یک قلاب خوب، توجه مخاطب را جلب میکند، اما پیام شما را نمیرساند. ما برای رساندن پیاممان به بیش از این نیاز داریم. تاثیر محتوا بر برندسازی و رشد کسبوکار، غیر قابل انکار است. ممکن است خیلی از ما چندین کانال محتوایی داشته باشیم، اما مادر همه محتواها، محتوای متنی است. حتی برای تولید محتوا از جنسهای دیگر، مانند صوتی و ویدیویی هم در ابتدا باید متن آن را آماده کنیم. البته این مورد، موضوع بحث امروز ما نیست. تمرکز ما در این مطلب بر متن است.
نوشتن محتوای خوب میتواند سخت باشد. محتوایی که توجه کاربر را به خود جلب کند، او را تا انتها با خود همراه کند و در نهایت بتواند آن مخاطب را به اقدامی وادارد. آن اقدام میتواند خرید محصول، دادن اطلاعات یا صرفا تعامل باشد.
در این مطلب قرار است 5 نکته ساده ولی کاربردی را با هم یاد بگیریم. این نکات میتوانند به بهبود محتواهایی که تولید میکنیم، کمک زیادی کنند. فرقی نمیکند مقالهای برای وبسایت مینویسید یا مطلبی برای ویرگول یا حتی کپشن اینستاگرام؛ در نهایت برای هر مجرایی که مینویسید، نکات پیشرو میتواند به کمکتان بیاید.
حتما برای شما هم پیش آمده که برای اولین بار راجع به یک موضوع سرچ کردهاید و با مقالاتی روبرو شدید که پر از کلمات تخصصی و نامفهوم است. من که در لحظه متوجه میشوم این مقاله کمکی به من نمیکند و صفحه را ترک میکنم. شما چطور؟
حقیقت این است که استفاده از کلمات سخت و پیچیده شما را متخصص نشان نمیدهد. این کار بهراحتی هرچه تمامتر، آن دسته از مخاطبانی که با این اصطلاحات آشنایی ندارند را از شما و خدماتتان دور میکند. ساده نگه داشتن متن، راز نوشتن یک محتوای خوب است. بهترین راه برای توضیح متنهای تخصصی و پیچیده این است که آنها را ساده سازی کنید؛ انگار که مجبورید به یک کودک آن را یاد دهید. به این ترتیب، مخاطبانتان بهتر حرف شما را درک میکنند و به شما به عنوان یک منبع معتبر، اعتماد میکنند.
اگر من همه این متن را بدون هیچ فاصله و اسپیسی مینوشتم، چقدر ممکن بود که تا آخرش پای حرف من بمانید؟ نکتهای که ممکن است خیلی اوقات فراموش کنیم، اهمیت خوانایی متن است. متن ما نباید چشم مخاطب را خسته کند.
هیچوقت نباید این را فراموش کنیم که پاراگرافهای بزرگ فقط چشم مخاطب را خسته میکند. . این موضوع برای متن اسلایدهای یک پست، استوری، کپشن یا مطالب وبسایت هم صادق است. خطهای طولانی و پشت سر هم، فقط مخاطب را از خواندن متن منصرف میکند. بخصوص در دنیای امروز که اکثر کاربران از موبایل خود حتی برای مطالعه کتاب هم استفاده میکنند. جملات را کوتاه و هدفمند انتخاب کنید و فضای بین پاراگرافها را فراموش نکنید.
در پروسه تولید محتوا نداشتن ایده خیلی طبیعی است. همه ما زمانهایی را در زندگی تجربه کردیم که به بنبست محتوایی خوردیم و فکر کردیم که تمام ایدههای جهان را اجرایی کردیم و حالا ایدهها تمام شدهاند. هیچ چیز به ذهن ما نمیرسد و پریشان و بیحوصله فقط به ذهن خود فشار میآوریم؛ فشاری بیحاصل. واقعا آن لحظهای که ذهن ما خالی از هر ایدهای است باید چکار کنیم؟ بیایید از تجربه خودم برایتان بگویم.
بهترین اقدام در این لحظات ملالآور، دریافت ورودی خوب است. زمان بنبست ایده، باید برویم بهسراغ کتابها، افراد و محتواهایی که برای ما الهامبخش هستند. حقیقتی که شاید کسی به شما نگفته باشد، این است که کیفیت محتواهای خروجی شما، کاملا به کیفیت محتواهایی که دنبال میکنید، وابسته است. اگر خوراک خوب به ذهنتان بدهید، خروجی باکیفیتی هم خواهید داشت.
نکته خیلی مهمی که کمتر دیدهام رعایت شود، ذکر منبع است. قبل از هر چیز، مهم است که بدانید به عنوان نویسنده و تولیدکننده محتوا، باید هر منبعی را که بررسی میکنید، هر نکته مهم، هر موضوع الهام بخش را یادداشت کنید. بعدها میتوانید درباره آن موضوعات از دیدگاه خودتان بنویسید (البته این تا حدی به بخش قبلی و موضوع الهام گرفتن هم برمیگردد).
در همین راستا، هرچیزی را که بتوانید در محتواهای خود به آنها ارجاع دهید، یادداشت کنید. نقل قول، نکتهای از یک کتاب، حرفی از دوستی شناخته شده، تکنیکی از استاد، هر چیزی میتواند به جذابتر شدن متن کمک کند. در نهایت فراموش نکنید که ارجاع دادن به منابع معتبر، همیشه اعتبار محتوای شما را افزایش میدهد.
بسیاری از نویسندگان بزرگ دنیا، میان صحبتهایشان به این موضوع اشاره کردهاند که درخشانترین ایدهها حین نوشتن یک ایده دیگر به ذهنشان رسیده است. واقعیت انکار نشدنی این است که خیلی اوقات ایدهها در دل نوشتن جاری میشوند. اگر شما هم مدام درحال نوشتن و تولید محتوا باشید، حتما متوجه شدهاید که هنگام نوشتن ایدههای بهتر و بیشتری به ذهنتان خطور میکند؛ پس هرگز قدرت نوشتن را دست کم نگیرید. هرچقدر بیشتر بنویسید، ایدههای بهتری هم به ذهنتان میرسد.
در نهایت باید بدانیم، هرجای مسیر ایستادهایم، حتی اگر احساس میکنیم که آنقدر نوشتههایمان خوب نیستند، نوشتن و انتشار آن بهتر از ننوشتن است. همانطور که ریچارد باخ میگوید:
یک نویسنده حرفهای، نویسنده آماتوری است که انصراف نداده است.
من شیماام. اگه این نوشته رو دوست داشتید من رو دنبال کنید، از این به بعد مطلبهای بیشتری براتون میگذارم.