ویرگول
ورودثبت نام
smaeil.salary
smaeil.salary
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

سفر به‌خیر شاسب!

بازگشت/ احمد محمود
بازگشت/ احمد محمود



نوولای «بازگشت» سومین داستان از کتاب «دیدار» است که نزدیک به دویست صفحه دارد. ورودی داستان با شگفتی نظرگاه همراه است. گفتگوهای بیرونی و درونی داستان در هم می‌روند و بین گفتگوها خرمگسی وزوز می‌کند!

مکان شروع داستان داخل اتوبوس لکنته‌ای است که از استان فارس به سمت بوشهر و سپس به معشور(ماهشهر) می‌راند. شاسب، شخصیت کلیدی داستان است که در زمان کودتای 28 مرداد 1332 توسط ساواک زندانی شده و حالا پس از تحمل 5 سال حبس، قرار است با این اتوبوس به خوزستان برگردد.

او امید دارد که هنوز جوان است و می‌تواند عمر رفته را بازگرداند. بچسبد به کار و کمک‌خرج پدر و مادرش باشد. دلش می‌خواهد خرج تحصیل برادر کوچک‌تر را بدهد و رنج زندان را فراموش کند. اما وقتی به شهر و خانه‌اش برمی‌گردد همه‌چیز تغییر کرده. انگار او جای پنج سال، پنجاه سال در غار خوابیده است. کلی شرکت از زمین جوشیده، کنسرسیوم، اصل چار ترومن، سد دز، کی‌دی‌اس، کاستن جان‌براون و صد نوع بانک! از طرفی شاسب خودش را با شهر کودکی بیگانه می‌بیند و از سوی دیگر دچار عذابی درونی است که برای آن مبارزه‌ی سیاسی کرده و بهترین سال‌های عمرش را در زندان گذرانده است.

اما این بیگانگی تنها در شهر نمود ندارد. اعضای خانواده و دوستان صمیمی و حتی هم‌فکران شاسب هم مانند شهر تغییر کرده‌اند. دیگر کسی آرمان‌های سیاسی را به‌یاد نمی‌آورد. بانک‌ها و شرکت‌های خارجی آن‌قدر شغل و رفاه ایجاد کرده‌اند که کافی است شاسب زبان تر کند و مشغول به کار بشود. اما او احساس تنهایی می‌کند. وجدان او مانند یک شخصیت جداگانه در داستان حضور دارد و گفتگو می‌کند. او رنج می‌کشد و هیچ‌کس دردش را نمی‌فهمد.

شاید بتوان «شرافتِ قلم» را یک ویژگی برای داستان‌های احمد محمود دانست، که در این داستان نیز خودنمایی می‌کند. اما جدا از مضمونی که در این داستان جریان دارد، فرم روایی آن نیز قابل توجه است. با اینکه احمد محمود در بیشتر آثارش از تکنیک‌های خاص نویسندگی بهره نمی‌برد، اما آثاری دارد که ثابت کند به‌خوبی فرم‌ها و تکنیک‌ها را می‌شناسد. فضاسازی در این داستان با موجزترین حالت خود انجام می‌شود. دیالوگ‌ها بسیار دقیق نوشته شده‌اند. از سوی دیگر می‌توان احمد محمود را یک نویسنده‌ی شش‌دانگ دانست. این داستان شخصیت‌های بسیار زیادی دارد و سه حیوان(خرمگس، سگ، بز) و یک درخت. در تمام طول داستان، هیچ‌کدام از این‌ها فراموش نمی‌شوند. حتی وقتی شخصیت اول روی بام دراز کشیده و در حال فکر کردن است، نویسنده از صدای بز پیر در حیاط غافل نیست. تعدد شخصیت‌ها در این داستان آزاردهنده نمی‌شود، چرا که هرکدام ویژگی‌های فکری و زبانی خود را دارند و طرح داستان را پیش می‌برند.

شاید نتوان احمد محمود را یک نویسنده‌ی مدرن دانست، اما باید تمام آثارش را خواند. او همیشه چیزی برای آموختن به ما دارد.


اسماعیل سالاری

بیستم آذرماه هزار و چهارصد و دو

داستاناحمد محمودبازگشتدیداراسماعیل سالاری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید