چطوری مهندس ؟
اولین باری که این واژه رو البته به معنی واقعی خود کلمه، نه جهت تیکه یا اسم اشاره برای جلب توجه مخاطب یا صرفاً جهت احوال پرسی، شنیدم از بابام بود.
دختر کوچولوش که تا همین چند ماه پیش تنها سوار مترو هم نشده بود، حالا خودش بلند شده رفته دانشگاه و بدون اینکه حتی یدونه از کلاساش تشکیل بشه به حالت پنچر برگشته بود خونه
یعنی خواستم بدونید چقدر مشتاق علمآموزی بودم، البته از ترمهای بعد فهمیدم یه دانشجو اصیل هیچوقت قبل حذف و اضافه پا نمیشه بره دانشگاه (تازه یه بار ترم اول گواهی پزشکی بردم واسه غیبت تک جلسهایم)
خلاصه وقتی بابام بهم گفت چطوری مهندس، بعد از شنیدن این جمله احساس کردم من باید دروازههای علم رو شکاف بدم تا لایق این واژه باشم
جونم براتون بگه که جوگیر جوگیر رفتم هرچی انجمن علمی و غیر علمی بود عضو شدم البته بماند که طول عمر جوم به یک ترمم نرسید و دروازههای علم همونجا درش کاهگل گرفته شد !
اصلاً دوست ندارم ژست روشن فکری بگیرم، چون اینجوری انگار پشت کردم به اسم نوشتههام
پس اعتراف میکنم تو تمام سالهای دانشجوییم کیف میکردم یکی ازم بپرسه چی میخونی ؟
منم انگار که دارم آپولو هوا میکنم بگم
مهندسی نفت (نکشیمون مهندس)
الان به خودم و دوستام که نگاه میکنم تقریبا هممون داریم تو یه حوزه کاملاً بی ربط از رشتمون فعالیت میکنیم و اون دوستامونم که به واسطه تلاش و همت شبانه روزیشون (شما بخون بند پ) وارد این حوزه شدن خیلی کماند
ولی روزی که وارد این رشته شدیم یه امیدی داشتیم
پس روز مهندس رو به تمام کسانی که چه اسماً چه رسماً مهندساند تبریک میگم
حتی به غلط !
#دنیای_معمولی_شیرین