یه اشکال نگارشی داریم که تقریباً همهجا میبینم، حتی توی متنهایی که موارد دیگۀ نگارش و ویرایش رو رعایت کردن! «منجرشدن» فعلیه که بهتره برای جملههای منفی و برای بیان نتایج منفی استفاده بشه.
مثلاً توی ترجمه کتاب «استراتژی بازاریابی» اومده:
«قیمت تنها عنصر آمیخته بازاریابی است که منجر به درآمد و سود میشود!»
حالا بگذریم که جدا کردن دو بخش فعل از هم خودش یه ایراده و «منجر» و «شدن» نباید از هم دور بیفتن! و استفاده از «عنصر» و «آمیخته» برای توضیح اجزای Marketing Mix چقدر ترجمۀ دقیقیه!🙄
اینجا باید گفت:
«قیمت تنها عنصر آمیختهٔ بازاریابی است که باعث درآمد و سود میشود.»
تقریباً همهجای این کتاب فعل «منجرشدن» بههمینشکل با اجزای جداافتاده و در جایگاه اشتباه بهکاررفته!
براساس «لغتنامۀ دهخدا» منجرشدن یعنی «بهجاییکشیدهشدن» کاری؛ بهعبارت سادهتر یعنی نتیجه ناخواسته و نامطلوب؛ بنابراین منجرشدن مثلاً توی چنین جملهای درسته:
«برنامهریزی نادرست گروه به هدررفت وقت و هزینه منجر شد.»
«تلاش ناکافی به شکست منجر میشود.»
خلاصه که نگارش و ویرایش یه سطح بالاتر داره به نام «ویرایش زبانی» که از بس حرفزدن از نیمفاصله و «ه»کسره راحتتره و میشه باهاش ادا درآورد، کسی از این سطحش حرف نمیزنه! بد نیست یهکم عمیقتر به متن نگاه کنیم و به جایگاه و بار معنایی واژهها دقت کنیم.