یکی از جدیدترین مدلهای تحلیل رفتار، مدل Conscious Leadership هست که مدیران باسلام با همکاری مؤسسه Conscious Leadership Group این دوره را گذراندهاند و ادبیات این موضوع به شکل قابل توجهی در سطح کل تیم مورد استفاده قرار میگیرد و موجب تقویت فرهنگ مشارکتپذیری و گفتوگو، یادگیری و رشد، و فروتنی شده است.
موضوع اصلی رهبری آگاهانه، خودآگاه بودن نسبت به خود در هر موقعیتی است که در آن قرار داریم و چه قدر این آگاهی و شناخت مهم هست (آگاهی لحظهای یا حال آگاهی).
این ادبیات گفتمانی، با یک خط فرضی شروع میشود و این یعنی تقسیم دنیا به بالای خط و پایین خط.
بالای خط بودن یعنی من نسبت به نظرات سایرین آماده، کنجکاوم و پذیرا هستم که یاد بگیرم. بنابراین در بالای خط، با شنود مؤثر و تحلیل دقیق، امکان یافتن راهکار مطلوب برای حل مسأله را دارم.
پایین خط بودن یعنی من نسبت به دیگران گاردم بسته است و در حالت تدافعی رفته و حق به جانب هستم و خود را متعهد به دفاع از عملکرد خود میدانم. بنابراین امکان تعامل و حل مسأله به پایینترین سطح میرسد.
یکی از مهمترین دستاوردهای تلاش من برای خودآگاه بودن در این چند وقت، آمادگی کامل برای گفتوگو و مشارکت در حل مشکلات هست که ریشه اصلی این هم به پذیرش و پیدا کردن سهم خودم در ایجاد مشکلات برمیگردد. در این روزها هر وقت که تلاش میکنم مسایل پیش آمده را بازآرایی (Reframe) کنم، به راحتی سهم من پیدا میشود و این خودآگاهی منجر به پیدا شدن سریع راهکار و حل مسأله میگردد.
برای مثال، به جای اینکه بگویم چرا کارکنان دچار سکوت سازمانی شدند و در تصمیمگیریهای سازمان مشارکت و همفکری نمیکنند، میگویم، چه اقدامی باید انجام دهم که افراد بدون دغدغه و راحت با سازمان صحبت کنند.
تلاش همه تیم باسلام در ساخت فرهنگ سازمانی قوی، این جمله را به ذهنم آورد که فرهنگ نه تنها استراتژی، بلکه هر چیز دیگری را که با خود همراه نبیند، به راحتی کنار میزند (میبلعد).
در یاداشتهای بعدی قصد دارم درخصوص آموختههایم در موضوع Feedback و Reveal بنویسم.