ویرگول چیست؟
ورود ثبت نام
سینا شفیع‌زاده
سینا شفیع‌زاده

عاشق داستان

توسط ۱۷۳ نفر دنبال می‌شود ۳۳ نفر را دنبال می‌کند
پست‌ها لیست‌ها انتشارات‌
تاوان

تاوان

در زندگی تصمیم‌های به ظاهر ساده‌ای وجود دارند که گاهی دست‌وپنجه نرم کردن با یکی از آن‌ها می‌تواند دشوارترین پیش‌آمد یک روز باشد. همه چیز ..…

۱ ماه پیش خواندن ۴ دقیقه
برف، برف

برف، برف

آیدین از شورابیل برمی‌گشت، اورهان را دید که هنوز کلک‌اش کنده نشده بود. انگار می‌خواست خودش را با طناب در آب دار بزند. گفت: "آقا داداش پاشو

۵ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
مِهرچال

مِهرچال

‏اردیبهشتِ ده سال پیش، با گروه کوهنوردی همت شمیران رفته بودیم قله‌ی مهرچالِ لواسان رو صعود کنیم. برای اولین‌بار دختری که همیشه رنگ شال‌اش ر…

۸ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
مردم‌کُشی

مردم‌کُشی

‏با فرمان اشتباهش، کندو در مسیر سیلاب ساخته شد و اولین بارندگی زندگی را از زنبورها گرفت.

۹ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
فرودگاهِ مارکوپولو

فرودگاهِ مارکوپولو

‏اتوبوس لعنتی فرودگاه، بدون یک متر خطا، دقیقا جایی که لحظه اول وارد شده بودم پیاده‌ام کرد. در صف همان هواپیمایی با همان چمدان از همان مسیر؛

۹ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
بازتولیدِ خشم

بازتولیدِ خشم

‏در صحن دادگاه همه خیره به چشم‌های پُر از خشم و صبرِ مادرِ مقتول بودن. فرزندش قتلی غیر عمد کرده و تبرئه شده بود.

۹ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
لحظه‌یِ فروپاشی

لحظه‌یِ فروپاشی

‏مرد هیچ نداشت جز باج پمپ‌بنزین کنار خانه که بابت ترافیک پرداخت می‌شد. خبر تعطیلی‌اش آمد و ترس تمام وجود مرد را گرفت.

۹ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
فیزیولوژی ورایِ ایدئولوژی

فیزیولوژی ورایِ ایدئولوژی

‏مشاور اطمینان داد همه چیز در این اتاق می‌ماند. دختر با بغض گفت: اول عکسش را به درِ اتاقم زدم، گاهی در خیالم با او حرف می‌زدم

۹ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
لازم نیست کاری کنیم

لازم نیست کاری کنیم

‏فرصت نبود دانه‌دانه اعدامشان کنند. همه را چسباندن سینه‌ی دیوار و رگبار شروع شد. دست خواهرش را محکم‌تر فشرد و به ریش خودش خندید.

۹ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
نمازِ نماز

نمازِ نماز

‏صدای نماز نمازِ مامور قطار همه را بیدار کرد. تکلیف ما که مشخص بود اما پدر به آرامی دست از خوابِ شیرین کشید و رفت.

۹ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • ›