smtaba67
smtaba67
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

راهکار

تفکر
تفکر

بارها در قالب شوخی یا به لحنی جدی از زبان دیگران شنیده ایم که ؛ 《هر کسی را بهر کاری ساخته اند》.
در واقع این تک مصرع مولوی به صورت ضرب المثلی در میان ما رواج یافته بی آنکه به دنبال مصرع دوم باشیم.
خوب است که حالا بخوانیم:
《هر کسی را بهر کاری ساختند ☆ میل آن را در دلش انداختند》
معمول بر آن بود که برای تایید ناتوانی ما تک مصرع اول را در گوشمان زمزمه می کردند.
اما در خصوص مفهوم آن در نگاه اول نوعی جبر در انتخاب کاری برای انجام یا حتی داشتن شغل دیده می شود.
هر چند ما بدنبال انکار مزیت های نسبی برای یک فرد یا استعداد وی نیستیم اما
براستی من را برای کاری ساخته اند و مجبور به قرار گرفتن در آن مسیر هستم و خبری از انتخاب نیست؟
✅ بنظر بنده این جبر در دهه گذشته وجود داشت و بی شک بر متولدین حوالی دهه شصت اعمال شد.
نه به این صورت که پدر فرزندش را به اجبار سر کاری ببرد، نه. منظور از جبر، تفکر غالبی بود که در این خصوص در جامعه شکل گرفت.
در آن روزها پدرانی که خود معمولا بدلیل کم سوادی، مشاغل سختی داشتند و گاهی خود را که کارگر بودند با افراد با سواد در مشاغل سهل تر و دریافتی ماهانه بیشتر مقایسه می کردند، توصیه شب و زورشان این بود: «پسرم درس بخوان تا عاقبتی بهتر از من داشته باشی». پس تفکر غالب سواد آموزی برای ورود به بهشتی برین به صورت افراطی شکل گرفت.
همه بدنبال ورود به قیف کنکور بودند و هجوم جوانان با وهمی در خصوص آینده انجام گرفت.
کاش این تک مصرع بهتر تفسیر میشد تا:
✳ اولا میدانستیم هر کدام از فرزندانمان از چه هوشی بهره بیشتری برده اند و مستعد چه کاری هستند.

✳ ثانیا سیستم آموزشی مناسبی طراحی می کردیم تا این افراد مستعد در رشته تحصیلی مناسب تعلیم دیده و مهارت همراه آن را کسب می کردند و برای ورود به بازار کسب و کار آماده می شدند.
اما امروز با تغییرات دنیای کسب و کار تفسیری جدید از این بیت خواهیم داشت.
1️⃣ من برای کار خودم ساخته میشوم؟ یعنی مختار به انتخاب شغل برای خودم هستم. امری که در گذشته به نوعی عبور از خط قرمزها بود.
پس حالا دیگر تکلیف معلوم است. انتخاب و پرورش خود برای کسب و کار منتخب. یعنی ساختن یک منِ قوی.
2️⃣ شاید اصلا قرار است من کارِ خودم را بسازم.
یعنی من، شغلی جدید را که تا امروز وجود نداشته ایجاد می کنم که البته نوعی ابداع به حساب می آید و احتمالا باید منتظر جنگ با خیلی ها باشم. اما با آگاهی و مشورت احتمالا فردایی سراسر لذت در انتظار من خواهد بود.
شاید لازم بود بیشتر به بیت آخر این سروده توجه می کردیم:
《زابتدای کار آخر را ببین☆تا نباشی تو پشیمان یوم دین》

✍ سیدمحمدحسن طباطبایی

راهکارآموزش و پرورشتربیت خانوادگیشناخت هوش هر فردکسب و کار
سیدمحمدحسن طباطبایی هستم، تحصیل کرده رشته مهندسی برق و مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی. تجربه چند ساله مربیگری ورزشی در رده های پایه و مطالعه در خصوص نظام های آموزشی و پرورشی کودکان و تربیت اجتماعی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید