در رمان شاهکار «ابله» اثر داستایوفسکی
«هانس» مسیح را جوری در گور ترسیم می کند که بیننده به این حقیقت می رسد که او دیگر نمی تواند از قبر خارج شود و دنیا را نجات دهد . بدنی که کاملا در اثر رنج متلاشی شده است با زخمهایی عمیق و دردناک که نگاهش رو به آسمان است . او امید را در این دیدگان از بین برده است .او مسیح را کاملا زمینی به تصویر کشیده است .به طوری که با خلق این اثر رستگاری را امیدی واهی می داند و انسان را تنها در این کره ی خاکی.داستایوفسکی بعد از دیدن تابلو به همسرش می گوید:” این اثر می تواند ایمان را نابود کند .” در رمان « ابله » این تابلو در دیوار خانه ی راگوژین نصب شده است . کسی که در مقابل قهرمان داستان « پرنس میشکین »قرار دارد .او با اشاره به تابلو می گوید : از این مسیح نمی توان امید رستگاری داشت .او ادامه می دهد که در تابلوی راگوژین هیچ اثری از زیبایی نبود تصویر صورت جسد مردی بود که پیش از مصلوب شدن عذابی بی انتها را تحمل کرده است زخم های بسیار خورده و آزار بسیار دیده است .