سفر قرار است باعث تغییر در منش ما شود و ما را بیشتر با دنیای ناشناخته و شناختۀ اطرافمان آشنا کند.
در سفرهای ماجراجویانه و طبیعتگردی هر لحظه ممکن است حادثهای غیرقابل پیشبینی رخ دهد که ما برای آن برنامهریزی نکرده باشیم.
اینکه به محض رخ دادن مشکل ما خودمان را ببازیم و دچار سردرگمی شویم میتواند سفر ما را به خاطرهای تلخ تبدیل کند
یا حتی پایان سفری را که مدتها برای آن برنامهریزی کردهایم رقم بزند.
به هر حال مشکلها جزیی از زندگی هستند و با وجود آنها زندگی ادامه خواهد داشت.
چه بهتر که با شکیبایی و آگاهی برای حل آنها تلاش کنیم نه اینکه با عصبانیت و نق زدن به آنها دامن بزنیم.
یک سری مشکلها قابل پیشبینی هستند و باید قبل از سفر برای آنها آماده باشیم.
در این مطلب تلاش میکنم تعدای از مشکلهای قابل پیشبینی را که خودم تجربه کردهام مرور کنم.
1: به تاریخ ها توجه کنید:
شاید با تاریخ همه یاد زمان انقضا و اعتبار پاسپورت بیافتند که خیلی مهم است ولی قبل از سفر به هر حال شما متوجه آن خواهید شد
چون اکثر کشورها به شرطی به شما ویزا میدهند که چند ماه به موعد انقضاء گذرنامهتان مانده باشد.
اما ممنوع الخروجی را میتوانید تا حدودی اینجا exitban.ssaa.ir چک کنید.
اما در سفرهای داخلی چطور؟
شاید در طبیعت دچار حادثه شوید و نیاز به مراجعه به بیمارستان داشته باشید یا بخواهید با ماشین یک دوست جدید رانندگی کنید،
بهتر است قبل از سفر تاریخ انقضای این مدارک را چک کنید:
گواهینامه رانندگی
دفترچۀ خدمات بیمه درمانی
بیمه شخص ثالث وسیله نقلیه خودتان
مدارک شناسایی (کارت ملی، پایان خدمت،…)
درست است که ما در کشورمان هر لحظه میتوانیم از یک آشنا بخواهیم که کمکمان کند اما شاید گاهی زمان لازم را برای درخواست کمک نداشته باشیم.
در سفر ایرانگردی سال 1392 در منطقه زرآباد سیستان و بلوچستان، من و سارا با خودرو شخصی چپ کردیم اما به دلیل انقضای گواهینامه رانندگی سارا بیمه به ما تعلق نگرفت و خرج بیمارستان را خودمان پرداختیم هر چند که زنده ماندنمان خودش معجزه بود و به تنها چیزی که فکر نمیکردیم پول بود.
2: به تقویم نگاه کنید:
قبل از شروع و برنامهریزی سفر با توجه به مقصدتان تعطیلات و مناسبت ها را از روی تقویم محلی یا آنلاین چک کنید تا مبادا در مقصد دچار مشکل شوید.
این مورد چه در ایران و چه در سفرهای خارجی بسیار پیش میآید.
مثلا در سفر به کشورهای اسلامی سه روز اول محرم با توجه به آغاز سال جدید اسلامی تعطیل رسمی است و اگر شما کار اداری مثل گرفتن ویزای کشور ثالث را داشته باشید با تعطیلی سفارتخانهها روبرو خواهید شد.
در سفری ما قصد داشتیم ویزا لائوس را در زمان ترانزیت در مالزی دریافت کنیم با کلی هزینه رفت و برگشت از فرودگاه کوالالامپور به محل سفارت لائوس رفتیم و با تابلوی تعطیلی به علت سال جدید اسلامی روبرو شدیم، با توجه به زمان پروازمان مجبور شدیم ریسک گرفتن ویزای فرودگاهی در مقصد را قبول کنیم که با خوششانسی و اصرار ویزا فرودگاهی لائوس را گرفتیم.
یا مثلا اگر در ایران قصد سفر به روستای اورامان کردستان را دارید و هم زمان با جشن پیرشالیار باشد ممکن است با توجه به شلوغی برای پیدا کردن محل اقامت دچار مشکل شوید.
3: خوردن نوشیدنی یا غذای غیر بهداشتی:
یکی از جاذبههای اصلی سفر غذاها هستند و به شکمگردی معروف شدهاند، کیست که نخواهد مزههای جدید را امتحان کند؟
اما این نکته را هم در نظر بگیرید که سفر فقط یک وعده غذایی نیست و شما باید بتوانید به سفر خود ادامه دهید پس در انتخاب خوراکیها باید دقیق باشید.
ممکن است شما تشنه باشید ولی نوشیدن از یک رودخانه به ظاهر زلال شاید با توجه به آلودگیهای میکروبی آخرین نوشیدنی شما در سفر باشد.
اگر در سفر طبیعتگردی هستید و دسترسی به آب پاک برای شما ممکن نیست از ابزارهای تصفیه آب که قابل حمل و بسیار کارآمد هستند استفاده کنید.
چند سال قبل سرپرست تیم هیمالیانوردی ایران به علت نوشیدن آب آلوده در بیسکمپ دچار مشکل گوارشی شد و مدت یک هفته در بیمارستان بستری بود و برنامه صعودی که چندین میلیون بابت آن هزینه شده بود و گروه برای انجام آن شبانه روز تمرین کرده بودند کنسل شد.
در انتخاب غذا هم با توجه به اینکه شاید بخواهیم برای کم شدن هزینههای سفر از غذاهای ارزان استفاده کنیم، مراقب باشیم که حداقلهای بهداشتی رعایت شده باشد
و بدانیم که افراد محلی با توجه به اینکه سالها این خوراکیها را مصرف کردهاند از نظر بدنی با ما که برای اولین بار قرار است آن غذا را نوش جان کنیم قابل مقایسه نیستند.
4: ممنوعیت های مقصد را در نظر بگیرید:
بسیاری از ایرانیان برای دست یابی به آزادی سفر می کنند (به ویژه سفر خارجی).
هر مقصدی قوانین خاص خودش را دارد و با توجه به اعتبار جهانی پاسپورت ایرانی ممکن است
رفتاری که پلیس مقصد با یک استرالیایی میکند بسیار متفاوت با رفتاری باشد که با یک ایرانی با جرم مشابه میکند.
بهتر است اگر قصد قانونشکنی (حتی کوچک) را دارید به عواقب آن فکر کنید و بدانید اگر سر از اداره پلیس در بیاورید پس از آزادی و پیش از هر چیز باید به پلیس ایران بابت قانونشکنیتان توضیح بدهید،
مگر اینکه خودتان بتوانید از زندان کشور مقصد بدون اطلاع دولت ایران خارج شوید (که بعید است).
مصرف یا همراه داشتن الکل یا مخدر(حتی قرصهای کدییندار) در بسیاری از کشورها جرم سنگین محسوب میشود و عواقب سختی دارد، بهتراست اول از قوانین آگاه باشید و بعد سراغ آزادی بروید.
5: اعتماد به محاسبات افراد بومی:
کیست که نخواهد برای یک سفر ماجراجویانه از پیشنهادهای مردم محلی استفاده کند؟
افراد بومی ممکن است محدودیتهای زمانی یا مالی ما را نداشته باشند و با توجه به آشنایی شان با محل و تسلطشان به زبان محلی بسیار راحتتر از ما از پس خودشان و مشکلها برآیند.
اینکه از یک فرد بومی برای تخمین مسافت و زمان رفت و برگشت تا فلان برکه بپرسیم و کوله به پشت سفر را شروع کنیم شاید ماجراجویانه باشد ولی ممکن است پایان ماجرا به این شیرینی نباشد.
فرد بومی با توجه به توان بدنی خودش و آشناییاش با راههای فرعی به ما زمان و راه رسیدن به مقصد را می گوید و البته خیلی روی زمانها و مسافتها دقیق نیستند و شاید هیچگاه برایش مهم نبوده باشد، بهتر است قبل از شروع حداقل از چند نفر بومی بپرسیم و میانگین را محاسبه کنیم
و یا با نرمافزارها و کتابهای مرجع از پاسخ سوالاتمان مطمئن شویم.
6:قرار دادن مدارک و پول ها در معرض دید همگان:
در بسیاری از موارد پیش میآید که ما با توجه به رفتار افرادی که در سفر با آنها برخورد میکنیم با یک حس خوب به همۀ افراد اعتماد میکنیم و موارد امنیتی را فراموش میکنیم
اما مگر چقدر زمان داشتهایم تا افراد را خوب بشناسیم؟
باید در نظر داشته باشیم که در هیچ جای دنیا و حتی در بهترین کشورها هم آمار جرم صفر نیست پس باید تا جای ممکن از ایجاد وسوسه و تبدیل شدن به هدف برای دیگران بپرهیزیم.
شاید به نظر ما پاسپورتمان برای کسی اهمیت نداشته باشد اما به هر حال میتواند در بازار سیاه مبلغی هر چند ناچیز را به دست دهد
و حالا کار ما برای ادامه و حتی پایان سفر خیلی سخت خواهد شد.
با توجه به سبک سفر طبیعتگردی ما معمولا پول کمی به همراه داریم اما همین پول به ظاهر کم میتواند وسوسهانگیز باشد و برنامۀ سفر ما را به کل دچار تغییر کند.
برای حمل پول و مدارک بهتر است با تجربه عمل کنیم و مثلا به جای قرار دادن کل پولمان در یک کیف آن را به مبلغهای کوچک تبدیل کنیم و در جاهای مختلف قرار دهیم.
یا مدارک و پولمان را با یک کیف گردنی زیر لباس آویزان کنیم و در زمان پرداختها کل پولمان را در معرض دید قرار ندهیم.
داشتن یک سری کپی و عکس مدارک در گوشی میتواند در زمان ایجاد مشکل بسیار کمک کننده باشد.
در بسیاری از هاستلها و هتلها صندوقهای قرار دارد که میتوانیم مدارک و لوازم مهم را در آنها قرار دهیم یا از رزروشن بخواهیم از آنها نگهداری کند.
ما در اولین سفر خارجی پولهامان را در سیف باکس یا صندوق اتاق گذاشتیم و 100 دلار ناقابل از پولمان کم شد، وقتی با مسئول هتل مطرح کردیم از ما خواست ثابت کنیم که البته امکانش نبود و مجبور شدیم با صرفهجویی بیشتر در روزهای آینده مبلغ گم شده را جبران کنیم، در صورتی که اگر پولمان را روز اول به رزروشن میدادیم و رسید میگرفتیم آن همه استرس و فشار را تحمل نمیکردیم.
7: برای خودتان سفر کنید نه برای دنبال کننده ها:
مدتها برای یک سفر برنامهریزی میکنیم اما در طول سفر مرتب به فکر حضور در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هستیم .
در عکاسی به جای اینکه از آن لحظۀ خاص با تمام وجود لذت ببریم به بازخوردها و کامنتهای دنبالکنندههامان فکر میکنیم و درگیر آن هستیم.
بهترین عکسها و نوشتهها در شبکههای اجتماعی نهایت برای چند ساعت در ذهنم میماند، اما گفتگو با آدمها و شنیدن داستانهای آنها، گوش دادن به صدای آب، تمرکز بر روی خوردن فلان غذا، دیدن پرندهای در حال کوچ یا توجه به نوع گویش بومیها تا مدتها و بلکه همیشه در ذهنم ماندگار است.
8: به جای لوازم غیر ضروری کیف کمکهای اولیه و لوازم بقا در طبیعت را همراه داشته باشید:
شاید خیلی بعید به نظر برسد که قرار باشد در محیط فلان کوهستان با توجه به فاصله کم آن تا اولین شهر دچار حادثهای غیرقابل کنترل شویم.
در همین ارتفاعات شمال تهران (دربند، دارآباد، درکه…) هر ساله افراد زیادی به راحتی و فقط بخاطر همراه نداشتن یک پتوی نجات جان میبازند.
لوازم کمکهای اولیه و کیف بقا در طبیعت شاید کمتر از یک کیلو به وزن کولهپشتی اضافه کند اما به اندازه جان یک یا چند انسان ارزشمند است.
یک بار دیگر لوازم کولهپشتیتان را بیرون بریزید و چک کنید چه لوازم غیرضروری را دنبال خودتان حمل میکنید و از لوازم ضروری در کولهتان خبری نیست.
9: سرعت فدای لذت:
معمولا در سفر میخواهیم با توجه به محدودیت زمان مکانهای بیشتری را ببینیم و از لحظه لحظۀ سفرمان استفاده کنیم و این موضوع باعث میشود تا به جای لذت بردن از تمام طول سفر دچار خستگی و فرسایش شویم و روزهای آخر سفر برای تمام شدن سفرمان لحظه شماری کنیم.
به هر حال ما هر چقدر هم که جاذبههای یک محل را دیده باشیم ممکن است هیچگاه تمام نشوند.
چه بسا که بسیاری از ما تمام جاذبههای شهر خودمان را هنوز ندیدهایم، پس بهتر است به جای برنامهریزی یک سفر فشرده به فکر لذت بردن از سفر باشیم نه ثبت رکورد.
در اولین سفر هیچهایک خارج از ایران من و سارا در مدت 10 روز بیش از 1800 کیلومتر را هیچ هایک کردیم تا 9 شهر مهم و مقصد گردشگری را ببینیم و روز آخر اگر پول داشتیم حاضر بودیم با هواپیما به ایران برگردیم که نداشتیم.
وقتی به خانه رسیدیم تا حدود یک هفته باید استراحت میکردیم تا قوای از دست رفتهمان بازگردد و غیر از تجربه اول بودن تقریبا باقی سفرمان به شکل یه زجر در ذهنمان حک شده است و حالا فکر میکنیم کاش فلان جا بیشتر میماندیم و ریلکس میکردیم.