صالح خواجه دلویی
صالح خواجه دلویی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

مدیر بازاریابی محصول (PMM) کیست؟

یکی از دشواری های شغلی در مدیریت محصول و بازاریابی محصول این است که اکثر افراد - حتی گاهی خود این افراد حرفه ای - مطمئن نیستند که مسئولیت هایشان از کجا شروع و پایان می یابد و در کجا ممکن است با یکدیگر هم پوشانی داشته باشند. این چالش با این واقعیت همراه است که نقش مدیران محصول و مدیران بازاریابی محصول می تواند در شرکت ها و صنایع به طور قابل توجهی متفاوت باشد.

مدیر محصول و مدير بازاریابیِ محصول وظايف مختلف و در عین حال تا حدودی همپوشانی دارند. برخی از شرکت ها هر دو وظیفه را در یک نقش قرار می دهند و برخی دیگر آنها را جدا می کنند. بسته به شرایط، هر دو ممکن است خوب باشد. با این حال برخی از شرکت ها یا افراد درون سازمان ها نمی توانند این دو را از یکدیگر جدا کنند. اما مدیریت محصول برابر با بازاریابی محصول نیست.

مدير محصول

یک مدیر محصول نهایت مسئولیت را در قبال محصول دارد. مسئولیت های یک مدیر محصول اغلب شامل داشتن استراتژی محصول، تهیه و نگهداری نقشه راه محصول و انتقال نقشه راه به تیم توسعه برای اطمینان از ساخت محصول طبق برنامه است.
نقش مدیریت محصول، خلق محصولی مناسب است که در بازار موفق باشد و این شامل اولویت بندی نیازمندی ها و اجرای توسعه با کمک تیم فنی-مهندسی است.

مدير بازاريابي محصول

مسئولیت اصلی یک مدیر بازاریابی محصول، انتقال ارزش محصول به بازار است. مسئولیت های یک مدیر بازاریابی محصول می تواند شامل آموزش نیروی فروش در مورد نحوه فروش محصول، ایجاد مواد بازاریابی که ویژگی های محصول را بیان می کند و توسعه ابزارها و کمپین های بازاریابی برای جذب چشم اندازهای جدید و مشتری باشد.
نقش بازاریابی محصول، تعریف استراتژی برای بهینه سازی نتایج تجاری با توجه به قابلیت های محصول و پویایی بازار است. این شامل جمع آوری اطلاعات رقابتی، تعریف مسیر و چارچوب ورود به بازار، روش های ماندن و کسب جایگاه در بازار، تصمیمات قیمت گذاری و تدوین و اجرای برنامه های استراتژیک بازاریابی و تبلیغات محصول است.

اجازه ندهید که ابتکار عمل و خلاقيت از بین برود، زیرا نه مدیریت محصول و نه مديريت بازاریابی محصول مالک آنها نیستند.

در یک سازمان رو به جلو و رشد، مدیریت محصول و مديريت بازاریابی محصول از نزدیک با هم کار می کنند و مسئولیت های تکمیلی آنها کمک می کند تا یک محصول را از ابتدای جلسات اوليه استراتژی تا ورود و جايگاه يابي بازار، با نقص کمتر و شانس موفقيت بيشتري راهبري کنند.

من با گرافِ "تشریح تقسیم بندی (و همپوشانی)" بین این دو نقش (وظیفه) برخورد کردم که به اعتقاد من به طور کلی برای هر شرکت محصول محور قابل استفاده است.

توجه داشته باشید این گراف، برخی از مسئولیت های مدیریت محصول را که بطور واضح خارج از محدوده بازاریابی محصول هستند (فنی-مهندسی) شامل نمی شود.
توجه داشته باشید این گراف، برخی از مسئولیت های مدیریت محصول را که بطور واضح خارج از محدوده بازاریابی محصول هستند (فنی-مهندسی) شامل نمی شود.


این وظایف مشترک در میان مدیر محصول و مدیر بازاریابی محصول، نیاز به همکاری سنگین دارد. اما آیا این بدان معناست که این دو جایگاه و وظیفه باید لزوماً در یک نقش ترکیب شوند؟ نه دقیقا. مزایا و معایبی برای انجام این کار وجود دارد اما من به طور کلی ترجیح می دهم نقش و وظیفه ها را مستقل نگه دارم به چند دلیل عملی و تجربی:

  1. استخدام و توسعه مدیران خوب محصول به خودیِ خود و به اندازه کافی سخت است چه بسا که بخواهیم به دنبال فردی باشی که یک مدیر محصول خوب با مجموعه ای از مهارت های بازاریابی، برندسازی و تبلیغات محصول باشد و این امر تقریبا غیر ممکن است.
  2. هر فرد کمک می کند تا فرد دیگر در روابط تجاری صادق و رو به جلو باشد (هم افزایی). مدیریت محصول باید مطمئن شود که برنامه های توسعه محصول، نیازِ واقعی بازار و مشتریان را هدف قرار داده است و مدیریت بازاریابی محصول ملزم است تا درخصوص ظرفیت ها و توانمندی های تیم فنی-مهندسی واقع بین باشد.
  3. اگر شرکت و محصول (هاي) آن موفق شود، مدیریت زمان به سرعت به یک مسئله/چالش تبدیل می شود. اگر يک نفر هم نگاه به درون سازمان را داشته باشد (توسعه محصول با تيم فني-مهندسي) و هم نگاه به بيرون سازمان (بازار و مشتريان و مصرف کنندگان)؛ مجبور خواهيم بود تا از گوشه ها و زواياي مختلف کار بزنيم و همواره از نياز بازار عقب باشيم و فيچرها، امکانات و تجربه کاربري نامطلوبي را ارائه کنيم.

حضور يک مدير بازاريابي محصول در کنار مدير محصول در شرکت ها باعث مي شود تا "مرکز فرماندهيِ استراتژيک" يه شرکت محصول محورِ رو به رشد و تعالي به درستي شکل گيرد.

اگر یک نفر بخواهد همزمان وظایف یک مدیر محصول و یک مدیر بازاریابی محصول را انجام دهد، قطعا موفق نخواهد شد!! فقط بخشی از میزان کار آن شخص در اینجا آمده است:

  • جمع آوری کلیه اطلاعات بازار (تحقيق و تحليل)
  • کارکردن بر روي اطلاعات دقیق کاربر/مشتری/خریدار
  • توسعه استراتژی ها و ساختارهای قیمت گذاری محصول
  • تهیه و مدیریت نقشه راه محصول
  • مدیریت بک لاگ محصول
  • سنتز کلیه ورودی های ذینفعان داخلی و خارجی در مورد ویژگی ها و اولویت ها
  • انجام آنالیزهای برد/باخت
  • انجام تحقیقات رقابتی
  • پیاده سازی و سپس تجزیه و تحلیل نظرسنجی های مشتری
  • نظارت بر ایجاد ابزارهای فروش و بازاریابی
  • کار با تیم روابط عمومی (یا خارج از شرکت)
  • ایجاد و ارائه آموزش برای فروش و پشتیبانی
مشاور توسعه بازار و کسب و کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید