درباره کتاب مستأجر، نوشته رولان توپور، با ترجمه کورش سلیمزاده - نشر چشمه
اول که کتاب مستأجر رو دست میگیرید، با کتابی روبهرواید خیلی خوشخوان، بهاندازه و با ریتم نسبتاً سریعی در حوادث و اتفاقات. کتاب انقدر منطقی پیش میره که تعجب میکنید چطور ممکنه کسی اون رو در ژانر «ترسناک» قرار بده. داستان کتاب نه آخرالزمانیه، نه آدمفضاییها به زمین حمله کردن، نه خبری از خونآشام هست، نه جن و نه اژدهای هفتسر؛ اما عجله نکنید. داستان بهزودی تبدیل به چیزی میشه شبیه به وحشتناکترین کابوسهاتون. موضوع خرداد ماه چالش کتابخوانی طاقچه: کتابی چنان ترسناک که نفست را بند میآورد!
اینجا کمی از داستان (مربوط به یک چهارم اول کتاب) لو میره. اگه دوست دارید داستان اصلاً براتون لو نره، برید سراغ قسمت بعدی (:
داستان اینجوری شروع میشه که مردی به نام «ترلکوفسکی» باید از خونه قبلیش بیرون بیاد و سراغ یه آپارتمان دیگه برای اجاره کردن باشه؛ برای همین میره سراغ خونهای که دوستش بهش معرفی کرده و خونه رو میبینه. خونه برای ترلکوفسکی مناسب به نظر میاد و ظاهراً تنها موردی که داره اینه که مستأجر قبلیش که یک خانم بوده، خودش رو از پنجره انداخته پایین و خودکشی کرده. البته هنوز نمرده و اگر از بیمارستان مرخص بشه، برمیگرده توی خونهاش. ترلکوفسکی با اینکه عمیقاً دلش میخواد اون خانم زنده بمونه اما به هر حال اگر بخواد خونه رو بگیره باید منتظر مرگش باشه. اتفاقهای زیادی در طول داستان میافته اما در نهایت، مستأجر قبلی میمیره و ترلکوفسکی توی خونه جدید ساکن میشه. داستان بعد از این درباره اتفاقاتیه که در اون آپارتمان برای ترلکوفسکی میافته. آپارتمانی که آدمهاش معمولی اما مرموزن و اتفاقاتی توی اون ساختمون در جریانه که ترلکوفسکی ازشون سر در نمیاره.
تا میانههای داستان خبری از صحنههای ترسناک یا عجیب و غریب نیست اما هر چی به اواخر کتاب نزدیک میشید، داستان میره به سمت فضاهای ترسناک و سورئال. کتاب عجله و حتی اصراری برای ترسوندن شما نداره. رولان توپور، که پیش از اینکه نویسنده باشه، تصویرگر و کاریکاتوریسته، صحنههای ترسناک رو بهدرستی، با دقت و با توجه به جزئیات براتون طراحی و توصیف میکنه؛ طوری که میتونید اونها رو جلوی چشم خودتون ببینید. اگه کتاب رو آخر شب بخونید، احتمالاً لذت بیشتری میبرید ولی خب ممکنه واسه خوابیدن هم با مشکل مواجه بشید (: در نهایت پایان کتاب، با اینکه پایانیه تا حدی کلاسیک، اما غیرقابلپیشبینی و درخشانه. اصلاً به نظر من پایان این کتاب یکی از نقاط قوتشه.
ترجمه کورش سلیمزاده، ترجمه خوب و روانیه. من با نسخه زبان اصلی مقایسه نکردم اما به نظر میاد حداقل در یکی دو جا متن سانسور شده؛ اون هم جاهاییه که داره یک رابطه جنسی رو توصیف میکنه و کاستن اون توصیفات، ضربهای به بدنه داستان نمیزنه و اگر سانسورها محدود به همون یکی دو موردی باشه که به چشم میاد، کاملاً قابلقبوله.
مترجم اول کتاب یک مقدمه نوشته و همونطور که خودش هم ابتدای مقدمه اشاره کرده، مقدمه رو نباید قبل از خوندن کتاب بخونید چون بخش عمدهای از داستان رو لو میده. تقریباً نصف بیشتر این مقدمه هم در مورد فیلمیه که از روی این داستان ساخته شده (که توی قسمت بعد در موردش توضیح دادم)، و مابقیش هم به معرفی رولان توپور میپردازه. در کل مقدمه خوبیه و خوندنش رو بعد از خوندن داستان (و اگر میخواهید فیلم رو هم ببینید، بعد از دیدن فیلم) پیشنهاد میکنم.
در سال ۱۹۶۷ (دوازده سال بعد از انتشار کتاب)، رومن پولانسکی فیلمی به همین نام («The Tenant») و بر اساس این داستان ساخت. به نظر من بر خلاف نظر مترجم کتاب، این فیلم تا حد زیادی به متن کتاب وفادار نیست. با اینکه در جاهایی جزئیاتی رو پیادهسازی کرده که موبهمو از روی کتاب برداشته شدن، اما قسمتیهایی رو هم به کتاب اضافه کرده یا حذف کرده و بخشهایی رو هم پسوپیش کرده. جدای از همه اینها، به نظر من مهمترین تفاوت فیلم و کتاب، در اینه که فیلم، ترلکوفسکی رو یک فرد متوهم نشون میده؛ گویی که اتفاقات ناگواری که برای ترلکوفسکی میافته در واقع برداشتهای مالیخولیایی او از واقعیته، در حالی که به نظر من متن کتاب اصلاً چنین چیزی رو تأیید نمیکنه. البته همچین برداشتی هم میشه از متن کتاب داشت، اما باید توجه داشت که پولانسکی برداشت خودش از کتاب رو تبدیل به فیلم کرده.
فیلم، بر خلاف کتاب، توی صحنههای ترسناک اصلاً خوب عمل نکرده؛ در واقع به نظر من توی فیلم حتی یک صحنه که باعث ترس شما بشه وجود نداره و حتی بعضی صحنهها نزدیک به کمدی میشه. بازی رومن پولانسکی در نقش ترلکوفسکی هم چنگی به دل نمیزنه و از این شخصیت تصویری بیش از حد ضعیف ساخته. البته فیلم تاحدی توی ساخت فضای وهمآلود موفقه و صحنه و لباسها هم بهخوبی طراحی شدن. در نهایت برای جمعبندی باید بگم هر چقدر این کتاب درخشانه، فیلم اصلاً خوب نیست و دیدنش رو پیشنهاد نمیکنم.
کتاب مستأجر نوشته رولان توپور، یک رمان ترسناک، خوشخوان، پرکشش و جذابه. بعضیها برداشتهایی از رمان دارن که فلان چیز نماد فلانه، یا اینکه داره مصائب بشر مدرن رو شرح میده و الخ؛ با این حال به نظر من باید به این رمان جدا از این برداشتها و نمادسازیها نگاه کرد و از اون لذت برد. اگر به رمانهای ترسناک، رئالیسم جادویی، فضاها و اتفاقات سورئال و هیجان در حین خوندن کتاب علاقه دارید یا حداقل میخواهید برای یک بار هم که شده امتحانش کنید، پیشنهاد میکنم این کتاب رو از دست ندید.
کتاب مستأجر رو نشر چشمه با ترجمه کورش سلیمزاده منتشر کرده. با اینکه برای طرح جلد نمای خوبی از فیلم رو انتخاب کردن ولی کاش اصلاً سراغ فیلم نمیرفتن. البته توی چاپهای جدید طرح جلد این کتاب عوض شده و دیگه خبری از رومن پولانسکی روی جلد کتاب نیست. نشر آوانامه هم با همکاری نشر چشمه یک نسخه صوتی از این کتاب با صدای آرمان سلطانزاده منتشر کرده. من این نسخه رو گوش ندادم و نمیدونم چقدر خوب باشه یا چقدر بتونه اون حس ترس نسخه متنی رو القا کنه. در نهایت نسخه متنی این کتاب که داخل طاقچه بینهایت هم هست رو میتونید از اینجا تهیه کنید و از خوندنش لذت ببرید.