شیما صداقت
شیما صداقت
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

فرهنگی| روی قبرم بنویسید انقدر کتاب خرید که از گرسنگی مُرد!

حدودا یک ماه پیش بود که با دوستام رفتیم نمایشگاه کتاب اصفهان. یکی از دوستام برخلاف من هیچ کتابی نخرید. فقط موقع خداحافظی یکی از کتاب های منو امانت گرفت. این موضوع باعث تعجب من شد. چون میدونستم که دوستم یه کتابخون حرفه ایه و هیچ هفته ای رو بدون خوندن کتاب سَر نمیکنه. وقتی ازش در این باره پرسیدم، جواب داد که من فقط یه جلد کتاب دارم!

من فقط یه کتاب دارم که اونم تا حالا نخوندم.

+ چرا؟!

چون وقتی کتاب قرض می گیرم، میدونم که تا یه مدت محدود دارمش و سعی میکنم هر چه سریع تر بخونمش اما کتاب خودم تا آخر عمر پیش خودمه!

این طرز دید دقیقا مخالف نگاه من و خواهرم بود. ما (مخصوصا من که استقلال مالی بیشتری دارم) عقیده داریم هر کتابی که ارزشمنده باید حتما یه نسخه ش تو کتابخونه ی ما باشه! همین طرز تفکر گاهی باعث میشد دوران دانشجویی پول کم بیارم و مجبور بشم از خرج های دیگه م که شاید مهم تر از کتاب خریدن بود بزنم. این اتفاق در حالی می افتاد که من حتی یه بار هم به کتابخونه ی خوابگاهمون سر نزدم!

موضوع اینه که تو کتاب خریدن تا کجا باید پیش بریم؟ آیا هر کتابی ارزش خوندن یا خریدن داره؟!

این سوال اواخر دوران کارشناسیم برام مطرح شد. وقتی که میخواستم با خوابگاه وداع کنم و یهویی مواجه شدم با یه کوه کتاب که به خودم صد هزار بار قول خوندنشون رو داده بودم. خیلی از اون کتاب ها رو یه مقطع خاصی با توجه به روحیات یا نیاز ها و پرسش هایی که داشتم خریده بودم و الان اون دغدغه ها دیگه برام مطرح نبود. بدبختی این بود که باید 300 کیلومتر کتابامو با تاکسی و اتوبوس و مترو کشون کشون میبردم تا به خونه برسم! اینجا بود که به گزاره «هر کتابی ارزش خوندن/خریدن داره» شک کردم.

من وقتی اولین بار رفتم نمایشگاه کتاب تهران :|
من وقتی اولین بار رفتم نمایشگاه کتاب تهران :|


آیا هر کتابی ارزش خوندن داره؟

پاسخ این سوال کار من نیست. تو عمرم خیلی کتاب خوندم که بعدها از وقتی که روش گذاشتم پشیمون شدم. (ملت عشق و بیشعوری و این کتابای لوس تینیجری که جدیدا مد شدند :||) اما بعضی وقتا به خودم میگم شاید دانش من برای درک اون کتاب محدود بوده. مثل خیاری که من از تَه گازش زده باشم.

حل کردن این مشکل خیلی آسونه. هرچند سلیقه ها و پیش زمینه ها با هم متفاوته و این باعث میشه نشه زیاد به نظرات و دیدگاه ها یا آمار فروش یه کتاب اعتماد کرد... ولی با یه کارت عضویت کتابخونه (فکر کنم هزینه ش 7 تومن باشه) میشه لااقل خسارت های مالی رو به حداقل رسوند. البته این راه حل فقط در مورد کتابای عمومی جواب میده و در مورد کتابای خاص یا اختصاصی پیشنهادم به شما کتاب های الکترونیکیه.

یه فاکتور دیگه هم که باید بررسی بشه زمانه. یکی از کتاب هایی که خییییییییییلی دلم میخواست بخونم کتاب «پس از بیست سال» از سلمان کدیوره اما وقتی حجمشو دیدم و با توجه به محتوای داستانیی که داشت منصرف شدم. اولا تو مقطعی از زندگیم نیستم که بتونم انقدر زمان بذارم. دوما میدونم داستان اونقدر ادبی نیست و یه رمان تاریخیه که قراره یه پیام منتقل کنه که این پیام رو از محتواهای کوتاه تری هم میتونم به دستش بیارم. یا مثلا کلیدر. جلد اولشو تو دو روز تموم کردم و دهنم از این همه هنرمندی و زیبایی و ظرافت باز مونده بود اما ترجیح دادم برم تو ویکیپدیا ببینم که تهش چی میشه?و از خوندن ادامه ی کتاب منصرف شدم.

پس اگه بخوام به صورت خلاصه و در حد خودم به این سوال جواب بدم باید بگم که بسته به سطح دانش، زمان و حوزه ی علاقه ی شما ممکنه خیلی از کتابا ارزش خوندن نداشته باشه. البته در کنارش معتقدم آدم نباید خودشو منحصر به یه سری موضوع خاص کنه و ذهنش رو بسته نگه داره.

آیا هر کتابی ارزش خریدن داره؟

پاسخ من یه «نه» خیلی قاطع و خیلی پررنگه! هرچند بعضی از جلد ها یا آمار فروش یه کتاب یا تخفیف های 50درصدی یا رایانه هایی که دولت میده ممکنه وسوسه انگیز باشه اما حجم زیاد کتاب های خاک گرفته میتونه حرف منو تایید کنه که هر کتابی ارزش خریدن نداره.


پس چه کتابایی رو بخریم بهتره؟ من خودم مدت طولانییه به خودم قول دادم دیگه کتاب داستانی نخرم. هر چند کافکا در کرانه، همه چیز همه چیز، خورشید هم یک ستاره است، و من دوستت دارم و... از زیر دستم در رفته اما بازم دارم نهایت تلاشمو میکنم!

کتاب های داستانی، کتاب هایی هستند که با یه بار یا دوبار خوندن شما متوجه محتواش میشید و شاید 100 سال بعد بخواین بهش رجوع کنید! بنابراین به نظر من ارزش خریدن ندارن.

کتاب هایی ارزش خریدن دارن که شما موقع خوندن یه مداد برداری و زیرش خط بکشی. در طول یک سال چندین بار بهش مراجعه کنی و محتواش به اندازه ای معتبر باشه که با یه سرچ ساده نشه تو سایت های زرد پیداش کرد.

البته یه استثنا هم وجود داره و اونم کتابای درسیه. اگه فکر میکنید یه کتاب درسی ممکنه بیشتر از 2 ترم به دردتون بخوره شاید بهتر باشه سر کیسه رو شل کنید.? (تجربه شخصی: بهترین منبع برای یادگرفتن دروس مهندسی کامپیوتر، مخصوصا برنامه نویسی، اینترنته نه کتاب.)

همچنین پیشنهادم اینه که از این به بعد تو پست های معرفی کتاب به این موضوع اشاره کنیم که آیا کتاب مورد نظر ارزش خریدن داره یا نه...

در پایان، اگه شما هم فرمول یا راه حل خاصی برای مدیریت خرج های کتابی دارید، خوشحال میشم واسم کامنتشون کنید.



معرفی کتابمدیریت مخارجفرهنگیبی پولی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید