توی تجربه هایی که داشتم، اکثرا به تجربه کاربر اهمیتی داده نمیشد و نهایت لطفی که کارفرما در حق کاربر می کرد این بود که: ” آقا یه کم این طرحه رو خوشگل ترش کن که کاربر بیشتر باهاش حاااال کنه 😎 “
بیشتر کارفرما ها چه قبل طراحی و چه بعد لانچ شدن به فکر تجربه کاربر نبودن ( نه تحقیقی و نه تستی) اما:
بیایید باهم چند نمونه ببینیم که در اون تجربه کاربری خوب علاوه بر اپلیکیشن، در محصول هم دیده میشه.
تپسی به جای این که فقط به فکر بهبود تجربه کاربری از طریق اپلیکیشن باشه، سعی کرد که کاربر تجربه بهتری از خود محصول داشته باشه،چطوری؟ با ایجاد طرح تشویقی برای رانندگان که در ازای استفاده از کولر مزایایی در اختیارشون قرار بگیره.
اوبر هم به خاطر تجربه بدی که کاربر ها برای پیدا کردن ماشین ها داشتن میاد ابزاری به نام "Beacon"رو درست میکنه که کاربر ها با استفاده از رنگ ها بتونن ماشین مخد نظرشون رو انتخاب کنن.
بیکن به دو شکل عرضه شده:
بعد از نمایش این رنگ، کاربر گوشی رو بالا میگیره تا راننده هم بتونه اون رو راحت تر پیدا بکنه:
بعد از اوبر، شرکت Lyft میاد ابزاری درست میکنه به نام Amp که کاربردش با اوبر بیکن یکیه
( این رو هم بگم که این قطعه ها کاربرد های دیگه ای هم دارن مثل یادآوری برای بستن کمربند و یا خوش آمد گویی به مسافر ها و...)
شرکت هندی Ola برای سرگرم شدن مسافر، ماشین ها رو با سیستم Ola Play مجهز می کنه. ( قطعا از اتوبوس های VIP تهران مشهد الگو گرفتن 😁)