقدام میکنند و کار در آنجا به درگیری میکشد. تعدادی از دانشجوها و چند نفر از حراست دانشگاه به کمک آن چند نفر میروند (بیشتر دانشجوها از پشت نردههای دانشگاه با داد و فریاد و پرتاب اشیاء قصد کمک به همدانشگاهیهایشان را دارند) و حتی یکی از مأمورین حراست هم آنجا از مورد ضربوشتم لباسشخصیها قرار میگیرد. در نهایت مأمورین لباسشخصی یکی از دانشجوها را با خودشان میبرند و بازداشت میکنند.
یکشنبه، ۱۰ مهر:
شنبه، ۹ مهر فراخوانی به صورت ناشناس و بدون متولی در کانالها و گروههای پرمخاطب دانشگاه برای تجمع روز یکشنبه دست به دست شده بود. براساس این فراخوان قرار است دانشجوها ساعت ۱۵ جلوی دانشکده کامپیوتر جمع شوند.
ساعت ۱۵ روز یکشنبه، دانشجوها جلوی دانشکده کامپیوتر جمع میشوند و پس از آن به سمت ساختمان ابنسینا و تالارها (شمال دانشگاه) به راه میافتند و در راه شعار هم میدهند. جمعیت مقابل دفتر بسیج دانشجویی در شمال ساختمان ابنسینا برای دقایقی توقف میکند و شعارهایی علیه بسیج سر میدهد، هرچند به نظر میرسد دفتر بسیج خالیست و دانشجوهای بسیجی در جنوب دانشگاه منتظر رسیدن دانشجوهای حاضر در تجمع است. در ادامه جمعیت به سمت جنوب دانشگاه حرکت میکند و خودش را به فضای مقابل سردر میرساند و شعار میدهد؛ شعارهایی که در راه رسیدن به سردر خیلی تند نیست و بیشتر از جنس همخوانی سرود «یار دبستانی» و «زن، زندگی، آزادی» است.
هنگامی که دانشجوها به سردر میرسند، گروهی از دانشجوهای حاضر در تجمع، روبهروی جمعیت میایستند تا از رویارویی بچههای بسیج و تجمعکنندگان جلوگیری کنند. بیشتر افراد حاضر در تجمع، ماسک بر صورت دارند و بعضی از آنها عینک آفتابی هم زدهاند. یک ردیف از مأمورین حراست و تعدادی از مسئولین دانشگاه هم در مقابل تجمع قرار گرفتهاند و حائلی هستند میان دانشجوها و سردر دانشگاه. فعلا خبری از دانشجوهای بسیجی نیست و فقط تعدادی از فعالین بسیج دانشجویی کنار سردر حضور دارند و باقی دانشجوهای بسیجی در حیاط مسجد دانشگاه منتظر هستند تا در صورت لزوم به مقابله با تجمع بیایند.
جمعیت قصد میکند به سمت حیاط مسجد برود، اما دانشجوهای بسیجی از حیاط مسجد به سمت سردر خارج میشوند و جلوی جمعیت را میگیرند. دانشجوهای حاضر در تجمع و دانشجوهای بسیجی به سمت هم رفته و روبهروی هم میایستند و شعار میدهند. کمکم جمعیت خشمگین میشود و شعارهای تندتر و رادیکالتری به گوش میرسد که الفاظ رکیکی هم در آنها شنیده میشود. این شعارها، واکنش شعاری دانشجوهای بسیجی را به دنبال دارد. احتمال برخورد فیزیکی بین دو گروه میرود، ولی حراست و گروهی از دانشجوها که میان دو گروه قرار گرفتهاند، از آن جلوگیری میکنند. البته درگیریهایی جزئی میان دو گروه در این بین رخ میدهد.
حراست در این ساعات از ورود افراد غیر دانشجو به دانشگاه جلوگیری میکند. جمعیتی از دانشجویان هم صرفا اطراف تجمع ایستادهاند و ماجرا و شعارها را تماشا میکنند. حراست با بعضی از آنها صحبت میکند تا از محل دور شوند، اما در همین حین برخی دانشجوهای حاضر در تجمع، به سرعت به سمت آن افراد میروند تا از دانشجو بودن آنها اطمینان حاصل کنند. آن طرف سردر، در خیابان آزادی، گروه اندکی از مردم تجمع کردهاند. گروهی هم با فاصله از داخل دانشگاه فیلم میگیرند.
مدتی بعد دانشجوهای حاضر در تجمع تصمیم میگیرند به سمت شمال دانشگاه حرکت کنند. گویا دلیل این تصمیم دوربینهاییست که اخیرا در اطراف سردر دانشگاه نصب شده و در تجعات قبلی تصاویری از افراد حاضر در تجمع ثبت کرده است. یک دوربین به تازگی در سمت غربی سردر دانشگاه و سه دوربین با قابلیت چرخش ۳۶۰ درجه خارج از دانشگاه و روبهروی سردر نصب شده بود.
جمعیت دانشجوهای معترض به سمت شمال دانشگاه و در انرژی راه میافتد، اما دانشجوهای بسیجی در همان فضای مقابل سردر میمانند. اینجاست که برخی دانشجوهای بسیجی نسبت به کموکیف واکنششان مقابل شعارهای تجمعکنندگان ناراضیاند و به بزرگترها و مسئولانشان اعتراض میکنند. فیلمی از صحبتهای یکی از مسئولین سابق بسیج دانشگاه در بین جمعیت دانشجوهای بسیجی بعدا در کانال بسیج دانشجویی منتشر میشود. او اینطور میگوید که اگر جمعیت معترض شعار تند دهد، جوابش را میگیرد و اگر بزنند، میزنیم و در دعوا حلوات خیرات نمیکنند. او از بسیجیها میخواهد تا زمانی که دانشجوهای حاضر در تجمع از دانشگاه خارج نشدهاند، آنها در همان فضای مقابل سردر برای مقابله با تجمع آنها باقی بمانند.
جمعیت دانشجوهای معترض مدتی بعد به جلوی سالن مرحوم جباری میرسد. دانشجوهای زیادی در این جمعیت حضور دارند و به سمت در انرژی حرکت میکنند. گروهی از آنها کنار سالن جباری میمانند و حرف از ماندن در دانشگاه برای یک ساعت میان دانشجوها پخش میشود. گفته میشود که مأموران لباس شخصی با دو ون سفید خارج از در انرژی منتظر دانشجوها هستند.
در همین حین گروهی از دانشجوها که قصد خروج از در انرژی را دارند، از سوی مأموران بازداشت میشوند. مأموران حراست دانشگاه تلاش میکنند تا از این اتفاق جلوگیری کنند، ولی خودشان نیز مورد ضربوشتم مأموران امنیتی قرار میگیرند. دانشجوهایی که از داخل دانشگاه نظارهگر دستگیری دوستان خود هستند، به سمت در انرژی میدوند تا از بازداشت آنها جلوگیری کنند و در واکنش به رفتار خشن نیروهای لباسشخصی، شعار سر میدهند، ولی پاسخ نیروهای لباسشخصی، تیراندازی با ساچمههای پلاستیکی به سمت دانشجوهاست. چند تن از دانشجوها مورد اصابت این ساچمهها قرار میگیرند و همه با سرعت از در انرژی دور میشوند. شریف در محاصره نیروهای امنیتی و لباسشخصی قرار گرفته و ترس بر جان دانشجوها نشسته. در این میان، دانشجوهای ورودی جدید که از کلاس خود در هال تالارها خارج شدهاند و غالبا از وجود تجمع هم خبری ندارند، هاج و واج و گیج شدهاند.
دانشجوها داخل دانشگاه گیر افتادهاند و در ترس و سردرگمی به سر میبرند. همه درهای دانشگاه، برای امنیت بیشتر دانشجوها، بسته شده و معاونین دانشگاه و چند تن از استادان خود را به در شمالی دانشگاه میرسانند. دکتر مدنیزاده و دکتر ابوالحسنی میان دانشجوها حضور دارند و دانشجوها را از در انرژی دور میکنند. دانشجوها خبر از حضور چند ون و مأموران لباسشخصی در تمام کوچههای اطراف دانشگاه میدهند.
استادان بیشتری از دانشکدههای مختلف به در انرژی میرسند و همانجا تجمع میکنند. حراست دانشگاه در حال رایزنی با دانشجوهاست تا بتواند راهی برای خروج دانشجوها از آن وضع پیدا کند. گروهی از دانشجوها، مأموران حراست را راضی میکنند که در انرژی باز شود تا به خیابان قاسمی بروند، اما این دانشجوها با کمین نیروهای لباس شخصی روبهرو میشوند. چند تن از دانشجوها و دکتر ابوالحسنی به سمت آنها میروند، ولی نیروهای لباسشخصی اقدام به دستگیری دانشجوها میکنند. با حمایت مأموران حراست دانشگاه، این دانشجوها از مهلکه خارج میشوند و به داخل دانشگاه بازمیگردند. اما نیروهای لباسشخصی اقدام به نشانهگذاری بعضی از دانشجوها با لیزرهای آبی و سبز میکنند. گویی فیلم دوربینهای جدیدالتأسیس به آنها کمک کرده تا برخی را شناسایی و نشانهگذاری کنند.
پس از ساعتی رایزنی و همفکری میان حراست و استادان، صحبت از حرکت به سمت پارکینگ شریف میشود تا دانشجوها با امنیت کامل بتوانند به سمت خانه یا خوابگاه خود بروند. در انرژی دوباره باز شده و به دانشجوها گفته میشود که به صورت پیوسته و ستونی به سمت پارکینگ حرکت کنند، در حالی که در عرض خیابان قاسمی، استادان و مسئولین و مأمورین حراست دانشگاه تونلی انسانی تشکیل دادهاند تا دانشجوها را از لباسشخصیها و نیروهای امنیتی کمینکرده در خیابان قاسمی در امان نگه دارند.
جمعیتی که جلوتر هستند، با استفاده از پلههای اطراف آسانسور پارکینگ، به سمت طبقات پایین میروند و آرام آرام به سمت در خروجی پارکینگ حرکت میکنند، اما ناگهان گروهی موتورسوار و پیاده را با اسلحه پشت سر خود میبینند. لباسشخصیها به سمت جمعیت حدود ٨٠ نفره داخل پارکینگ یورش میبرند و به صورت مستقیم به سمت آنها ساچمه پلاستیکی و فلزی شلیک میکنند. دانشجوها، پشت ماشینها پناه میگیرند و سعی در فرار از چنگ مأموران دارند، اما نیروهای لباسشخصی با تحریک لفظی دانشجوها سعی دارند آنها را از پشت ماشینها بیرون بیاوند. چند تن از دانشجوها مورد اصابت قرار میگیرند و زمین میخورند. موتورسوارهای لباسشخصی تقریبا به تمام طبقات پارکینگ شریف سرک میکشند و دانشجوها را دنبال میکنند، طوری که طبق مشاهدات شاهدان عینی، حتی دانشجویی که در طبقه منفی ۵ پارکینگ در ماشین خود بوده را با شکستن شیشه ماشین و ضربوشتم، از ماشین بیرون کشیده و بازداشت کردهاند.
گروهی از دانشجوها به کمک بقیه نجات پیدا میکنند، اما گروهی دیگر دستگیر شده و سوار ونهای نیروهای امنیتی میشوند. دانشجوهای گیرافتاده در پارکینگ از پلهها به سمت هایپرمارکت فامیلی حرکت میکنند. هایپرمارکت فامیلی مملو از دانشجوهای دانشگاه شریف است. حدود ۵۰ نفر از دانشجوها تصمیم میگیرند به صورت گروهی به سمت خوابگاه طرشت ٣ حرکت کنند. میدان تیموری و خیابان صالحی قفل شده و ترافیک سنگینی در آن برقرار است. این گروه از دانشجوها پس از ٢٠ دقیقه پیادهروی و حرکت از خیابانهای اصلی به خوابگاه میرسند.
در سوی دیگر ماجرا، دانشجوهایی که خارج از پارکینگ هستند، صدای شلیکهای نیروهای امنیتی و داد و فریاد دوستانشان را شنیده و تلاش دارند تا آنها را نجات دهند، اما با درهای بسته پارکینگ مواجه میشوند و به سمت دانشکده مدیریت و اقتصاد روانه میشوند، ولی باز هم به در بسته میخورند؛ درهای دانشکده مدیریت و اقتصاد نیز بسته است. دانشجوهای خارج از پارکینگ، از ترس به سمت دانشگاه به راه میافتند، اما نیروهای امنیتی به صورت گزینشی و هدفمند اقدام به دستگیری چندتن از دانشجوها میکنند و در این حین تعدادی از دانشجوها را نیز مورد ضربوشتم قرار میدهند. مأموران حراست دانشگاه سعی در جلوگیری از بازداشت دانشجوها از سوی نیروهای امنیتی دارند، اما آنها نیز مجددا مورد ضربوشتم قرار میگیرند. یکی از استادان دانشگاه نیز سعی در جلوگیری از بازداشت دانشجوها دارد، اما نیروهای لباسشخصی او را نیز مورد ضربوشتم قرار میدهند. همچنین یکی دو نیروی لباسشخصی که قصد دارند لابهلای دانشجوها وارد دانشگاه شوند، شناسایی شده و دانشجوها با آنها وارد درگیری فیزیکی میشوند و در نهایت با دخالت مأمورین حراست، به بیرون دانشگاه میروند.
پس از آن، نیروهای امنیتی کمی عقبنشینی کرده و دانشجوها وارد دانشگاه میشوند. وضعیت دانشجوها بسیار بد است و جو ناامیدی شدیدی میان آنها به وجود آمده. بعضی از دانشجوهای ورودی ١۴٠١ خبر از دستگیری دوستان خود میدهند. یکی از دانشجوها نیز از حال میرود و دوستانش او را به مرکز بهداشت دانشگاه منتقل میکنند. برخی از دانشجوها نیز برای کمی استراحت و آرامش به دانشکدههایشان پناه میبرند و از در انرژی دور میشوند.
در همین زمان، حدود ساعت هشت شب، دکتر زلفیگل، وزیر علوم وارد دانشگاه میشود. او با برخی مسئولان امنیتی تماس برقرار کرده و سعی در حفظ امنیت درهای دانشگاه دارد، اما این حرکت او هیچ تأثیری بر شرایط ندارد و نیروهای امنیتی و لباسشخصی هم وقعی به صحبتها و خواستههای او نمینهند. او سپس به سمت سالن جباری میرود، گروهی از دانشجوها نیز وارد سالن جباری میشوند تا با وزیر صحبت کرده و مطالبات خود را بیان کنند. رئیس دانشگاه و چند تن از استادان، از جمله دکتر شریفی زارچی هم کنار وزیر حضور دارند.
حضور وزیر علوم و رفتار نامحترمانه او با دانشجوهای معترض جو دانشگاه را متشنجتر میکند. او دانشجوهای معترض را متهم به بیقانونی و هدر دادن بیتالمال کرده و با لحنی تند، به دانشجوها میگوید که بهخاطر هدر دادن بیتالمال باید در دنیا و آخرت جوابگو باشند و فکر نکنند که میتوانند هرچه خواستند بگویند و برخوردی با آنها نشود. او میگوید قطعا برخورد جدی و قاطعانه صورت خواهد گرفت. وزیر بدون توجه به جو متشنج دانشگاه و دانشجوهای خشمگین، حتی در پاسخ به سوال مستقیم دانشجو هم به گونهای صحبت میکند که خشم دانشجوها دوچندان شود.
صحبتهای وزیر علوم بسیار تند و زننده است و وقتی رئیس دانشگاه سعی کرد فضا را آرام کند، وزیر علوم با او نیز برخورد تندی دارد. در این میان، دکتر علی شریفی زارچی اجازه صحبت کردن میگیرد که با تشویق دانشجوها همراه میشود. وقتی وزیر متوجه میشود که این استاد، همان استادی است که به واسطه توییتهای حمایتی که برای دانشجوها زده، شناخته شده است، شروع به تخریب مستقیم دکتر شریفی زارچی کرده و او را بیوجدان، بیاخلاق، خیانتگر، بازیکننده با احساسات جوانان و منحرفکننده دانشجوها از صراط مستقیم خطاب میکند. اما جمعیت حاضر به این حرفهای وزیر علوم، واکنش جدی نشان داده و از دکتر شریفی زارچی حمایت میکند.
چندی بعد، مأموران حراست دانشگاه اعلام میکنند که با تضمین وزیر علوم، تمامی درهای دانشگاه امناند و به همین خاطر درها باز شده و دانشجوها میتوانند از دانشگاه خارج شوند. اما دانشجوها باز هم به خاطر ترس از بازداشت، از این کار ممانعت کرده و در دانشگاه میمانند. حضور نیروهای امنیتی در اطراف دانشگاه، باعث شده دانشجوها نتوانند به تضمین وزیر اعتماد کنند.
