ویرگول
ورودثبت نام
سینا بنان
سینا بنان
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

#همه_اشتباهات_مدیران_من : موریانه رفیق و فامیل بازی



بعضی فکر می کنن بهترین دوست ها رو می شه تو محیط کار پیدا کرد. بعضی هم تمایل دارن با دوست هاشون کار کنن. هیچ کدام از این ها به ظاهر بد نیست. میشه دوست های خوبی تو محیط کار پیدا کرد، یا با دوست های خوب همکار شد اما نتیجه همیشه خوب نیست.

زمانی که دوست شدن با همکارا و همکار شدن با دوست ها، شایسته سالاری رو تو یک سازمان از بین ببره، به خوبی درک می کنید میتونه، چه افتضاحاتی که بالا نمیاره. تو این شرایط باید فاتحه خیلی چیزها رو خوند که از جمله اون ها آخر و عاقبت سازمان، بهره وری بیشتر سازمان و توسعه کاره. حالا اوضاع چه زمانی بدتر می شه؟

زمانی که مدیر یک سازمان فکر کنه چقدر خوبه که با دوستاش کار کنه و محیط رفاقتی رو که تو دانشگاه، دربند و سونا شکل گرفته، وارد سازمان کنه. هیچ تردیدی نکنید که اگر یک مدیر با این دست فرمون ادامه بده که دوستی ها بشن اولویت و شایسته سالاری بره قعر جدول، اون سازمان نابود می شه. شاید یه فیزیکی ازش باقی بمونه اما وقتی ذره بین روش بندازین، می بینین تمایلات آقای مدیر به رفیق بازی، مثل موریانه ستون های سازمان رو خورده.

حالا وضع زمانی به غایت خراب میشه که مدیر فامیل ها و بستگانش رو وارد سازمانه کنه و بهشون پست و مقام بده. این وضعیت آشناییه که تو بیشتر شرکت های دولتی ایران و شرکت های خصوصی دیده می شه و یک فاجعه و فساد بزرگه. تو کشورهایی که بالاترین سلامت اقتصادی رو ثبت کردن، استخدام بستگان و فامیل جرم محسوب می شه و اگر مدیری چنین کاری رو انجام بده، برکنار و محاکمه میشه.

چرا این میزان حساسیت به کار کردن با بستگان و در مرحله بعد دوستان وجود داره؟

کور شدن و ندیدن حق

تصور کنین مدیر یک شرکت هستین و کلی دوست و آشنا و فامیل هم استخدام کردین. بین یکی از بستگان شما و یکی دیگه از کارکنان اختلافی پیش میاد. چند درصد احتمال داره شما حق رو به بستگان خودتون ندین و از چیزی که درسته حمایت کنین؟ کمتر مدیر ایرانی که تو کار رفیق بازی و فامیل بازیه، انصاف به خرج می ده و حق رو در نظر می گیره. فاجعه چه زمانی عمیق تر می شه؟ زمانی که بستگان درجه یک مدیر مثل خواهر و برادر و در شرایط بدتر، داماد و پسر یا عروس و دختر تو سازمان باشن. این مدیر فک می کنه سازمانی که مدیرشه یک سفره ای که اینا همه سرش نشستن و اگه کسی بخواد دست این ها رو از سفره کوتاه کنه، باید دست خودش رو قلم کنه.

دامن زدن به فرهنگ چاپلوسی

یک بار خیلی کامل درباره چاپلوسی حرف زدیم که چطور می تونه یک مدیر رو زمین بزنه. حالا تصور کنید این مدیری که عاشق چاپلوسیه و سواستفاده چی ها هم فهمیدن و خیلی سره کارش گذاشتن، چهارتا از فامیل هاش رو استخدام کرده. حتی اگر اون مدیر امتیاز خاصی هم به فامیلاش نده، دوباره گروه چاپلوس هاست که به حرکت در میاد و تلاش می کنه هرچیزی رو متناسب با خواست و تمایل فامیل مدیر تنظیم کنه. اینطوری اگر کسی بدون پارتی و فامیل بازی وارد سازمان بشه، یا تو رده هایی مثل خدمات کار کنه، کلاهش پس معرکه است. چون اگر کوچکترین کاری کنه که برخلاف نظر فامیل مدیر و چاپلوس هاشه، باید از سازمان جمع کنه و بره. حتی تو شرایطی که واقعا کاری برخلاف نظر مدیر و فامیل هاش هم نکرده. چنین بدنه ای تو هر سازمانی، کار رو به جاهای باریک می کشونه.

ظلم به خود فامیل

ممکنه فامیل یک مدیر باشین و جایی استخدام شده باشین. ممکنه یک نیروی ارزش آفرین و ارزنده باشین که کلی تلاش می کنه. فامیل مدیر می تونه همونی باشه که صبح ها زودتر از همه میاد، شب ها دیرتر از همه می ره، همه وقتش رو تو محل کار به کار اختصاص می ده و شرکت رو جلو می بره. اما این ارزش ها ممکنه موقع ارزیابی عادلانه اون فرد، در نظر گرفته نشه. همیشه یک شبهه ای وجود داره که فامیل مدیر با اتکا به روابطشه که پیشرفتی کرده و اینطوری ارزش هاش کمتر دیده می شه.

خطر از بین رفتن دوستی ها

خیلی ها فکر می کنن فامیل ها و دوست هاشون رو خیلی خوب می شناسن و این دوست ها و فامیل ها مثل خودشون باانصاف و حق طلبن. اما بارها ثابت شده آدم ها پیچیده تر از اونی هستن که ما فکر می کنیم. خیلی ها روابط دوستی شون رو بر پایه خطوط قرمزی مثل دست نکشیدن از ارزش هاشون تعریف می کنن اما دوست ها لزوما چنین تعریف ندارن و پاش که بیفته، به خاطر اختلاف های کاری می تونن به بدترین دشمن ها تبدیل بشن. کار کردن با دوست ها و فامیل ها این خطر رو داره که روابط خانوادگی و دوستی های چندساله رو از دست بدین.

ممکنه الان به ده ها نمونه اشاره کنین که مدیرها با دوست ها و فامیل هاشون کار کردن و موفق بودن. باشه. مشکلی نیست. استثنائاتی وجود داره. اما باید دید وضعیت اون سازمان ها چطور بوده و الان چطوره؟ آیا سازمان پیشرفتی کرده؟ آیا نیروهای خوب جذب کرده یا متخصص هاش رو از دست داده؟ اون سازمان الان کجای معادلات اقتصادیه؟ کارش رو توسعه داده یا پسرفت کرده؟ جواب این سوال ها روشن می کنه آیا اون آدم ها واقعا مهارت های کار کردن با دوست و رفیق و فامیل رو داشتن یا خیر؟ آیا هیچ حقی از کسی تو شرکت هاشون از بین نرفته یا رفته؟

تجربه من می گه تو بیشتر سازمان هایی که نزدیکان و فامیل های مدیر هم توش استخدام شدن، به ویژه سازمان های دولتی که هیچ نظارت درستی روشون وجود نداره، فروپاشی و به بن بست رسیدن حتمیه. باز هم می گم، شاید یه فیزیکی از سازمان مونده باشه اما وقتی دقیق بشین می بینین، موریانه همه چیز سازمان رو خورده.

مدیریترفیق بازی مدیرانشایسته سالاریفامیل مدیراشتباهات مدیریت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید