ویرگول
ورودثبت نام
حسن علیزاده
حسن علیزاده
خواندن ۸ دقیقه·۶ سال پیش

رهایی از بند گوشی

چند وقتی بود که حس می‌کردم نه‌تنها بیش‌ازاندازه از اپلیکیشن های جورواجور گوشی‌ام استفاده می‌کنم، بلکه این روند بازده درخوری هم برایم نداشته جز داغ شدن گوشی و البته وارد شدن استرس بی‌جا به خودم! بنابراین در این نوشتار سعی می‌کنم تا به شکلی خلاصه و با توجه به تجربه‌ی شخصی، راه‌هایی آسان و البته کاربردی به جهت استفاده‌ی بهینه از اینترنت و تلفن همراه (موبایل) ارائه کنم.

نکته‌ای که می‌بایست در همین ابتدا خاطرنشان سازم این است که آگاهی به معنای مطلع شدن از ریز تمام وقایع نیست. بگذارید مثالی عرض کنم؛ مذاکرات مربوط به توافق هسته‌ای (برجام) را همه‌تان به یاد دارید، انبوهی از خبرهای ریزودرشت از کانال‌های تلویزیون داخلی و خارجی گرفته تا روزنامه، سایت و اپ‌های خبری، کانال‌های تلگرامی، فیس‌بوک، توییتر و اینستاگرام به رویمان سرازیر می‌شد. خب این توافقنامه به امضای طرفین رسید و از نوع لباس پوشیدن‌های کاترین اشتون و موگرینی گرفته تا شکستگی پای جان کری، همه و همه را می‌دانستیم و اکثریت جامعه هم سرمست از رسیدن به توافق؛ ولی چه کسی می‌توانست سیر وقایع بعدی را تحلیل کند؟ هیچ‌کس! مثالی دیگر را می‌توان در وقایع پس از انتخابات آمریکا که به پیروزی دونالد ترامپ ختم شد ملاحظه کرد؛ بحث نفوذ روسیه از طریق شبکه‌های اجتماعی و سرازیر کردن انبوهی از اخبار جعلی یا هدفمند برای تحت تأثیر قرار دادن ذهن مخاطبین. بدانید و آگاه باشید که خبرگزاری بی‌طرف نداشته، نداریم و نخواهیم داشت! هر منبع خبری خواه‌ناخواه جهت‌گیری خاصی را دنبال می‌کند و اگر هم قصدی برای شکل دادن به بینش مخاطبین خود نداشته باشد بازهم طی مرور زمان این امر به وجود می‌آید. حتماً شده که در لابه‌لای بحث‌های دوستانه یا خانوادگی پیرامون موضوعی اقتصادی یا سیاسی، متوجه شوید خودتان یا دیگری کلمه به کلمه همان حرف‌هایی را به زبان می‌آورد که کارشناس فلان خبرگزاری بیان کرده! مطمئن باشید منظورم به‌هیچ‌وجه دوری از اخبار و وقایع روز نیست، بلکه مهم «حفظ اعتدال» در مطلع شدن از خبرهاست. بارها گفته‌اند و شنیده‌ایم که غرق شدن در خبرها موجب وارد شدن استرس و نگرانی‌های بی‌مورد می‌شود، بنابراین یک‌بار هم که شده این شجاعت را به خرج داده و بی‌خیال دیدن، خواندن و شنیدن سیر تا پیاز تمام وقایع در گوشه و کنار جهان شوید!

پس به‌عنوان جمع‌بندی ابتدایی می‌توانم این‌طور خلاصه کنم که:

1. غرق شدن در اخبار گوناگون به معنای آگاهی شما نسبت به سیر وقایع و تحلیل درست روندها نیست.

2. در بمباران اطلاعات و خبرها، «حفظ تعادل» و گاه حتی بی‌خبری همان سنگر آرامش‌بخش شماست.

3. از بی‌خبری نهراسید، شنیدن خبری جالب از دهان یک دوست یا اعضای خانواده، به‌مراتب لذت‌بخش و هیجان‌انگیزتر از خواندن همان خبر از کانال تلگرامی یا فلان خبرگزاری است.

حال که به این بینش رسیده‌ایم نوبت به قدم دوم می‌رسد. خیلی ساده و سریع، همین حالا، از تمام کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی که عضوش هستید و ماهی یک‌بار هم به آن‌ها سر نمی‌زنید، خارج شوید. مطمئن باشید شما قدرت و جسارت این کار را دارید!

این کار را انجام دادید؟ خب پس قدم سوم همان قدم دوم است با این تفاوت که نیاز به کمی وسواس بیشتری دارد. شما می‌توانید تمامی کانال‌های مشابه را در تلگرام پیدا و از میانشان تنها به یک یا نهایت دو عدد بسنده کنید. بگذارید مثالی عرض کنم. فرض کنید عضو چند کانال خبری هستید که تمام خبرهای علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را برایتان ردیف می‌کند، خب به‌قول‌معروف «در خانه اگر کس است یک حرف بس است!» از میان آن‌ها تنها یکی را برای خود برگزینید. مطمئن باشید کافی است!

پس به‌طور خلاصه:

4. کانال‌ها و گروه‌های بی‌مصرف تلگرامی را حذف کنید.

5. از میان کانال‌های با موضوع مشابه، به یکی دو عدد اکتفا کنید.

عضو چندین صفحه‌ی اینستاگرام در مورد کتاب‌خوانی هستید؟ پست‌های چند کانال در مورد بریده‌ی کتاب‌ها را دریافت یا برای دوستانتان هم‌رسانی (share) می‌کنید؟ یک سؤال، موضوع یکی از همان کتاب‌هایی که خودتان بریده‌هایی از جملات نابش یا خلاصه‌ای از آن را خوانده‌اید، برای خودتان بازگو کنید. مطمئن باشید نمی‌توانید؛ بنابراین بدانید و آگاه باشید که خواندن و از بَرکردن جملات ناب نویسندگان مطرح دنیا و یا بریده و خلاصه‌ی کتاب‌ها از شما یک فرد کتاب‌خوان و باسواد نمی‌سازد. راهش خیلی ساده هست، اگر در خانه کتابخانه دارید از تنهایی درش آورید! چنانچه از موضوع موردعلاقه‌تان کتابی نداریدT یا از راهنمایی فردی مطلع بهره ببرید و یا سری به کتاب‌فروشی محل زندگی خود زده و از فروشنده بپرسید. حوصله‌ی این کار را هم ندارید؟ خب تشریف ببرید گوگل و موضوع موردعلاقه‌ای را که دوست دارید در موردش مطالعه کنید، جست‌وجو نمایید. شما حتی می‌توانید به کتاب‌فروشی‌های آنلاینی که کتاب را درب منزل تحویل می‌دهند سر بزنید.

بنابراین:

6. شما از طریق تلگرام، اینستاگرام و توییتر کتاب‌خوان یا باسواد نمی‌شوید، باید کتاب دستتان بگیرید و بخوانید، راه دیگری وجود ندارد.

چندی پیش متوجه شدم نه‌تنها صفحه‌ی مربوط به فلان تحلیلگر سیاسی اجتماعی را در اینستاگرام دنبال می‌کنم، بلکه اکانت مربوط به همان فرد را در توییتر هم در اصطلاح «fallow» می‌کنم و همین‌طور در تلگرام عضو کانالش هستم، در کنار این‌ها نوشته‌هایش را اینجاوآنجا هم می‌بینم! خب چه‌کاری است! از میان تمام حساب‌ها (اَکانت‌ها)ی متعلق به یک شخصیت، سایت یا خبرگزاری در میان شبکه‌های اجتماعی موجود، به یکی بسنده کنید. مطمئن باشید چنانچه حرف درخوری زده باشد آن را در تمام حساب‌هایش بازتاب می‌دهد! راستی همین‌جا تا یادم نرفته بگویم که اپ‌هایی را هم که بلااستفاده در گوشه‌ای از گوشی‌تان جا خوش کرده‌اند، حذف کنید. این اطمینان را به شما می‌دهم که فردای روزی که حذفشان می‌کنید حتی به یاد نمی‌آورید کدام اپلیکیشن بوده! پس خیالتان راحت. می‌توانید برای نظم دهی بیشتر اپ‌های باقی‌مانده در گوشی را هم در پوشه‌های موضوعی خاصی دسته‌بندی کنید، به‌عنوان‌مثال اپ شبکه‌های اجتماعی در یک پوشه، اپ مربوط به شغلتان در پوشه‌ای دیگر، اپ های مطالعاتی همچون فیدیبو یا google doc در یکجا و الی‌آخر؛ بنابراین:

7. یک نفر، یک کانال یا صفحه و دیگر هیچ!

8. اپ های بدون استفاده را در کمال خونسردی و البته متانت! حذف کنید.

9. به سروشکل اپ‌هایتان نظم دهید، چطور؟ مثلاً در موضوعات خاصی دسته‌بندی‌شان کنید.

ببینید دوستان، این خیال را که تمام نیازهای زندگی و روزمره‌تان باید از گوشی‌تان تأمین شود، به دور بیندازید. نمی‌شود، نمی‌شود و بازهم می‌گویم نمی‌شود. می‌توانید بلیت هواپیما و قطار و اتوبوس را از طریق رفتن به سایتشان تهیه کرد، نیازی به نصب اپلیکشین نیست؛ اصلاً مگر چند بار در ماه نیاز به خرید بلیت پیدا می‌کنید! همین‌طور در مورد خرید بلیت تئاتر یا سینما، موارد خاصی مثل تخفیف در صورت نصب اپ را می‌توان استثنا کرد، البته در همین مورد هم از من می‌شنوید بعدِ استفاده از تخفیف، اپ را حذف کنید و مسلماً بازهم در کمال خونسردی و البته متانت!

مسلماً اپلیکیشن‌های گوشی برای کارهای روزمره بسیار موردنیاز هست، ولی این نوع کاربری ما هست که می‌تواند این مهم را عملی سازد. به‌عنوان نمونه نصب و استفاده از اپ هایی مثل google keep می‌تواند به انجام کارها، یادآوری قرارها و یادداشت‌های هرازگاهی کمک‌مان کند. البته یادتان نرود تنها یکی از همین نوع اپ ها برایتان کافی است، وجود چندین اپ مربوط به یادداشت‌برداری و یادآوری کارها اصلاً به معنای انجام آن کار نبوده و نیست.

بنابراین:

10. گوشی همه‌چیز نیست، نگاهی به اطرافتان هم بیندازید.

11. تا وقتی‌که مراجعه به سایت هست، چه اصراری به نصب اپلیکیشن!

12. نظم بخشیدن به انجام کارها با اپ‌هایی چون google keep.

بدون شک موافقید که لذت وب گردی در سیستم‌های رومیزی با مانیتورهای بزرگ‌تر مثل لپ‌تاپ و پی‌سی‌ها چندین برابر تلفن‌های همراه هست، درواقع کارکرد تلفن‌های همراه درزمینه‌ی وب گردی انحصارطلبی محض هست؛ ساخت یک اپلیکیشن خوش‌رنگ و لعاب، جذب مخاطبین و بستن درِ پشتی به جهت عدم خروجتان از آن اپلیکیشن. دیگر شما هستید و آن اَپ برای تمام نیازهایی که می‌توان متصور شد؛ بنابراین حتماً همین حالا بروید لپ‌تاپ یا پی سی را روشن کنید، به همین وبلاگ سر بزنید، ببینید لذت خواندنش بیشتر از موبایل هست یا نه!

13. کتاب را کاغذی بخوانید، مجله را کاغذی بخوانید، روزنامه را کاغذی بخوانید. همین!

نکته‌ی بالایی را خواندید؟ منظورم مورد شماره‌ی 13 بود. بسیار پیش‌آمده که تبلیغات جای حقایق را می‌گیرند بدون آن‌که بدانیم یا لحظه‌ای درنگ کنیم، از این نمونه هست تبلیغات پیرامون کتاب‌خوانی الکترونیکی و به دور افکندن کاغذها به بهانه‌ی حفظ محیط‌زیست. پیدا کردن حقیقت امر را می‌توانید با جست‌وجویی ساده انجام دهید، می‌توانید خودتان ملاحظه کنید فناوری‌های نوین در بازیافت و ساخت کاغذ؛ و در مقابلش استفاده از انرژی‌هایی چون برق و مواد پلاستیکی یا آلیاژهای به کار گرفته‌شده برای ساخت انواع کتاب‌خوان‌های الکترونیکی و همین‌طور میزان انرژی که به هنگام خواندن کتاب درگوشی، تبلت یا لپ‌تاپ و پی سی مصرف می‌شود. کدام بیش از دیگری مضر به حال محیط زیست است؟!

جدای از این حساب‌وکتاب‌ها و چرتکه انداختن‌ها، اصلاً مگر می‌شود لذت لمس و استشمام بوی کاغذ، هیجان دست کشیدن روی جلد کتاب نو و گذاشتن نشان لای کتاب را به‌راحتی جایگزین کرد؟ مگر می‌شود به همین راحتی حاشیه‌نویسی‌ها، خط کشیدن‌ها، گذاشتن برگ، گل یا عکسی قدیمی لای کتاب را فراموش کرد؟ خواندن تیتر روزنامه و ورق‌ورق کردنشان برای پیدا کردن مطلب مربوطه، جدا کردن برگه‌ی جدول و هیجان پر کردنش با پرسیدن‌های گاه‌وبی‌گاه از اهالی خانه را مگر می‌شود به همین راحتی کناری گذاشت؟

پس دوباره همان مورد 13:

«کتاب را کاغذی بخوانید، مجله را کاغذی بخوانید، روزنامه را کاغذی بخوانید. همین!»

مورد مربوط به حذف کانال‌های تلگرامی مشابه یادتان هست؟ مورد مربوط به انتخاب یکی از چندین صفحه و کانال‌های مربوط به یک شخص یا خبرگزاری چه؟ خب حال همان کار را در مورد اپ‌های موجود درگوشی هم می‌توانید انجام دهید؛ بدین معنا که اپ هایی را که کارکرد مشابه دارند از گوشی حذف کنید، باور کنید داشتن یک اپ خبری کافی است، باور کنید داشتن یک اپ برای تاکسی اینترنتی کارتان را راه می‌اندازد، باور کنید اپ عکاسی پیش‌فرض درگوشی برایتان بهتر از هر اپ جایگزینی کار می‌کند، باور کنید بهترین ویرایشگرها در همان اینستاگرام موجود است.

در نتیجه:

14: حذف اپلیکیشن هایی با کاربری مشابه.

و در آخر اینکه سعی کنید در ساعات مشخصی از روز به‌هیچ‌عنوان از گوشی استفاده نکنید، برای این کار نیازی به نصب برنامه‌هایی که می‌تواند میزان استفاده از گوشی و اپ ها را به شما یادآوری کند، نیست. لزومی هم به قفل گذاشتن نیست، این فقط شمایید که می‌توانید به هنگام دیدن فوتبال از تلویزیون به گوشی دست نزنید؛ چطور؟ با دور کردن گوشی از خودتان؛ مثلاً انتقالش به اتاقی دیگر. باور کنید لذت دیدن فیلم و سریال چه با خانواده یا دوستان و چه به‌تنهایی، بدون گوشی به‌مراتب بالاتر و بیشتر است. همین‌طور در مواقعی چون صرف غذا، رفتن به سینما، تئاتر، کنسرت، ورزشگاه، و البته رختخواب گرم‌ونرم!

بنابراین:

15. اجازه‌ی دستبرد زدن به اوقات خوشتان را به اپ های جورواجور گوشی‌تان ندهید.

شما باارزش‌تر از آن هستید که زندانی ساخته‌ی دست خودتان باشید.

...

«حسن علیزاده»

برگرفته شده از shiil.blog.ir



اینستاگرامتوییترتلگراماعتیاد به موبایلاعتیاد به شبکه های اجتماعی
مدرس دانشگاه، دکترای حقوق بین‌الملل، نویسنده و داستان‌نویس | politicul.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید