یک زن بابا
یک زن بابا
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

معرفی کتاب پرورش هوش عاطفی در کودک و نوجوان

سلام

دارم در زمینه تربیت کودک مطالعه میکنم .ی کانال هم زدم که خلاصه هاشو بذارم ولی سر ی بی فکری پاکش کردم و همه خلاصه کتابهام پرید.😔دوباره شروع کردم و اینبار دارم صوت میذارم.

کانال فقط ی عضو داره اونم خودمم.

خوب بریم سراغ معرفی این کتاب.

من هوش عاطفی پایینی دارم یعنی با احساساتم کنار نمیام .فکر میکنم همیشه باید شاد و شنگول باشم.

احساس منفی برام به منزله شکست و بدبختیه.

البته این موضوع رو در بین خیلی از آدمها دیدم.

آدم هایی که فکر می‌کنند باید همیشه شاد بود و این زندگی نتونسته این شاد و شنگول بودن رو بهشون بده.

کتاب رو مرداد ماه تمام کردم و از اونجا که دیگه تو ۴۰ سالگی حافظه درست و درمونی ندارم، هر چیزی که به خاطر مبارکم مونده مینویسم؛ امیدوارم نویسنده اش از سر حافظه ماهی من بگذره😇

اول برم سر مرحله آخر،چند مرحله کلیدی داره برای ایجاد هوش عاطفی خوب در فرزند:

  1. به احساس خود و فرزندتون هوشیار باشید. بدونید الان درگیر یک احساسی شده.
  2. با همدلی به احساس او توجه کنید.
  3. برای احساسش نامی انتخاب کنید
  4. با او به حل مسئله مربوطه بپردازید.

این چهار مرحله مهم هستند مخصوصا اول و آخرش.

باید فرزند و حتی خود ما بدونیم که این احساسات طبیعی هستند و فرصت بروز به اونها رو بهشون بدیم.

مثلا وقتی فرزند به خاطر چیزی گریه میکنه ، سریع به دنبال شاد کردنش نباشیم یا حواسش رو پرت کنیم بلکه بذاریم گریه شو بکنه.

این لحظات احساسی زمان خوبیه تا به بچه ها آموزش داده بشه و همچنین صمیمیت بین والد و فرزند هم رو بیشتر میکنه.

در تربیت عاطفی فرزند توجه کنیم که درسته مسئله از نظر والد خیلی بی اهمیته مثلا پاره شدن دفتر ولی از نظر فرزند یعنی زندگی او و مسئله براش حیاتیه پس از دید کودک به موضوع نگاه کنیم نه مادر یا پدر ..

من خودم ی وقتایی که پسرکوچولو گریه میکرد سریع ازش می پرسیدم چی شده و دنبال حلش میرفتم ولی از الان سعی میکنم که بذارم گریه بکنه و بعد سراغش برم.

یا مثلا وقتی دختر عصبانی می‌شد فکر میکردم چقدر بده این رفتارش در حالی که اونجوری یاد گرفته و من باید اجازه بدم عصبانیتش رو نشون بده و تحقیر یا تنبیه و یا سرزنش نکنمش..

بعضی از احساسات بچه ها مربوط به سردرگمی و کلافگی شونه.

این احساسات رو هم بايد بشناسیم و باهاش درست برخورد کنیم.

بچه واقعا نمیدونه چه اتفاقی براش افتاده و سردرگمه.

هر چقدر بیشتر احساساتش رو بشناسیم و درست برخورد کنیم و بپذیریم، اونا هم در بزرگسالی راحت تر با مشکلات و مسائل زندگی برخورد میکنند.

مثلا دختر توی پارک با عصبانیت اومد که دختری منو اذیت کرده.

منم بر خلاف همیشه بهش گفتم عصبانی هستی از دستش .چرا ناراحتت کرده و باهاش همدلی کردم.

آقا ایشون هم شیر شدن و شجاع و رفتن ی مشت فحش نثار دختره کردن🙃

ولی من باید کمک میکردم راه حل درستی پیدا کنه که اجازه نداد به اونجا برسه، البته بگم ی زمانی نمیدونم واقعا راه حل موضوع الان چیه؟؟

در همین راستا ۴ مدل والدین داریم:

  1. ناراضی: اصلا احساس بد بچه رو دوست ندارن و بدشون میاد.مثلا میگن بسه گریه کردی ساکت شو !!
  2. بی عنان: مثل همین مثال بالا که زدم نمیتونه کمک کنه موضوع حل بشه.
  3. والد بی اعتنا : مثل ناراضیه ولی میخواد زود حواس کودک رو پرت کنه تا شاهد احساس بدش نباشه مثلا بیا این شکلات رو بگیر و ساکت باش
  4. والد راهنمای عاطفه: احساس کودک رو محترم میشمره، بهش اهمیت می‌دهد و کمک میکنه تا بدونه بعد احساس بد هم میشه آروم شد و ادامه داد.

امیدوارم مفید باشه.

هوش عاطفیاحساسمادرناتنیمعرفی کتابکودک و نوجوان
من یک دختر مجرد دهه شصتی بودم، از حالا یک زن بابای دهه شصتی هستم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید