dot
dot
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

ری‌را کوچولو، بخشیدمت

زندگی در گذشته یعنی مدام خاطرات قدیمی (معمولا منفی) رو به خودت یادآوری کنی. از انجام یه‌سری کارها پشیمون و از انجام ندادن یه‌سری کارها حسرت بخوری.

خب این واضحه که موندن توی گذشته کار درستی نیست. اما از نظر من این کار از نادرست بودن گذشته؛ درگیر گذشته بودن یه کار غیرانسانیه.

تو قبلا یه کار خجالت‌آور انجام دادی و الان با خودت می‌گی: «وای من چقدر احمق بودم! اون زمان چی توی فکر می‌گذشت؟! چقدر ضایع رفتار کردم و ..» اینا دیگه. تازه این خیلی مودبانه‌ش بود.

به نظرم این یه توهین بزرگ به خود طرف حساب می‌شه.

اون کاری که تو اون‌موقع انجام دادی احتمالا بهترین انتخاب بوده و با توجه به دانش اون زمانت کاملا منطقی و درست بوده.

اگه از یه بچه‌ی کلاس اولی جدول ضرب بپرسی و اون جواب درست بهت نده حق نداری از دستش عصبانی بشی یا مسخره‌ش کنی؛ چون اون بچه هنوز جدول ضرب رو یاد نگرفته و اینکه نتونه جواب بده کاملا عادیه.

من هیچ‌وقت خود گذشته‌م رو تحقیر نمی‌کنم. دیگران به اندازه‌ی کافی بلدن مسخره کنن، می‌خوام حداقل از طرف خودم خیالم راحت باشه.

بهش فکر کن. همین الان، تو، که داری در زمان حال زندگی می‌کنی، داری توسط یه شخص بزرگ‌تر در زمان آینده سرزنش می‌شی. این‌طوری عملا کل زندگی‌ت داری سرزنش می‌شی. تو اصلی‌ترین آدم زندگی خودتی. بعد فکر کن مهم‌ترین آدم زندگی‌ت این‌طور تحقیرت و خُردت کنه. دردناکه. زیادی دردناکه...

هر چقدر هم ری‌را کوچولو کارهای احمقانه انجام داده باشه، من به عنوان بزرگ‌ترش باید ببخشمش.

پیشنهادم به بقیه هم همینه. حداقل این‌جوری آرامش روحی و روانی بیشتر داری. :)

من و ری‌رای کوچک در حال شرح مشکلاتمون
من و ری‌رای کوچک در حال شرح مشکلاتمون

4 تیر 1402


گذشتهبخشیدن
او نیست با خودش. او رفته با صدایش، اما خواندن نمی‌تواند...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید