دکترسعید مقدسی
مشاور و مربی حوزه کسب و کار
رهبری یکی از وظایف اصلی مدیران محسوب میشود و شما باید بلد باشید که در ابتدا چه افراد با چه شخصیت و دانشی را جذب کنید، چگونه آنها را باهم هماهنگ کنید وبه یک تیم تبدیل کنید ، بهگونهای که با رضایت و خشنودی در چارچوب اهداف مشخصشده در کنار هم تعامل سازنده داشته باشند. در ادامه با خصوصیات رهبران موفق و تفاوتهای آن با مدیران موفق آشنا میشوید و نکاتی را ذکر میکنیم که میتواند شما را به یک مدیر و رهبر موفق تبدیل کند. با مطالعه این بحث در بخش های متوالی می توانید مهارتهای مدیریتی و رهبری خود را در هر موقعیت و جایگاهی تقویت کنید و چه بسا بتوانید تواناییهای رهبری خود را به مدیران بالاسری خود نشان داده و به ارتقا شغلی دست یابید.
رهبر تیم کیست؟
خصوصیات یک رهبر خوب چیست؟ چه عاملی باعث موفقیت آنها میشود؟ بیایید در مورد رهبران بزرگ جهان کمی بیاندیشیم. واقعاً چه چیزی آنها را از دیگران متمایز می کند؟
در ابتدا فکر ما به سمت صفاتی نظیر بیباکی، جذبه و راهبردگرا بودن جذب میشود. هرچند همه این صفات جزء ویژگیهای رهبران به حساب می آید، اما چه عوامل دیگری موجب موفقیت و قدرت یک رهبر میشود؟
رهبران موفق توانایی نفوذ بر دیگران را دارند. آنها از صفات درونیشان استفاده میکنند تا برای یک گروه و یا یک ملت الهامبخش باشند. مدیران و رهبران موفق آیندهنگر هستند و قادرند تا بهخوبی روابط با دیگران را مدیریت نموده و نتایج بسیار مثبتی را از این روابط ایجاد نمایند. آقای وینستون چرچیل[1] یکی ازبرجسته ترین رهبران در طول تاریخ محسوب میشود. او سیاستمداری منحصربفرد و سخنوری زبردست بود، اما آنچه که چرچیل را بهعنوان یک پدیده مدیریتی مطرح میساخت، توانایی استفاده از کلمات و سیاست در تحریک و تقویت آرزوها و خواستههای مردمانش بود. اشتیاق و علاقه زیاد وی به سیاست تنها عامل موفقیت چرچیل به شمار نمیرفت، بلکه توانایی او در به انجام رساندن برنامههایش، از او رهبری برجسته در تاریخ ساخت.
بنابراین رهبری به معنی انجام کارهای درست و الهامبخشیدن به دیگران است. بیشتر رهبران نه تنها دارای دیدگاههای بلندمدت برای رسیدن به اهداف خود هستند، بلکه از روشهای نو و خلاقانهای هم برای دستیابی به اهدافشان استفاده میکنند.
یکی از ویژگیهای اصلی رهبران و مدیران تجاری[2] موفق این است که هر دو قادرند تا از مصائب و مشکلات، فرصتی برای پیروزی و موفقیت ایجاد نمایند. رهبران از شکستها درس میگیرند و حتی در سختترین شرایط، سعی در ثبات قدم و کنترل شرایط دارند. اگرچه رهبران باعث ایجاد تغییرات میشوند؛ اما ارزشهای شخصی آنان استوار و بدون تغییر باقی میماند. البته باثبات بودن ارزشهای شخصی به این معنی نیست که رهبران انعطافپذیر نباشند؛ بنابراین یکی از دلایل موفقیت و پیشرفت رهبران و مدیران موفق، ایجاد اصلاحات پیوسته در مواقع ضروری است. یک ضربالمثل در این خصوص وجود دارد که میگوید:
رهبران و مدیران موفق با الهامبخشیدن، ایجاد انرژی و انگیزه در افراد زیر دست خود، بدون اینکه موجب کاهش استانداردهای اخلاقی تیم خود شوند ،پتانسیل ایشان را به سمت اهداف مورد نظر هدایت میکنند.
رهبری و مدیریت چه تفاوتهایی دارند؟
مدیریت، انجام کارها به درستی است اما رهبری انجام کارهای درست است.
-پیتر. اف.دراکر[3]
اگرچه گاهی اوقات این کلمات به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما رهبری با مدیریت دو مقوله کاملاً مجزا به شمار میآیند. رهبران ممکن است صفات مدیران را داشته باشند اما همه مدیران صفات رهبران را ندارند. پس اختلاف میان یک رهبر و یک مدیر در چیست؟
· درحالیکه مدیران چشمانشان را به نتیجه کارها دوختهاند، رهبران به افقهای دوردستتر چشم دوختهاند و تلاش دارند تا فرصتهایی جهت رشد و توسعه پیدا کنند.
· مدیران معمولاً از وضعیت موجود راضی هستند ولی رهبران غالباً آن را به چالش میکشند.
· رهبران قدرتمند در یک سازمان یا در سیستم جهانی تأثیرگذار هستند.
· معمولاً مدیران مسئولیت کارهای در دست را بر عهده گرفته و به آینده اهداف نمیاندیشند. یعنی مدیران به دنبال حفظ وضعیت موجودند ولی رهبران به دنبال نوآوری هستند.
· مدیران اغلب به اندازهای که لازم است به کارمندان خود اطلاعات مورد نیاز کار را میدهند ولی رهبران همواره درتلاشند تا با الهامبخشیان و کمک به افراد تیم، موجب رشد و بالندگی آنها گشته و در نهایت نقاط ضعف آنها را به نقاط قوت تبدیل نمایند. سازمانهایی که از "مدیر-رهبر[4]" در سلسلهمراتب مدیریتی خود استفاده مینمایند، جزء سازمانهای بسیار موفق به شمار میروند.
وظایف مدیران چیست؟
مدیریت غالباً بهعنوان فرایند دستیابی به اهداف یک سازمان بهواسطه هدایت، توسعه، نگهداری و تخصیص منابع تعریف میشود. نقش اصلی مدیران به چهار بخش زیر تقسیم میشود:
1. برنامهریزی
2. سازماندهی
3. هدایت
4. نظارت
1. برنامهریزی[5]
تئودور ام.هسبرگ[6]
برنامهریزی، فرایند تعیین روش انجام کار برای شرایط و حوادث آینده است؛ بهگونهای که راحتتر به اهداف سازمان دست یابید. برنامهریزی مؤثر از خصوصیات مهم مدیران است چراکه از اشتباهات پرهزینه جلوگیری می کند. روشهای مختلف برنامهریزی که در ارتباط با مدیریت هستند عبارتنداز:
· برنامهریزی استراتژیک[7]یا راهبردی
برنامهریزی استراتژیک با اهداف، رسالت و خطوط کلی سازمان در بلندمدت مرتبط است. این نوع برنامهریزی بهعنوان طولانیترین سطح برنامهریزی شناختهشده و دارای بازه زمانی از یک تا پنج سال است.
· برنامهریزی تاکتیکی[8]
در برنامهریزی تاکتیکی، هدف اصلی ، رسيدن به اهداف در سطوح مياني سازمان بوده و عموماً شامل برنامههای کوتاهمدت با بازه زمانی کمتر از یکسال است.
· برنامهریزی عملیاتی[9]
برنامهریزی عملیاتی، شامل ایجاد روشهای خاص، استانداردها و رویههایی برای نواحی عملیاتی مختلف یک سازمان است. اين نوع از برنامهریزی با امور مربوط به مدیریتهای اجرايي مرتبط بوده و با اهداف مشخص، محدود و عيني سروكار دارد.
· برنامهریزی اقتضایی[10]
برنامهریزی اقتضایی، به شما کمک میکند تا در موقعیتهای بحرانی و غیرمعمول، مسیرهای جایگزین طراحی کنید. در جامعه امروزی، شرکتها در واکنش به موقعیتهای بحرانی، توجه بیشتری به برنامهریزی اقتضایی دارند. برای مثال درک تأثیر منفی بیماری کرونا بر اقتصاد و تجارت موجب شده است تا شرکتها به توسعه برنامهریزی اقتضایی در در مواجهه با پدیده های پاندامیک بپردازند.
2. سازماندهی[11]
این نقش مدیریتی شامل ترکیبی از منابع انسانی و مالی بهصورت رسمی است. بهاینترتیب که مدیر برای به انجام رسیدن مجموعهای از اهداف نیازمند حوزههای کاری و وظایف اجرایی را تقسیم و مشخص کند.
3. رهبری[12]
همچنین مدیران نقش رهبری و هدایت کارکنان و برنامهها را نیز به دوش میکشند. بعضی از مدیران در رهبری از دیگر مدیران موفقتر هستند. منظور از رهبری موفق؛ راهنمایی و ایجاد انگیزه در کارکنان برای انجام اهداف سازمانی است. این نقش شامل توصیف روشها، صدور دستورات و مطمئن شدن از اصلاح اشکالات است.
4. نظارت[13]
نظارت به یک مدیر این اجازه را میدهد تا میزان نزدیکی به اهداف و شانس موفقیت سازمان را اندازهگیری کند. همچنین فرایندی است که بازخوردهای لازم برای برنامهریزیهای آتی را فراهم میسازد. تعیین معیارها و استاندارهایی برای اندازهگیری عملکرد، سنجش عملکرد، مقایسه عملکرد واقعی با معیار عملکرد، اصلاح عملکرد و استفاده از اطلاعات پردازششده برای تعیین معیار عملکرد آتی ازجمله اقدامات نظارتی یک مدیر است.
در این بخش با رهبری، تفاوت آن با مدیریت و اقدامات مدیریتی آشنا شدید. در بخش بعدی با شیوههای رهبری و ویژگیهای هریک را با شما عزیزان در میان می گذارم.
[1] Winston Churchill
[2] Business Leaders
[3] Peter F. Draker
[4] Leader-Manager
[5] Planning
[6] Theodore M. Hesburg
[7] Strategic Planning
[8] Tactical Planning
[9] Operational Planning
[10] Contingency Planning
[11] Organizing
[12] Leading
[13] Controlling