Skamed
Skamed
خواندن ۳ دقیقه·۹ روز پیش

‎⁨آدم بی‌نظم⁩

پرداخت مستقیم پیمان
پرداخت مستقیم پیمان


از وقتی که یادم میاد همیشه آدم بی‌نظم و بی‌برنامه‌ای بودم. نه این که بهش افتخار کنم یا به انتخاب خودم اینجوری باشم. می‌دونم چی فکر می‌کنید. احتمالا می‌گید که معلومه خودت انتخاب کردی و دست خودته. اما اجازه بدید حرفتون رو اصلاح کنم. قضیه اونقدر هم ساده نیست. همه چی که دست خود آدم نیست. نمی‌دونید که چه تمرین‌های متنوعی رو انجام دادم؛ از مدیتیشن و شرکت در دوره‌های مدیریت زمان و تنظیم برنامه گرفته تا تراپی رفتن، همه رو امتحان کردم. اما گویا من یه جوری خلق شدم که زمان با من سر دشمنی داشته باشه. خب اگه این همه تلاش کردم و نشد باز هم تقصیر منه؟ فکر نمی‌کنم. دیگه حوصله سرزنش کردن خودمو ندارم.

اما بذارید درباره این پرداخت مستقیم پیمان براتون بگم. آقا یه عالمه تراپی و خودشناسی و آموزشو تمرین و هزار کوفت و زهرمار دیگه به اندازه این پیمان به من کمک نکردن. همیشه خونوادم و مخصوصا همسرم سر پرداخت نکردن قبض‌ها و عقب افتادن قسط‌ها از دستم عاصی بودن. فکر می‌کنم که از بین تموم دعواهایی که با خانومم داشتم بیش تر از پنجاه درصدشون سر همین قضیه قبوض و قسط بوده. خب حالا قطعا متوجه شدید که الان رابطم با خانومم چقد بهتر شده. این پیمان چقد خوبه آقا. تنظیمش کردم همه چیو خودش به موقع پرداخت می‌کنه. دیگه لازم نیست همش پیامک‌های تهدید آمیز اداره برق و نمی‌دونم گاز و آب و مخابرات و بانک رو تحمل کنم. مشترک گرامی فلان و فلان. از دست این مشترک گرامی خستم دیگه. البته خب همیشه پیامک مشترک گرامی داری چیکار می‌کنی قسط ما رو ابا الفضلی پرداخت کن دهنمون رو سرویس کردی، دریافت کردم. الان وقتی پیامک مشترک گرامی برام میاد نوشته قسط شما یا قبض شما پرداخت شد.

یادمه یه بار از سر کار برمی‌گشتم. حالم اصلا خوب نبود. خیلی بی‌حال و خسته بودم. تو مقدمات سرماخوردگی به سر می‌بردم. خانومم هم یه لیست بلند خرید برام فرستاده بود. منم بهش گقته بودم که نمی‌تونم خرید کنم می‌خوام زودی برگردم خونه استراحت کنم. اونم پشت سر هم پیامک تهدیدآمیز می‌فرستاد که اگه خریدا رو بهم نرسونی نمی‌ذارم پاتو توی خونه بذاری. دیگه پشت فرمون که نشستم گوشی رو گذاشتم روی صندلی کنار دستم و راه افتادم. یهو به ترافیک خوردم. لامصب مگه تکون می‌خورد. گویا تصادف شده بود. حالا بازم می‌گید تقصیر منه که بی‌برنامم و کارهام نظم نداره؟ خب تصادف شده بود تو اتوبان دیگه. مگه دست من بود که دیر خونه برسم؟ تازه من می‌خواستم زود برسم و استراحت کنم. من هم عجب زندگی‌ای دارم. همینجوری هم پیامک پشت پیامک می‌اومد. منم به هوای این که خانومم باز داره تهدیدم می‌کنه گوشی رو برداشتم دیدم که همش پیامک‌های تاخیر پرداخت قسط بیمه ماشینمه و من بیشتر از چند روز بود که نادیدشون می‌گرفتم. رفتم اس ام اسو باز کردم و مفصل خوندمش در حالی که تو ترافیک بودم. متوجه شدم که در اصل نزدیک به یک ماهه که قسط رو پرداخت نکردم و تهدید کرده بودن که بیمه شخص ثاثلم رو لغو می‌کنن. یه همچین چیزی بود دیگه. خیلی خوب یادم نمیاد. اما جریمه هم شده بودم. خلاصه همون لحظه که خواستم اقدام به پرداخت کنم ترافیک روان شد و همه بوق بوقان شروع به حرکت کردن. دیگه فرصت نشد قسط رو پرداخت کنم. منم ترس برم داشته بود که بیمم رو لغو کردن باید حواسم باشه یهو نزنم به یکی بکشمش. چه خاکی تو سرم بریزم. خوشبختانه اتفاق بدی نیوفتاد و جون سالم به در بردم اون روز. اما تا خونه پراضطراب رانندگی کردم. ماشین رو گذاشتم تو پارکینگ و رفتم سمت خونه. برای خانومم داستان رو تعریف کردم که از خرید کردن معافم کنه. ولی به جاش حسابی دعوام کرد. واقعا تو من چی دید که باهام ازدواج کرد؟ به هر حال، قسط رو پرداخت کردم. ولی الانا دیگه پیمان حسابی کارم رو راه انداخته.

پرداخت_مستقیم_پیمان
Skamed User Interface Designer
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید