قبل از هر چیز بهتر است که واژه صحابه را معنا کنیم. با توجه به این که قبلا در متن زیر واژه صحابه را نسبتا مسبوط معنا کردیم، شما خواننده عزیز را ارجاع می دهم به این متن (فقط بند اول را بخوانید کفایت می کند) تا با معنا صحابه بیشتر آشنا شوید.
به طور خیلی خلاصه اگر بخواهیم بگوییم صحابه یعنی کسی که صرفا پیغمبر را دیده باشد.
یکی از عقاید کودکانه ای که اهل سقیفه دارند این است که می گویند هر صحابه ای (یعنی هر کس که پیغمبر را دیده باشد) به بهشت می رود و مسئله عدالت صحابه را معنا می کنند. اهل سقیقه نه تنها هیچ استدلال درستی برای این عقیده خویش ندارند بلکه این عقیده به شدت با قرآن در تناقض است. به علاوه این که همان طور که در متون مختلف در پروفایل ام توضیح دادم، تاریخ به ما ثابت می کند برخی از این مثلا صحابه به شدت اهل گناه، فسق و فجور بوده اند.
از تناضاقات این عقیده اهل سقیقه با قرآن این است که بسیاری از آیات قرآن درباره منافقین بالاخص منافقین مدینه صحبت کرده است. یعنی دقیقا همان کسانی که پیغمبر را دیده اند و اهل سقیفه به آن ها می گویند صحابه.
امروز می خواهیم درباره این منافقین و تناقضات عقاید اهل سقیفه با آیات قرآن سخن بگوییم.
بنا بر اجماع همه علما جهان اسلام، سوره توبه جزو آخرین سوره هایی است که نازل شده است.
در آیه 101 سوره توبه، خدواند صراحتا می فرماید که از افراد حاضر در مدینه و همچنین اعراب بادیه نشین خارج از مدینه افراد بسیاری هستند که منافق هستند و این نفاق خود را ماهرانه پنهان می کنند به طوری که خداوند از نفاق آنان آگاه است. (دقیقا همان هایی که پیغمبر را دیده اند و اهل سقیفه به آن ها صحابه می گویند!)
خداوند در آیه 102 سوره توبه نیز می فرماید که حتی برخی از آن ها به گناهان خود نیز معترف هستند!.
شیعخ
می بینیم که عقیده اهل سقیفه مبنی بر عدالت صحابه و همچنین بهشتی بودن همه صحابه عقیده ای به شدت در تناقض با قرآن و البته کودکانه است. در متن حتی عمر بن خطاب هم عدالت صحابه را قبول ندارد توضیح دادیم که این دست از عقاید اهل سقیفه اصلا در زمان عمر بن خطاب هم مورد قبول مسلمانان نبوده بلکه در زمان بنی امیه ملعون ساخته شده.
جهت مطالعه بیشتر شما برادران و خواهران شیعه و سُنی، پیشنهاد می کنم متون فهرست حقانیت شیعه اینجانب را مطالعه نمایید.