ترس گوید باز با ما رام باش
برّهای در درّهی آرام باش
عشق گوید سر کش و پرواز کن
پختهی دنیا و ما را خام باش
نوبت تعظیم بر بتها گذشت
نور حق بر قلّهی اهرام باش
منقضی شد نامهای باستان
نام نو در سینهی بینام باش
عقل گوید شرط طامات عظام
زین مقامات عوامی عام باش
تو برو غوّاص شطّ سرخ شو
سالک آن ماه ناهنگام باش
چیست راز عشق؟ گفتم، گفت هیچ
عاشق هستی نیکانجام باش
حضرت حق بار داد و یار داد
حلمیا شاکر از این پیغام باش
منبع: snhelmi.blog.ir