قطعا این روزها به واسطه دسترسی بیشتر به اطلاعات با حوزه های بیشتری از کسب و کارها آشنا شده اید و شاید برای شما هم این سئوال مطرح شده باشه که با این حجم از اطلاعات که به سمت شما روانه میشه باید چه کرد و به چه شکل باید اونها رو در مسیری که قراره در اون زمینه فعالیت کنید به کار بست؟
قطعا مدیریت این حجم از اطلاعات رسیده از کانال های متعدد، کار آسونی نیست، اما شدنی است. شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از منابع فوران اطلاعات می تونه بهترین جا برای فیلترینگ ناخالصی اطلاعاتی باشه که داره مثل یه سیل به سمت ما میاد. عملا هر لایک و هر بازدید در این شبکه های اجتماعی این پیام رو به پلتفرم های شبکه های اجتماعی میرسونه که علائق و سلایق شما چیه.پس نحوه برخورد شما با هر پستی که در شبکه های اجتماعی باهاش مواجه میشین باعث میشه که خبرهای اون حوزه بیشتر از هر زمان دیگه ای برای شما بولد بشه.
برای شما هم قطعا این اتفاق افتاده که هر از چندگاهی فروشگاه های آفلاین و آنلاینی که شما به دلایلی از اونها و یا از رقبای اونها خرید کردید شما رو به صورت هوشمندانه رصد می کنند و در مواقع مختلف شما رو به خرید محصولات و خدمات خودشون تشویق می کنند.این حجم از هوشمندی در فضای کسب و کارهای امروزی رو چطور میشه ارزیابی کرد؟
امروزه برای دسترسی به اطلاعات مشتریان و بررسی و تحلیل رفتار اونها میلیاردها دلار هزینه میشه تا مشتریان وفادار رو حفظ کنند و مشتریان جدید رو به سیستم و چرخه فروش اضافه کنند. اطلاعات مشتریان دیگه محدود به نام و نام خانوادگی و در نهایت شماره تماس و ایمیل اونها نیست. امروز این علایق و رفتار مشتری است که به عنوان اطلاعات مشتری برای برندها و صاحبان کسب و کار ارزشمند و پول ساز است و در دنیای پر رقابت امروز حتی دسترسی به این اطلاعات نیز به عنوان برگ برنده برای مجموعه های سرمایه گذاری تلقی نمی شود و این تحلیل اطلاعات و همسو کردن اطلاعات با خدمات و محصولات مشتریان کسب و کارها است که از آنها یک برنده واقعی در دنیای کسب و کار امروز می سازد.
در روزهایی که تعداد رقبا در حوزه های مختلف به شدت در حال گسترش است داشتن ابزارهایی که از شما و پتانسیل های مجموعه شما مزیت رقابتی بسازد کار آسانی نیست و در صورتی که نتوانید به ابزاری همچون تحلیل اطلاعات دسترسی پیدا کنید از رقبای هوشمند و سختکوش خود در آینده ای نه چندان دور به شدت عقب خواهید ماند.