ویرگول
ورودثبت نام
Shina☁️
Shina☁️
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

وقتی به تو فکر می کنم، ماه را تماشا می کنم

اگر دم مرگ از من بپرسند:زندگی ات چگونه گذشت؟

تنها جواب من با خیال است من سال های زیادی را با خیال تو زندگی کردم

درست نمی دانم زنده بودم که به یادت باشم یا به یادت بودم که زنده باشم افسوس که تنها سهم من در این جهان از تو خیال بود و بس

وقتی به تو فکر می کنم ماه را تماشا می کنم و عجیب تو شبیه ماه هستی زیبا،دور،درخشان و شبیه رویا

در تمام مدتی که به تو فکر میکنم قلبم گوشه ای کز می کند نمی شود اسم این احساس را عشق گذاشت عشق کلمه زیادی است برای من تو اشتیاق بودی عشق نبودی عشق وقتی ای که قلب معشوق هم برای تو بتپد اما ماه که قلبی ندارد که برای من بتپد درست نمی گویم ماه من

سال ها بعد در کهنسالی اگر از من بپرسند:جوانی ات چگونه گذشت ؟ نیازی به زیاد فکر کردن نیست

در تاریکی زندگی کردم که بتوانم ماه هم را در اسمان ببینم و وقتی که ماه را تماشا می کردم به تو فکر میکردم و تنها ارزوی من این بود که مرا در اغوش بگیری مرا در اغوش بگیر چون من خیلی وقت است که شکسته ام

شکست عشقیعشق واقعیعشقماه تماشاماه
Summertime sadness
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید