همیشه شاهد این بودم که چطور یک نقشه راه محصول می تواند نحوه کار یک تیم محصول را بهبود ببخشد. این یک ابزار پویا و مشترک است که به ما امکان می دهد بینش و استراتژی محصول خودمان را بسازیم. به همین دلیل تصمیم گرفتم تا در ویرگول درباره آن بنویسم.
نوشته زیر از مجموع منابع و تجربههای مختلف تشکیل شده.
نقشه راه محصول یک نقشه تحت اللفظی نیست که شما بشینید و مانند یک مسیریاب از آن برای برنامهریزی خودتان استفاده کنید. قبل از شروع کار، باید بدانید که چرا به آن نیاز دارید، چگونه میتوانید آن را بسازید، از چه فرمتی استفاده خواهید کرد، چه ابتکاراتی را در اولویت قرار میدهید و چگونه نیازهای کاربر را بالاتر از هر چیز دیگر در نظر بگیرید و به آن تزریق کنید.
این خیلی زیاد است! به همین دلیل است که شما اینجا هستید: شما به دنبال راههایی برای شروع یا بهبود فرایند تولید نقشه راه محصول خودتان هستید.
برای شرکتهای محصول-محور نقشه راه محصول باعث هم ترازی میشود.
نقشه راه محصول استراتژی سطح بالا محصول را نشان میدهد و نشان میدهد که چگونه یک محصول با گذشت زمان کامل میشود. بسته به سطح بلوغ، اندازه و ساختار شرکت شما، میتواند متفاوت باشد. در برخی موارد، شرکتها دو نسخه از نقشه راه خواهند داشت: یک نسخه داخلی برای شرکت و یک نسخه خارجی برای ذینفعان بیرونی (اکثرا در محصولات B2B اتفاق میافتد).
یکی از مهمترین کارهایی که مدیر محصول باید انجام دهد تبدیل کردن نقشه راه محصول به یک بیانیه مهم سازمانی است. این کار کمک میکند تا نقشه راه محصول را فقط یک ”ابزار ارتباطی” نبینیم.
نکتهای برای حرفهایها: نقشه راه محصول با یک استراتژی روشن میتواند، همه آن چیزی باشد که هنگام متقاعد کردن مشتریها به ویژه شرکتهای بزرگ نیاز دارید. مخصوصا زمانی که این محصول هزینه بالایی
دارد، بهترین راه حل است برای نمایش اینکه محصول شما در طولانی مدت راه حل مناسبی برای آنها است.
اینجاست که تبدیل نقشه راه محصول به بیانیه مهم سازمانی ناجی شما میشود: این کار روند را هموارتر میکند و حس پذیرا بودن را در مدیران و ذینفعان به وجود میآورد. چون آنها فقط یک ابزار بصری را بررسی نمیکنند بلکه یک بیانیه مهم سازمانی را میسازند!
تا به حال با این مشکلات مواجه شدید!؟
چطور انتظارات و خواستههای تیمهای مختلف را برآورده کنیم؟(فروش، بازاریابی و اجرا)
چطور توقعات آنها را متعادل کنیم؟
چطور یک حس مشترک را در بین همه پرورش بدیم که به نقشه راه محصول پایبند باشن؟
راه حل: تبدیل نقشه راه محصول به بیانیه مهم سازمانی
اینجا هم تبدیل نقشه راه محصول به بیانیه مهم سازمانی ناجی شما میشود: این بار کمک میکند تا نقشه راه محصول با شرکت رشد کند.
با تکامل سازمانها ، نقشههای راه نیز تکامل میابند. در شرکتهای جوان، نقشه راه محصول گاهی لیستی از ویژگی ها هستند که باید پیادهسازی شود - مشکلی هم ندارد ، اما با رشد کسب و کار شما به یک نقشه راه محصول جداگانه و سطح بالا نیاز دارید که استراتژی رسیدن به اهداف سازمانی در آن مشخص باشد.
به ویژه در سازمان های چابک که لزوماً در برنامه های زمانی اجرا نمی شوند، وجود نقشه راه محصول بسیار مفید است. نقشه راه محصول یک چارچوب انعطاف پذیر را در یک مرحله بی ثبات از زندگی محصول شما فراهم می کند.
این مسئله در شرکتهای بزرگ تر مشکل می شود ، جایی که نقشه های راه پیچیدگی های بسیار دارند و اغلب شامل زمان بندی های کوتاه و جدی هستند.
اینجا هم تبدیل نقشه راه محصول به بیانیه مهم سازمانی ناجی شما میشود: چون کمک میکند با شنیده شدن تیمهای مختلف نقشه راهی داشته باشید که مشتری ـ محور باشد.
بدترین کار میتواند وعدههایی باشد که به کاربران میدهید و آنها را عملی نمیکنید. و معمولاً زمانی اتفاق می افتد كه نقشه راه محصول به جای یك سند راهبردی با محوریت كاربران ، لیستی از ویژگیها باشد.
همه میدانیم که موارد موجود در نقشه راه محصول ممکن است تغییر کند. اما نقشه راه قرار است به جای تعهد ، قصد را بیان کند، و به ما این امکان را می دهد تا ضمن مدیریت انتظارات ، اشتیاق ایجاد کنیم.
نقشه راه محصول ابزار ارتباطی قدرتمندی است که تیمهای دیگر را قادر میسازد تا کارهای خودشان را بر اساس دید استراتژیک محصول زمانبندی کنند.(تیم فروش برای مکالمات آگاهانه، تیم بازاریابی برای کمپینهایی تبلیغاتی منابع انسانی برای استخدام نیرو ..)
بحثهای بسیاری درباره این که نقشه راه محصول درست چی هست، وجود دارد. بعضی میگین بر اساس هدفها باید چیدمان بشه، بعضی استراتژیها را ارجح میدونن. بعضی میگن زمان نمیخواد و بعضی میگن حتی شده یک زمان گنگ هم داشته باشه مثلا فصلی یا زمان تقریبی از اسپرینتها هم کافیه. بعضی درگیر این هستند که باید چند نقشه راه محصول داشته باشیم و بعضی
به این فکر میکنند که چه کسی باید اینها را مدیریت کنه.
حقیقت اینه که، پاسخ آسونی برای این سؤال ها نیست. این به تیم شما، نیازهای محصول شما و چرخه طول عمر اون، اهداف، صنعت و … بستگی دارد.
اگر شرکت شما به ددلاینها ارزش میدهد ، نقشه راه شما باید آن را منعکس کند. اگر نقشههای شما آزادتر هستند، نقشه راه شما هم باید باشد.همانطور که قبلاً هم اشاره کردم، همه اینها به فرهنگ بستگی دارد،و شیوهای که مدیر محصول، نقشه راه را تعیین میکند بر نحوه تکامل آن فرهنگ تأثیر میگذارد.
به طور کلی، نقشه راه محصول شما میتواند در یکی از سه دسته زیر قرار گیرد:
ارائه نقشه راه در این حالت به ما کمک میکند تا انتظارات ذینفعان را راحتتر بفهمیم و بر اساس نیاز ذهنی آنها نقشه راه محصولی خودمان را بسازیم. موضوعات یا “قالبها” به ما کمک میکنند که استراتژیهای پویای محصول را به راحتی شناسایی کنیم و در موضوعات مختلف به آنها بپردازیم. نقشه راه محصول مبتنی بر موضوع محدودیتهایی زمانی را در نظر نمیگیرد (این یک نوع نقشه راه "بدون تاریخ" محسوب میشود).
این نوع نقشه راه مخصوصاً برای تیم هایی که تحت نوعی روش چابک فعالیت میکنند، که تاریخ ها و زمان بندی ها از بین میروند، بسیار مناسب هیستند. با اجتناب از تاریخ، میتوانید تمام تمرکز خودتان را روی ساخت محصول نگه دارید - نه در زمانبندی. نقشه راه های مبتنی بر موضوع کارهایی را انجام میدهد که تیم شما آنها را به عنوان یک راه حل مشکل وعده میدهد، نه ایجاد یک ویژگی خاص.
نقشه راه زمانی کاملاً توصیفی است. نمودار نحوه رشد و تکامل محصول شما با گذشت زمان را نشان می دهد. زمانی که می خواهید دیدگاه زمان محوری از نقشه راه در سراسر سازمان خود ارائه دهید.
در برخی از شرکتهای بزرگ که مشغول تحلیل چندین بخش، وابستگیها و ددلاینها هستند، یک نقشه راه مبتنی بر زمان بهترین کمک برای شماست (و بعضی اوقات لازمترین چیز است).
در شرکتهای بزرگتر، چندین بخش وجود دارد که با هم همکاری میکنند و برای هماهنگی تلاش های خودشان به یک چارچوب مشخص نیاز دارند. بازاریابی نمی تواند با یک نقشه راه بدون تاریخ کار کند و به درستی برنامه ریزی کند. فروش نیاز دارد که به تعهدات خود در تاریخهای اعلامی عمل کند.
تیم محصول باید نیازهای سایر بخش ها را درک کرده و پاسخگو باشد.
استدلال های زیادی در مورد این موضوع وجود دارد که چرا نقشه راه بدون زمات بهترین راه برای پیشبرد محصول است. اما برای بسیاری از تیمها، تاریخها یک ضرورت هستند:
به همین دلیل است که بسیاری از نقشههای راه وجود دارد که شامل اشکال مختلفی از نگهداری تاریخ ها و زمان هستند که به آنها نقشههای راه "قابل انعطاف" هم میگوییند. برای تیمهایی که در نوعی فلسفه چابک کار میکنند، اما هنوز هم دوست دارند مفهوم زمان تعریف شده را در یک سطح (بدون تاریخ سخت) مشاهده کنند، ایدهآل هستند.
اگر در یک محیط چابکِ ساختار یافته کار میکنید، گزینه دیگر این است که نقشه راه محصول خود را براساس چرخه یا Sprint structure تنظیم کنید و آن Sprintها را به تاریخ مشخصی پیوند ندهید.
نقشه راه Sprint به تیم های چابک اجازه میدهد تا در دو بخش کوتاه یک یا دو هفتهای کار کنند. Sprintها برای تیمهایی به خوبی کار می کند که دوست ندارند تاریخهای مشخص در نقشه راه خود ببینند. آنها میزان کاری که باید انجام بدهند را تعریف میکنند، اما استرس مهلت زمانی ندارند.
بسیاری از تیمهای چابک نیز نقشه راه محصول خود را مطابق با "زمان فازی" تعریف میکنند. این بدان معنی است که نقشه راه محصول، ممکن است به جای اینکه تاریخهای دقیق را بیان کند، شامل سطل های زمان باز مثل In Progress ، Future و Complete باشد.
تیم های چابک در حال رشد نمیتوانند زمان را نادیده بگیرند، بنابراین یک رویکرد "فازی" برای تیمهایی که نمیخواهند در تاریخهای مشخصی گیر کنند استفاده از این روش است، چون آن تیمها هنوز نمیتوانند این زمانهای دقیق را بدهند، اما هنوز به بازه های زمانی تقریبی احتیاج دارند. با این روش شما یک پروژکتور ایجاد میکنید که مفید اما محدود کننده نیست.
اگر شما یک تیم چابک هستید که هنوز عناصر Waterfall را در خود جای داده است، نقشه راه محصول شما تمایل دارد که دارای تاریخچهای باشد. تاریخهایی که به زمان کنونی نزدیکتر هستند، مشخصتر و دقیقتر هستند اما هر چه از آنها دور میشویم زمانها انتزاعیتر (یعنی فازی) می شوند. اگر تاریخ مهمترین همه چیز باشد ، چابک نخواهد بود.
برای تیمهایی که به نقشه راه چابک نزدیک میشوند، هر چه به امروز نزدیکتر باشند، اطمینان بیشتری نسبت به آنچه میتوانند ارائه دهند وجود دارد. هرچه به سمت آینده برویم، عدم اطمینان بیشتر خواهد شد.
خوب ، حالا که در مورد انواع مختلف نقشه راه محصول میدانید (و امیدوارم که بهترین راه حل را برای شرکت خود انتخاب کرده باشید)، وقت آن رسیده است که به قسمت های مختلف در حال حرکتی که در ساخت یک نقشه راه محصول نیاز است را با هم بررسی کنیم.
نقشه راه محصول شما اغلب در مرز بین استراتژی محصول و ابتکارهای تاکتیکی تیمهای شما زندگی می کند. همچنین باید نگاه کاملی به استراتژی تمام تیمها برای رسیدن به چشم انداز کسب و کار باشد.
بنابراین، سوال اصلی این میشود که برای ساخت نقشه راه محصولی که در واقع همه افراد را در مسیر صحیح قرار میدهد، به چه چیزهایی نیاز دارید؟ در اینجا سعی میکنیم چند دستورالعمل کلی و بهترین روشها برای برنامهریزی نقشه راه محصول را ارائه کنیم.
فایدهای ندارد اگر نقشه راه محصول شما فقط یک نقشه منتشر کردن (Release Plan)، بک لاگ یا یک تعدادی از ویژگیها(Featuers) به ترتیبی که میخواهید آنها را منتشر کنید باشد. (این دقیقا نمودار گانت است که با نقشه راه محصول متفاوت است).
این رویکرد ناقص، شامل اهداف و یا سنجههای اندازهگیری نزدیکی شما به آن اهداف نیست. هر مدیر محصول حرفهای به شما خواهد گفت که نقشه راه محصولی که فقط یک "نقشه ویژگیها" باشد، دستورالعملی برای رسیدن به یک فاجعه است. به یاد داشته باشید که نقشه راه شما باید اهدافی داشته باشد که مستقیماً با چشم انداز و استراتژی محصول شما مطابقت کند. این امر بیش از آنكه فقط به ایجاد چشم انداز و استراتژی قدرتمند بپردازد، به شما اطمینان میدهد که تیم رهبری و تیمهای داخلی این ارزشهای استراتژیك را فهمیده و تصمیمگیریهای خود را با استفاده از آنها میگیرند.
نقشه تأثیرگذاری چیست؟
نقشه تأثیر نوعی تکنیک نقشه برداری از ذهن است که به تیمها امکان میدهد تا ابتکارات استراتژیک را که آنها برای رسیدن به اهداف سازمانی استفاده میکنند را، برنامهریزی و تجسم کنند. این اهداف میتوانند سطح کسبوکار، اهداف سطح محصول یا اهداف فردی در سطح تیم استفاده شود.
فواید نقشه تأثیرگذاری چیست؟
نقشه تأثیرگذاری یک تمرین تیمی است که به شرکتکنندگان (تیم محصول یا ذینفعان) میآموزد که چگونه تلاشها و ایدههای آنها با نتایج مشخص شده در استراتژی و چشم انداز محصول مرتبط میشوند. این یک تمرین عالی برای برنامهریزی نقشه راه محصول است که این امکان را به همه میدهد تا درک روشنی از محصول و اهداف تجاری آن بدست آورند.
چگونه آن را بسازیم؟
چهار نقش اصلی در نقشه تأثیرگذاری وجود دارد:
جمع آوری ورودی از ذینفعان داخلی و خارجی شما فقط یک تمرین مشارکتی نیست،فرصتی برای بدست آوردن بینشی است از دادهها یارائه شده. به طور کلی، مهمترین منبع ورودی و اولویتها از گروههای زیر است:
نقشه راه محصول خوب، ترکیبی از تصمیمات و اهداف توجیه شده استراتژی است که از هر تیم و ذینفعان درگیر در توسعه محصول شما حاصل میشود. هنگامی که افراد صحیحی را در فرایند نقشه راه محصول درگیر میکنید، به همه افراد اجازه میدهید تلاش روزانه خود را به مأموریت شرکت پیوند دهند.از دیگر مزایای فرآیند برنامه ریزی نقشه راه محصول به صورت مشترک را می توان به موارد زیر اشاره کرد:
اگر از یک نقشه راه مبتنی بر موضوع استفاده میکنید، یکی از راههای تعیین این بلوکها براساس نیاز مشتری است. تنظیم کردن فعالیتها و ویژگیهای نقشه راه محصول براساس نیاز مشتری به شما امکان میدهد تا مقاومت ذینفعان را کم کنید، چون اساساً نیازهای کاربر واقعی را حل میکنید. و به آنها نمایش میدهید که برنامه شما بی هدف یا متمرکز بر معیارهای غلط نیست ، و باعث می شود آنها احساس اطمینان کنند که محصول در جهت صحیح تنظیم شده است. اطلاعات لازم را برای تعریف مضامین نقشه راه خود را از منابع زیر جمع آوری کنید:
حالا، بریم روی قسمت جالب موضوع که ارائه نقشه راه محصول به ذینفعان است. در حال حاضر، شما موارد زیر را انجام دادهاید:
ارائه همان جایی است که شما آن نقشه راه محصول نهایی را که مدت زمان زیادی را در ساخت آن صرف کردهاید، تأیید میشود. یک نقشه راه خوب در طی ساخت، این شانس را دارد که به ذینفعان نشان داده شود و بازخوردهای آنها را نیز داشته باشد، انگیزهها را درک کرده باشید و آنها را طی فرایند برنامه ریزی اضافه کرده باشید. این ارائه فرصتی برای آنها است که علناً بر هم ترازی خود تأکید کنند.
ارائه نقشه راه محصول فقط تصدیق تراز است که قبلاً در طی فرآیند برنامه ریزی نقشه راه ساخته شده است. ارائه را به عنوان فرصتی برای "تحویل" نقشه راه محصول به بقیه شرکت در نظر بگیرید. شما برنامه نهایی را که همه در آن نظر دارند را به اشتراک می گذارید و به همه امکان دسترسی به آن را می دهید.
این همگامسازیهای مکرر به صورت هفتگی یا دو هفته صورت میگیرد، به ویژگیهای ساخته شده می پردازد و تأثیر گذاری آنها را بر سایر بخشها نشان میدهد. این نوع نشستها در تیمهای کوچکتر رایج است. و از آنجا که این جلسات به طور مرتب اتفاق میافتد، صحبت کردن با تمام ذینفعان قبل از ارائه ضروری نیست. اما نقشه راه محصول باید قبل از جلسه برای اجتناب از هرگونه شگفتی یا واکنش جدی، به همه ابلاغ شده باشد.
برای سازمانها و تیمهای بزرگتر، ارائه نقشه راه محصول به صورت ماهانه، دو ماهانه یا حتی سه ماهه اتفاق میافتد. برای این مکالمات، قبل از جلسه، باید با تمام ذینفعان صحبت کرده باشید و نظر آنها را در ساخت نقشه راه استفاده کرده باشید، این کار بسیار ضرروریست. این جلسات اغلب میتوانند شامل پروژههای پرمحتوا باشند که به همترازی و وابستگی گسترده متکی هستند.
همانطور که قبلاً به آن اشاره کردیم، نمیتوانیم دقیقاً به شما بگوییم که چگونه میتوانید نقشه راه محصول مناسب سازمان خودتان را بسازید، اما من توصیه میکنم که حداقل چند معیار زیر را در نظر بگیرید:
1. انعطافپذیری
2. شخصیسازی
3. همکاری
4- وضوح + جذابیت
آیا نقشه راه شما بین آنچه برنامه ریزی شده و آنچه هنوز انجام نشده است، تمایز قائل میشود؟
برقراری ارتباط بین عملیاتی که در حال انجام هستند، با عملیاتی که هنوز شروع نشدهاند بسیار مفید است. یکی از راههای مورد علاقه من برای ساخت نقشه راه محصول، ساماندهی موارد به نامهای درحال انجام، در حال برنامهریزی و پیشنهادی است. اگر سازمان شما بر روی یک جدول زمانی کار میکند، میتوانید موارد موجود در نقشه راه خود را کد گذاری کنید.
اگر سازمان شما ترجیح میدهد از زمان بندی اجتناب کند، شما همچنین می توانید یک نمایش Swimlane را با تیتیرهای در حال پیشرفت ، در حال برنامهریزی یا پیشنهادی ایجاد کنید.
من این ساختار نقشه راه محصول را برای کاهش عکسالعمل در هنگام ارائه بسیار مؤثر میدانم.
ذینفعان به صورت واضح و فوری تصریح میکنند که به کدام ویژگیها تعهد میدهند و هنوز کدام درباره کدام فعالیتها تصمیمگیری نکردهاند.
آیا نقشه راه محصول نیازهای هر بخش و یا ذینفعان را برطرف میکند؟
همانطور که در بالا اشاره کردیم، تجسم مالکیت در هنگام ارائه نقشه راه همچنین میتواند مؤثر باشد. یک راه عالی برای انجام این کار، سازماندهی نقشه راه خود توسط بخشهاست، حتی توسط فردی که مسئول هر کار است. نقشه راه زیر همان دادههای نقشه راه فوق را شامل می شود، اما این نقشه، شامل زیرنویسهایی میشویم که مالکیت فردی بر هر پروژه را نشان میدهد.
اگر واقعاً میخواهید مالکیتها را ثبت کنید، می توانید از نقشه راه Swimlane View استفاده کنید که بخشها، منابع و مالکیت فردی را برجسته میکند. در این حالت تمرکز بر این است که چه کسی چه کاری را برای کدام بخش انجام خواهد داد.
آیا می توانید نقشه راه محصول را در طول ارائه تغییر سریع دهید؟
یک دلیلی که روش یادداشت برداری روی استیکی نوتها، راه پایداری برای تهیه نقشه راه است این
است که: تغییر را بسیار ساده و سریع میکند. قبل از ارائه ایده آل باید با تمام ذینفعان صحبت کرده باشید و نظر آنها را در ساخت نقشه راه استفاده کرده باشید. و اگر در هنگام جلسه قادر به تغییر سریع باشید، جلسه شما بسیار روانتر خواهد بود.
خوب به نظر می رسد؟ آیا نقشه راه محصول به صورت واضح تجسم میشود؟
هدف اصلی نقشه راه شما تجسم استراتژی شما و روشن ساختن آن برای همه در سازمان است.
"ممکن است یک چیز زیبا بسازیم" اما اگر نقشه راه شما غیرقابل خواندن یا نامشخص باشد، هدف نهایی خود را خراب خواهید کرد.
بدیهی است که محتوای نقشه راه شما از ظاهر نقشه راه شما از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما برجسته کردن اطلاعات کلیدی حرکتی بسیار ساده است که تاثیر به سزایی دارد.
از نقشه راه محصول خود برای تعیین جهت استراتژیک صحیح محصول خود استفاده کنید
امیدواریم که این مطلب برای شما الهام بخش باشد تا جایی که بروید و نقشه راه محصولتان را بسازید!
اگر موردی درباره این مطلب داشتید خوشحال میشوم که آن را با من در میان بگذارید.و اما جمله آخر این که همه تیمها در تمام سطوح و مراحل چرخه تولید محصول به یک قطب نمای، برای رسیدن به هدف سازمانیشان نیاز دارند.