دانشجوهایی که ساکن تهران هستند، از خانوادههای خود خواستهاند که بهدنبال آنها بیایند و از این طریق راهی خانه شوند. خانوادههای آنها نیز با دیدن اوضاع امنیتی اطراف دانشگاه با نگرانی فراوان به سمت دانشگاه میآیند تا فرزندان خود را با خود به خانه ببرند.
تعدادی از دانشجوها نیز بهصورت دستهجمعی به سمت مترو میروند. همچنین مینیبوسها و ونهایی از سوی دانشگاه برای دانشجوهای خوابگاهی آماده شده که با همراهی برخی از استادان، جهت حفظ امنیت دانشجوهای خوابگاهی، آنها را به خوابگاهها منتقل میکنند. با توجه به بسته بودن راههای منتهی به دانشگاه به خاطر جمعیت زیادی از شهروندان که در اطراف دانشگاه جمع شدهاند و تعداد زیاد نیروهای امنیتی، فرایند خروج دانشجوها از دانشگاه، مدت زیادی به طول انجامید و نهایتا خبر میرسد که تقریبا تمامی دانشجوها از دانشگاه خارج شدهاند و فقط حدود ١٠٠ دانشجو هنوز در دانشگاه هستند که میخواهند شب را همانجا بگذرانند.
اخبار سرکوب دانشجوهای شریف در فضای مجازی پخش شده و مردم فراخوان کمک دانشجوهای محاصرهشده در دانشگاه را دریافت کردهاند. به همین خاطر اطراف دانشگاه و بهخصوص سردر اصلی، واقع در خیابان آزادی، ترافیک سنگینی وجود دارد و جمعیت نسبتا پرتعدادی در آنجا حضور دارند. نیروهای امنیتی سعی دارند با تیراندازی به سمت مردم و با استفاده از گاز اشکآور آنها را متفرق کنند. نیروهای امنیتی به سمت بعضی از خانههای خیابان حبیباللهی نیز گاز اشکآور شلیک میکنند.
دانشجوهای خوابگاهی با وجود اسکان در خوابگاه، میدانند و میبینند که نیروهای لباسشخصی، اطراف همه خوابگاهها را محاصره کردهاند. اطراف خوابگاه مصلینژاد، واقع در میدان تیموری، ترافیک سنگینی برقرار است و بعضی از پنجرههای خوابگاه مورد اصابت ساچمههای پلاستیکی قرار گرفته است. خوابگاهیها سعی میکنند در خوابگاه بمانند، اما میترسند که نیروهای لباسشخصی، وارد خوابگاه شده و اقدام به دستگیری آنها کنند. از همین رو بسیاری از آنها پنجرههای خود را بسته و به صورت نوبتی تا صبح کشیک میدهند. تا حدود ساعت ۳ بامداد دوشنبه، صدای تیراندازی و بمبهای صوتی در محله طرشت شنیده میشود. همسایگان دانشگاه که برای دیدن اوضاع پشت پنجرهها و روی بامها آمدهاند، با نور لیزر نیروهای امنیتی مواجه میشوند.
همان شب هیئترئیسه دانشگاه جلسهای اضطراری برای تصمیمگیری راجع به نحوه برگزاری کلاسها تشکیل میدهد و تصمیم بر این میشود تا اطلاع ثانوی کلاسها به صورت مجازی برگزار و تردد در دانشگاه هم با محدودیت مواجه شود.
در زمانی که دانشگاه در چنین التهابی به سر میبرد و از هر گوشه و کنار اخبار دروغین دلهره دانشجوها و خانوادههایشان را چند برابر میکند، هیچ یک از رسانههای داخلی خبری از حقیقت وقایع رخ داده در دانشگاه را پوشش نمیدهند. همچنین برخی مسئولین دانشگاه، از جمله مدیر حوزه ریاست، در مصاحبه با خبرنگار صداوسیما به گونهای راجع به این موضوع صحبت میکنند که گویی هیچ اتفاقی در دانشگاه رخ نداده و شرایط کاملا عادی است و هر خبری از دانشگاه شریف گفته شده، شایعهای بیش نبوده است.
در روزهای بعد، اتفاقات ده مهر شریف که به یکشنبه ننگین معروف میشود و خاطرات حمله نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه تهران در تیرماه سال ۷۸ را زنده کرده، در فضای مجازی و در بیانیههای مختلف داخل و بیرون دانشگاه بازتابهای جدی دارد و دانشگاه را تا انتهای مهر به حالت مجازی میبرد.